کلمه جو
صفحه اصلی

shaw


معنی : بیشه، درختستان، ردیف درختان
معانی دیگر : (محلی) بیشه، جرج برنارد شاو (نویسنده ی انگلیسی - زاده ی ایرلند)

انگلیسی به فارسی

درختستان، بیشه، ردیف درختان


شاو، درختستان، بیشه، ردیف درختان


انگلیسی به انگلیسی

• family name; george bernard shaw (1856-1950), irish dramatist and critic, author of the play "pygmalion", winner of the nobel prize; irwin shaw (1913-1984), american novelist and playwright
grove, thicket, wooded area (archaic)

مترادف و متضاد

بیشه (اسم)
forest, wood, bosk, grove, thicket, glade, bosquet, bosket, brake, coppice, brushwood, holt, shaw

درختستان (اسم)
wood, tope, grove, glade, bosquet, bosket, woodland, brake, shaw

ردیف درختان (اسم)
shaw

جملات نمونه

1. Shaw languished in jail for fifteen years.
[ترجمه ترگمان]شاو \"۱۵ ساله که تو زندانه\"
[ترجمه گوگل]شاو پنجاه سال در زندان به سر می برد

2. Shaw took a shot at the goal from the halfway line, but missed.
[ترجمه ترگمان]شاو \"یه تیر از وسط راه انداخت\" ولی تیرش خطا رفت
[ترجمه گوگل]شاو توپ را از خط نیمه راه گل کرد اما از دست داد

3. Bernard Shaw has just written to say he will do us an Irish play.
[ترجمه ترگمان]برنارد شاو به تازگی نوشته که یک نمایشنامه ایرلندی به ما خواهد داد
[ترجمه گوگل]برنارد شاو فقط نوشته است که می گوید او یک بازی ایرلندی را انجام خواهد داد

4. Shaw has been nursing a sore ankle, and is not expected to play on Sunday.
[ترجمه ترگمان]شاو در حال پرستاری از قوزک زخم بود و انتظار نمی رود که روز یکشنبه بازی کند
[ترجمه گوگل]شاو پرستار یک مچ پا شده است و انتظار نمی رود در روز یکشنبه بازی کند

5. George Bernard Shaw was well - known by his initials GBS.
[ترجمه ترگمان]اسمش \"جورج برنارد شاو\" - ه اسمش \"GBS\" - ه
[ترجمه گوگل]جورج برنارد شاو با اسامی GBS خود شناخته شده بود

6. Shaw took me to his rather dingy office.
[ترجمه ترگمان]شاو \"منو برد به دفتر\" dingy
[ترجمه گوگل]شاو مرا به دفتر شلوغم برد

7. The twins, at almost eleven, were clowns, especially Shaw, who was beginning a career as the family subversive.
[ترجمه ترگمان]دوقلوها، که تقریبا یازده ساله بودند، دلقک بودند، به خصوص شاو، که داشت شغلی را به عنوان یک قیام خانوادگی آغاز می کرد
[ترجمه گوگل]دوقلوها، تقریبا یازده نفر، دلقکها بودند، به ویژه شاو، که شروع به کار حرفه ای کرد

8. Shaw was in the wrong marriage, but Margarett was in the wrong life.
[ترجمه ترگمان]شاو \"تو یه ازدواج اشتباه بود، ولی\" Margarett \"تو زندگی اشتباه بود\"
[ترجمه گوگل]شاو در ازدواج اشتباه بود، اما مارگارت در زندگی غلط بود

9. Shaw ordered a sculpture of his champion fox terrier, and Bayard Warren a portrait of his champion Sealyham.
[ترجمه ترگمان]شاو به مجسمه ای از سگ champion روباه خود دستور داد و \"بایار وارن\" را به تصویر کشید
[ترجمه گوگل]شاو دستور مجسمه قهرمان فاکس تریر و بایر وارن را پرتره خود قهرمان Sealyham

10. Shaw was knighted in 1660 and created a baronet, with three of his partners, in 166
[ترجمه ترگمان]شاو \"در ۱۶۶۰ شوالیه بود و یه بارو نت\" رو با سه تا از partners
[ترجمه گوگل]شاو در سال 1660 شورش کرد و در سال 166 یک بارونت با سه تن از همکارانش ایجاد کرد

11. The Smiths had wanted to work with Sandie Shaw since their inception.
[ترجمه ترگمان]The از زمان آغاز جنگ با خانم \"شاو\" کار میکردن
[ترجمه گوگل]اسمیت ها می خواستند از ساندی شو از زمان آغاز کارشان با آنها کار کنند

12. Unlike Shaw, he had to work, and he worked hard.
[ترجمه ترگمان]برخلاف \"شاو\"، باید کار می کرد و سخت کار می کرد
[ترجمه گوگل]بر خلاف شاو، او مجبور بود کار کند و سخت کار کرد

13. Shaw never recovered from the failure of Richardson, Hill.
[ترجمه ترگمان]شاو نتوانست از شکست ریچاردسون، هیل دفاع کند
[ترجمه گوگل]شاو هرگز از شکست ریچاردسون هیل نجات پیدا کرد

14. Like all first-rate comic writers, Shaw was fascinated by the gulf between appearance and reality.
[ترجمه ترگمان]مثل همه نویسندگان کتاب های کمیک، شاو شیفته فاصله میان ظاهر و واقعیت بود
[ترجمه گوگل]همانند همه نویسندگان کمیک اول، شیو از خلیج بین ظاهر و واقعیت شگفت زده شد

15. Margarett and Shaw shared a room that adjoined the only full bath; the girls and Senny the only other bedroom.
[ترجمه ترگمان]Margarett و شاو یک اتاق مشترک داشتند که در آن فقط حمام پر بود؛ دخترها و سنی دو اتاق خواب دیگر
[ترجمه گوگل]مارگارت و شو اتاقی را با هم تنها یک حمام کامل به اشتراک گذاشتند دختران و سنی تنها اتاق خواب دیگر


کلمات دیگر: