کلمه جو
صفحه اصلی

intestinal


معنی : رودهای، امعایی، روده دار
معانی دیگر : رودگانی، وابسته به روده ها

انگلیسی به فارسی

روده ای، امعایی، روده دار


روده، رودهای، امعایی، روده دار


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the intestines
intestinal means relating to the intestines.

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or relating to the intestines.

(2) تعریف: found in or affecting the intestines.

- intestinal diseases
[ترجمه ترگمان] بیماری های روده ای
[ترجمه گوگل] بیماری های روده ای

مترادف و متضاد

pertaining to


stomach


Synonyms: abdominal, alimentary, bowel, celiac, duodenal, gut, inner, inside, interior, internal, inward, rectal, spaghetti, stomachic, stuffing, ventral, visceral


رودهای (صفت)
enteric, intestinal

امعایی (صفت)
enteric, intestinal

روده دار (صفت)
intestinal

Synonyms: digestive organs abdominal, alimentary, bowel, celiac, duodenal, gut, inner, inside, interior, internal, inward, rectal, stomachic, ventral, visceral


جملات نمونه

1. intestinal digestion
گوارش رودگانی

2. Her intestinal symptoms progressed and she vomited copious amounts of fluid every two to three hours.
[ترجمه ترگمان]علائم روده او پیشرفت کرده بود و هر دو به سه ساعت استفراغ می کرد
[ترجمه گوگل]علائم روده خود پیشرفت کرده و مقدار زیادی از مایع را هر دو تا سه ساعت بوجود می آورد

3. The inflammatory response influenced intestinal fluid transport partly via activation of the enteric nervous system.
[ترجمه ترگمان]این واکنش التهابی تاثیر زیادی بر حمل و نقل مایعات روده ای و از طریق فعال سازی the enteric دارد
[ترجمه گوگل]واکنش التهابی به طور ناگهانی از طریق فعال شدن سیستم عصبی عضلانی بر روی انتقال مایعات روده تأثیر می گذارد

4. Four of the nine patients requiring a small intestinal biopsy had impaired linear growth emphasising the potential serious effects of this illness.
[ترجمه ترگمان]چهار نفر از نه بیمار که نیاز به یک بیوپسی روده کوچک داشتند، رشد خطی داشتند و تاثیرات جدی بالقوه این بیماری را مورد تاکید قرار دادند
[ترجمه گوگل]چهار نفر از 9 بیمار که نیاز به بیوپسی روده کوچک داشتند رشد خطی را تحت تأثیر قرار دادند و تأثیرات بالقوه بالقوه این بیماری را تحت تأثیر قرار دادند

5. In eight of the 11 patients, full thickness intestinal biopsy specimens were available for histological examination.
[ترجمه ترگمان]در هشت مورد از ۱۱ بیمار، نمونه برداری کامل روده برای معاینه بافتی در دسترس بود
[ترجمه گوگل]در هشت مورد از 11 بیمار، نمونه های بیوپسی روده ای کامل در معاینه بافتی موجود بود

6. Reduced numbers of intestinal mucosal plasma cells have been reported, with a return to normal values after antibiotic treatment.
[ترجمه ترگمان]کاهش تعداد سلول های پلاسما توسط سلول های پلاسما با بازگشت به مقادیر نرمال پس از درمان آنتی بیوتیک گزارش شده است
[ترجمه گوگل]تعداد سلول های پلاسمی مخاطی روده ای کاهش یافته است و پس از درمان آنتی بیوتیک به مقادیر طبیعی بازگشته است

7. Intestinal Calcium Absorption. Dietary calcium gains access to the organism mostly by transport in the small intestine.
[ترجمه ترگمان]Intestinal جذب کلسیم کلسیم رژیمی به ارگانیسم بیشتر از طریق انتقال در روده کوچک، دسترسی پیدا می کند
[ترجمه گوگل]جذب کلسیم روده کلسیم غذایی به ارگانها کمک می کند تا بیشتر از طریق حمل و نقل در روده کوچک

8. The possibility that intestinal epithelial cells may produce platelet activating factor has been suggested by Kald etal.
[ترجمه ترگمان]این احتمال که سلول های اپی تلیال روده می توانند عامل فعال کننده پلاکت را تولید کنند توسط Kald etal پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]احتمال دارد که سلول های اپیتلیال روده ممکن است فاکتور فعال کننده پلاکت را تولید کنند توسط Kald etal پیشنهاد شده است

9. Dietary phosphate did not interfere with these intestinal effects of calcium.
[ترجمه ترگمان]فسفات رژیمی با این تاثیرات روده ای کلسیم مداخله نکرد
[ترجمه گوگل]فسفات غذایی با این اثرات روده ای کلسیم مواجه نشد

10. Most studies entailing isolation of intestinal epithelial cells invitro and subsequent grafting invivo have used intact undifferentiated fetal endoderm.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مطالعات که منجر به جداسازی سلول های اپی تلیال روده می شوند، و پیوند بعدی پیوند، از جنین جنین سالم استفاده کرده اند
[ترجمه گوگل]اکثر مطالعات مستلزم جداسازی سلولهای اپیتلیال روده و invivo بعد از پیوند با اندودرم جنین نامتقارن است

11. It attacks the intestinal tract, liver and other organs.
[ترجمه ترگمان]آن به روده، کبد و دیگر ارگان ها حمله می کند
[ترجمه گوگل]آن را به روده، کبد و سایر اعضای بدن حمله می کند

12. Also invoked against appendicitis, intestinal disease, and seasickness.
[ترجمه ترگمان]همچنین در برابر ورم appendicitis، بیماری های روده و دریازدگی دیگر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد آپاندیسیت، بیماری روده و بیماری دریایی مورد استفاده قرار می گیرد

13. The bullet ripped through her intestinal tract and lodged in her lower abdomen. . . .
[ترجمه ترگمان]گلوله از مجرای روده او کنده شد و در شکم lower فرو رفت
[ترجمه گوگل]گلوله از طریق روده خود پاره شد و در شکم کمر قرار گرفت

14. Our immune systems used to encounter intestinal parasites as part of normal development.
[ترجمه ترگمان]سیستم های ایمنی بدن ما برای رویارویی با انگل های روده به عنوان بخشی از رشد طبیعی استفاده می شدند
[ترجمه گوگل]سیستم ایمنی بدن ما برای روبرو شدن با انگل های روده ای به عنوان بخشی از توسعه طبیعی است

intestinal digestion

گوارش رودگانی


پیشنهاد کاربران

روده


کلمات دیگر: