کلمه جو
صفحه اصلی

ringmaster


معنی : پیش کسوت، رئیس سیرک، رئیس گود
معانی دیگر : (سیرک) مدیر صحنه، رئیس سیرک

انگلیسی به فارسی

رئیس سیرک، رئیس گود، پیش کسوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who directs performances in a ring, as at a circus.

• director of performances in a circus ring
the ringmaster in a circus is the person who introduces the different acts.

مترادف و متضاد

پیش کسوت (اسم)
protagonist, ringmaster

رئیس سیرک (اسم)
ringmaster

رئیس گود (اسم)
ringmaster

جملات نمونه

1. Ben still rolls his eyes and acts the ringmaster in his role as the David Owen of pop.
[ترجمه ترگمان](بن)هنوز چشمانش را می چرخاند و نقش ringmaster را در نقش خود به عنوان \"دیوید اوون\" ایفا می کند
[ترجمه گوگل]بن هنوز چهره اش را باز می کند و نقش خود را به عنوان دیوید اوون از پاپ بازی می کند

2. He was the ringmaster against the former circus act.
[ترجمه ترگمان]رئیس سیرک قبلی رئیس سیرک بود
[ترجمه گوگل]او سرباز در برابر اقدام سیرک سابق بود

3. Say hello to the audience, shouted the ringmaster.
[ترجمه ترگمان]the فریاد زد: سلام به حضار
[ترجمه گوگل]به مخاطب خوش بگذرد، حلقه ساز را فریاد می زند

4. Then the ringmaster he see how he had been fooled, and he WAS the sickest ringmaster you ever see, I reckon. Why, it was one of his own men!
[ترجمه ترگمان]بعد رئیس سیرک دید که او چقدر احمق بوده است و تا به حال آدم sickest شده ای بود که تا به حال دیدی این یکی از افراد خودش بود!
[ترجمه گوگل]سپس راننده راننده متوجه شد که او چگونه فریب خورده است و من همواره غمگین ترین راننده ای بودم که می دیدم چرا این یکی از مردان خودش بود

5. Now he is the ringmaster for the Chinese Communist party's circuses: first with last year's Olympic opening ceremony, and now with a celebration of state power, patriotism and "national unity".
[ترجمه ترگمان]اکنون او the برای سیرک حزب کمونیست چین است: نخست با مراسم افتتاحیه المپیک سال گذشته، و اکنون با جشنی از قدرت دولت، وطن پرستی و \"اتحاد ملی\"
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او برای سیرک حزب کمونیست چینی، نخستین بار با مراسم افتتاحیه المپیک سال گذشته، و در حال حاضر با جشن قدرت دولت، وطن پرستی و 'اتحاد ملی' است

6. Ringmaster Vernon Bergman, reveals the weight of a 20 foot wide, 699 pound pumpkin pie on Saturday Sept. 2 2010 - one that will be the worlds largest once certified by Guinness World Records.
[ترجمه ترگمان]ورنون Vernon Bergman که وزن یک پای ۲۰ فوتی را نشان می دهد در روز شنبه ۲ سپتامبر ۲۰۱۰ - ۲۰۱۰ - که بزرگ ترین رکورد جهانی گینس است که زمانی توسط رکوردهای جهانی گینس ثبت خواهد شد
[ترجمه گوگل]Ringmaster Vernon Bergman، نشان می دهد که وزن یک پودر 20 پا و 699 پوند کدو تنبل در شنبه سپتامبر 2 2010 - که یکی از بزرگترین صادر شده توسط گواهی جهانی جهان است

7. He was afraid that the ringmaster would beat him again.
[ترجمه ترگمان]می ترسید که رئیس رئیس بار دیگر او را کتک بزند
[ترجمه گوگل]او می ترسید که راننده راننده دوباره او را ضرب و شتم کند

8. Then the ringmaster he see how he had been fooled, and he WAS the sickest ringmaster you ever see, I reckon.
[ترجمه ترگمان]بعد رئیس سیرک دید که او چقدر احمق بوده است و تا به حال آدم sickest شده ای بود که تا به حال دیدی
[ترجمه گوگل]سپس راننده راننده متوجه شد که او چگونه فریب خورده است و من همواره غمگین ترین راننده ای بودم که می دیدم

9. "Many people think of art as a passive thing, something you look at, and that's about it, " says Bob Self, the gregarious ringmaster of Dr. Sketchy's Los Angeles, the organizer of this event.
[ترجمه ترگمان]\"بسیاری از مردم به هنر به عنوان یک چیز انفعالی فکر می کنند، چیزی که به آن نگاه می کنید، و این در مورد آن است\"
[ترجمه گوگل]باب ایف، سرمربی سرگردان دکتر اسکاتشی، لس آنجلس، سازماندهی این رویداد، می گوید: 'بسیاری از مردم به هنر فکر می کنند که چیزی غیرفعال است، چیزی که به آن نگاه می کنید '

10. In the song you see clowns, animals, a strong man, jugglers, trapeze artists and the ringmaster.
[ترجمه ترگمان]در آهنگی که شما دلقک، حیوانات، یک مرد قوی، شعبده بازیه، trapeze و رئیس سیرک را می بینید
[ترجمه گوگل]در این آهنگ دلقک ها، حیوانات، یک مرد قوی، شگفت انگیز، هنرمند تراپز و رولرزر را می بینید

11. For example:"When the curtain went up, Roger stared at the performers in wide-eyed amazement, " or "The wide-eyed children looked on as the ringmaster put his head in the lion's mouth.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال: \"هنگامی که پرده بالا رفت، راجر با حیرت گشاد به بازیگران خیره شد،\" یا \" بچه ها با چشمانی گشاد به او نگاه کردند و ringmaster سرش را در دهان شیر گذاشت
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: هنگامی که پرده بالا رفت، راجر با هنرمندانی که با چشم و گوش شگفت زده بودند، خیره شد: 'یا بچه های عریضه نگاه می کردند، چون سرگردان سرش را در دهان شیر قرار دادند

12. His vocal abilities, however, led to a successful career as a singing ringmaster for various shows in England and the United States, including Circus Circus Hotel and Casino in Reno, Nevada.
[ترجمه ترگمان]با این حال توانایی های صوتی او به عنوان \"ringmaster\" برای نمایش های مختلف در انگلستان و ایالات متحده، از جمله هتل سیرک سیرک و کازینو در رنو، نوادا منجر شد
[ترجمه گوگل]با این حال، توانایی های آوازی وی باعث موفقیت حرفه ای به عنوان یک خواننده آواز برای نمایش های مختلف در انگلستان و ایالات متحده شد، از جمله هتل سیرک و کازینو در رنو، نوادا

13. My guess is that after years of being the trick pony, he wanted to see what it was like to be the ringmaster.
[ترجمه ترگمان]حدس من این است که بعد از سال ها پیش از آن که یک اسب کوتوله باشد، دلش می خواست ببیند چه شکلی می شود رئیس سیرک
[ترجمه گوگل]حدس می زنم این است که پس از سالها تسویه حساب، او می خواست ببیند چه چیزی شبیه به رینگ است

14. My name is Barney Balbogets and I am the ringmaster of this circus.
[ترجمه ترگمان]من بارنی Balbogets و رئیس سیرک هستم
[ترجمه گوگل]اسم من Barney Balbogets است و من عضو این سیرک هستم

پیشنهاد کاربران

رینگ مستر


کلمات دیگر: