1. Ben still rolls his eyes and acts the ringmaster in his role as the David Owen of pop.
[ترجمه ترگمان](بن)هنوز چشمانش را می چرخاند و نقش ringmaster را در نقش خود به عنوان \"دیوید اوون\" ایفا می کند
[ترجمه گوگل]بن هنوز چهره اش را باز می کند و نقش خود را به عنوان دیوید اوون از پاپ بازی می کند
2. He was the ringmaster against the former circus act.
[ترجمه ترگمان]رئیس سیرک قبلی رئیس سیرک بود
[ترجمه گوگل]او سرباز در برابر اقدام سیرک سابق بود
3. Say hello to the audience, shouted the ringmaster.
[ترجمه ترگمان]the فریاد زد: سلام به حضار
[ترجمه گوگل]به مخاطب خوش بگذرد، حلقه ساز را فریاد می زند
4. Then the ringmaster he see how he had been fooled, and he WAS the sickest ringmaster you ever see, I reckon. Why, it was one of his own men!
[ترجمه ترگمان]بعد رئیس سیرک دید که او چقدر احمق بوده است و تا به حال آدم sickest شده ای بود که تا به حال دیدی این یکی از افراد خودش بود!
[ترجمه گوگل]سپس راننده راننده متوجه شد که او چگونه فریب خورده است و من همواره غمگین ترین راننده ای بودم که می دیدم چرا این یکی از مردان خودش بود
5. Now he is the ringmaster for the Chinese Communist party's circuses: first with last year's Olympic opening ceremony, and now with a celebration of state power, patriotism and "national unity".
[ترجمه ترگمان]اکنون او the برای سیرک حزب کمونیست چین است: نخست با مراسم افتتاحیه المپیک سال گذشته، و اکنون با جشنی از قدرت دولت، وطن پرستی و \"اتحاد ملی\"
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او برای سیرک حزب کمونیست چینی، نخستین بار با مراسم افتتاحیه المپیک سال گذشته، و در حال حاضر با جشن قدرت دولت، وطن پرستی و 'اتحاد ملی' است
6. Ringmaster Vernon Bergman, reveals the weight of a 20 foot wide, 699 pound pumpkin pie on Saturday Sept. 2 2010 - one that will be the worlds largest once certified by Guinness World Records.
[ترجمه ترگمان]ورنون Vernon Bergman که وزن یک پای ۲۰ فوتی را نشان می دهد در روز شنبه ۲ سپتامبر ۲۰۱۰ - ۲۰۱۰ - که بزرگ ترین رکورد جهانی گینس است که زمانی توسط رکوردهای جهانی گینس ثبت خواهد شد
[ترجمه گوگل]Ringmaster Vernon Bergman، نشان می دهد که وزن یک پودر 20 پا و 699 پوند کدو تنبل در شنبه سپتامبر 2 2010 - که یکی از بزرگترین صادر شده توسط گواهی جهانی جهان است
7. He was afraid that the ringmaster would beat him again.
[ترجمه ترگمان]می ترسید که رئیس رئیس بار دیگر او را کتک بزند
[ترجمه گوگل]او می ترسید که راننده راننده دوباره او را ضرب و شتم کند
8. Then the ringmaster he see how he had been fooled, and he WAS the sickest ringmaster you ever see, I reckon.
[ترجمه ترگمان]بعد رئیس سیرک دید که او چقدر احمق بوده است و تا به حال آدم sickest شده ای بود که تا به حال دیدی
[ترجمه گوگل]سپس راننده راننده متوجه شد که او چگونه فریب خورده است و من همواره غمگین ترین راننده ای بودم که می دیدم
9. "Many people think of art as a passive thing, something you look at, and that's about it, " says Bob Self, the gregarious ringmaster of Dr. Sketchy's Los Angeles, the organizer of this event.
[ترجمه ترگمان]\"بسیاری از مردم به هنر به عنوان یک چیز انفعالی فکر می کنند، چیزی که به آن نگاه می کنید، و این در مورد آن است\"
[ترجمه گوگل]باب ایف، سرمربی سرگردان دکتر اسکاتشی، لس آنجلس، سازماندهی این رویداد، می گوید: 'بسیاری از مردم به هنر فکر می کنند که چیزی غیرفعال است، چیزی که به آن نگاه می کنید '
10. In the song you see clowns, animals, a strong man, jugglers, trapeze artists and the ringmaster.
[ترجمه ترگمان]در آهنگی که شما دلقک، حیوانات، یک مرد قوی، شعبده بازیه، trapeze و رئیس سیرک را می بینید
[ترجمه گوگل]در این آهنگ دلقک ها، حیوانات، یک مرد قوی، شگفت انگیز، هنرمند تراپز و رولرزر را می بینید
11. For example:"When the curtain went up, Roger stared at the performers in wide-eyed amazement, " or "The wide-eyed children looked on as the ringmaster put his head in the lion's mouth.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال: \"هنگامی که پرده بالا رفت، راجر با حیرت گشاد به بازیگران خیره شد،\" یا \" بچه ها با چشمانی گشاد به او نگاه کردند و ringmaster سرش را در دهان شیر گذاشت
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: هنگامی که پرده بالا رفت، راجر با هنرمندانی که با چشم و گوش شگفت زده بودند، خیره شد: 'یا بچه های عریضه نگاه می کردند، چون سرگردان سرش را در دهان شیر قرار دادند
12. His vocal abilities, however, led to a successful career as a singing ringmaster for various shows in England and the United States, including Circus Circus Hotel and Casino in Reno, Nevada.
[ترجمه ترگمان]با این حال توانایی های صوتی او به عنوان \"ringmaster\" برای نمایش های مختلف در انگلستان و ایالات متحده، از جمله هتل سیرک سیرک و کازینو در رنو، نوادا منجر شد
[ترجمه گوگل]با این حال، توانایی های آوازی وی باعث موفقیت حرفه ای به عنوان یک خواننده آواز برای نمایش های مختلف در انگلستان و ایالات متحده شد، از جمله هتل سیرک و کازینو در رنو، نوادا
13. My guess is that after years of being the trick pony, he wanted to see what it was like to be the ringmaster.
[ترجمه ترگمان]حدس من این است که بعد از سال ها پیش از آن که یک اسب کوتوله باشد، دلش می خواست ببیند چه شکلی می شود رئیس سیرک
[ترجمه گوگل]حدس می زنم این است که پس از سالها تسویه حساب، او می خواست ببیند چه چیزی شبیه به رینگ است
14. My name is Barney Balbogets and I am the ringmaster of this circus.
[ترجمه ترگمان]من بارنی Balbogets و رئیس سیرک هستم
[ترجمه گوگل]اسم من Barney Balbogets است و من عضو این سیرک هستم