کلمه جو
صفحه اصلی

transportable


معنی : قابل حمل و نقل، ترابرپذیر
معانی دیگر : قابل حمل ونقل، ترابرپذیر

انگلیسی به فارسی

قابل حمل ونقل، ترابرپذیر


حمل و نقل، قابل حمل و نقل، ترابرپذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of transport.

• able to be transported, transferable, conveyable; able to be used on different machines (computers)

مترادف و متضاد

قابل حمل و نقل (صفت)
portable, transportable

ترابرپذیر (صفت)
portable, transportable

جملات نمونه

1. While being inexpensive and readily transportable, they do have the disadvantage of flexibility which can cause problems during installation.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که ارزان و به آسانی مورد استفاده قرار می گیرند، نقطه ضعف انعطاف پذیری را دارند که می تواند باعث بروز مشکلاتی در هنگام نصب شود
[ترجمه گوگل]در حالیکه ارزان و راحت قابل حمل هستند، آنها دارای مزایای انعطاف پذیری هستند که می توانند در هنگام نصب مشکلات ایجاد کنند

2. Dynamic characteristics are very important for transportable power sources with direct methanol fuel cells.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های دینامیکی برای transportable منبع انرژی با سلول های سوختی مستقیم متانول بسیار مهم هستند
[ترجمه گوگل]خصوصیات پویا برای منابع انرژی حمل و نقل با سلول های سوخت مستقیم متانول بسیار مهم است

3. Where the property donated is not preservable or transportable or exceeds the actual need, the donee may sell it, and all the income therefrom shall be used for purposes as designed by donation.
[ترجمه ترگمان]جایی که دارایی اهدا شده preservable یا transportable است و یا از نیاز واقعی تجاوز نمی کند، donee ممکن است آن را به فروش برساند و تمام درآمد حاصل از آن برای اهداف به عنوان کمک مالی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در صورتی که اموال اهدا شده قابل نگهداری نیست و قابل حمل یا بیش از نیاز واقعی باشد، فروشنده می تواند آن را به فروش برساند و تمام درآمد حاصل از آن برای اهداف طراحی شده توسط اهداء استفاده می شود

4. This equipment has the miniaturization and the transportable characteristic, can use in the field work.
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات the و مشخصه transportable را دارد که می تواند در کار می دانی بکار رود
[ترجمه گوگل]این تجهیزات مینیاتورایی و ویژگی قابل حمل می تواند در زمینه کار استفاده شود

5. Increasing trade in high value but easily transportable items such as mobile phones and hand-held computer devices has led to an escalation of this type of fraud in recent years.
[ترجمه ترگمان]افزایش تجارت با ارزش بالا اما به راحتی آیتم هایی مانند تلفن های همراه و دستگاه های کامپیوتری که در دست نگه داشته می شوند منجر به افزایش این نوع تقلب در سال های اخیر شده است
[ترجمه گوگل]افزایش تجارت در اقلام با ارزش اما به راحتی قابل حمل مانند تلفن های همراه و دستگاه های دستی دستی منجر به تشدید این نوع تقلب در سال های اخیر شده است

6. Moreoer, the equipment is and easily transportable making it particularly useful in emergency situations, they add.
[ترجمه ترگمان]به گفته آن ها، این تجهیزات به راحتی می توانند در شرایط اضطراری به ویژه مفید واقع شوند
[ترجمه گوگل]Moreoer، تجهیزات و به راحتی حمل می شود و آن را بسیار مفید در شرایط اضطراری، آنها را اضافه کنید

7. Bio-mass energy is the only storable and transportable renewable energy, and for the time being, is the most hopeful substituting energy to realize the utilization at a large scale.
[ترجمه ترگمان]انرژی زیستی انبوه تنها انرژی تجدید پذیر و قابل تجدید پذیر است و برای آن زمان، the جایگزین انرژی برای تحقق کاربرد در مقیاس بزرگ است
[ترجمه گوگل]انرژی بیولوژیکی تنها انرژی تجدیدپذیر قابل ذخیره و قابل حمل است و در حال حاضر انرژی جایگزین امیدوار کننده برای تحقق بخشیدن به استفاده در مقیاس وسیع است

8. Dynamic safety monitored control system for transportable hazards can be achieved by analyzing of the subsystem of terminal carried by vehicle and dynamic monitored control platforms.
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل ایمنی کنترل شده برای خطرات transportable را می توان با تجزیه و تحلیل سیستم پایانه حمل توسط وسیله نقلیه و سکوهای کنترل نظارت شده دینامیک به دست آورد
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل مانیتورینگ دینامیکی برای خطرات حمل و نقل می تواند با تجزیه و تحلیل زیر سیستم ترمینال انجام شده توسط وسیله نقلیه و سیستم های کنترل پویا نظارت شود

9. The equipment shall be small, cheap, simple and transportable.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات باید کوچک، ارزان، ساده و ساده باشند
[ترجمه گوگل]تجهیزات باید کوچک، ارزان، ساده و قابل حمل باشد

10. The transportable house collapsed. We trembled with terror.
[ترجمه ترگمان]خانه transportable فرو ریخت از وحشت می لرزید
[ترجمه گوگل]خانه متحرک سقوط کرد ما با ترس و وحشت خیره شدیم

11. They are ultra - light and easily transportable, even in a van.
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار سبک هستند و به راحتی قابل انتقال هستند، حتی در یک ون
[ترجمه گوگل]آنها فوق العاده سبک و راحت قابل حمل هستند، حتی در یک وانت

12. Among the unit's tasks was the development of improved transportable bridges for the increasingly mechanized army.
[ترجمه ترگمان]در میان وظایف این واحد، توسعه پله ای transportable برای ارتش به طور فزاینده مکانیزه شده بود
[ترجمه گوگل]در میان وظایف واحد، توسعه پلهای قابل حمل بهبود یافته برای ارتش به طور فزاینده مکانی شده بود

13. Matter in large masses must always be fixed and dear; form is cheap and transportable.
[ترجمه ترگمان]ماده در توده های بزرگ باید همیشه ثابت و گرامی باشد؛ فرم ارزان و transportable است
[ترجمه گوگل]ماده در توده های بزرگ همیشه باید ثابت و عزیز باشد؛ فرم ارزان و قابل حمل است

14. Shells became widely popular because they are light, effortlessly transportable, and can be easily counted.
[ترجمه ترگمان]پوسته ها به صورت گسترده محبوب می شوند چون نور هستند و به راحتی قابل شمارش هستند و می توانند به آسانی شمارش شوند
[ترجمه گوگل]پوسته ها به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند، زیرا آنها سبک و قابل حمل هستند و می توانند به راحتی قابل شمارش باشند

پیشنهاد کاربران

1. The main criteria for its design were that it be modular, easily transportable, and able to be erected within a day.
معیارهای اصلی طراحی آن این بود که ساختاریافته باشد ، به راحتی قابل حمل باشد و در عرض یک روز قابل نصب باشد.
2. We have merchantable skills and marketable careers that are highly transportable.
ما مهارت های تجاری و شغلی قابل فروش داریم که بسیار قابل انتقال هستند.
3. It doesn't work against chemical and biological weapons which are easily transportable.
این در برابر سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی که به راحتی قابل حمل هستند کار نمی کند.
4. The system is strategically transportable and tactically mobile.
این سیستم از نظر استراتژیک قابل حمل و از نظر تاکتیکی متحرک است.

( adj ) Transportable= قابل حمل، قابل انتقال

معانی دیگر>>>> قابل تبعید



کلمات دیگر: