کلمه جو
صفحه اصلی

shibboleth


معنی : امتحان، ازمون، اسم رمز، بیان رایج، اصطلاح پیش پا افتاده و مرسوم
معانی دیگر : (انجیل) شبولت، نام شب، اسم عبور، محک

انگلیسی به فارسی

ازمون، محک، امتحان، اصطلاح پیش پا افتاده ومرسوم،بیان رایج، اسم رمز


shibboleth، ازمون، اسم رمز، امتحان، بیان رایج، اصطلاح پیش پا افتاده و مرسوم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a slogan, phrase, or belief that characterizes or is held devotedly by a group.

- "No new taxes" is now a shibboleth of the Republican Party.
[ترجمه ترگمان] او گفت: \" هیچ مالیات جدیدی در حال حاضر a از حزب جمهوری خواه نیست
[ترجمه گوگل] 'هیچ مالیات جدید' در حال حاضر یک حزب جمهوری خواه است
- the shibboleths of communism
[ترجمه ترگمان] the کمونیسم
[ترجمه گوگل] شیبوبونته کمونیسم

(2) تعریف: a piece of language or a pronunciation that serves as a test of one's membership in a group.

• word or pronunciation used only by members of a specific group or class; word or phrase characteristic of a particular group or ideology
a shibboleth is an old idea or practice which is no longer thought to be important; a formal word.

مترادف و متضاد

امتحان (اسم)
assay, temptation, experiment, quiz, trial, try, exam, examination, shibboleth, probation

ازمون (اسم)
test, try, exam, examination, sample, shibboleth

اسم رمز (اسم)
password, shibboleth

بیان رایج (اسم)
shibboleth

اصطلاح پیش پا افتاده و مرسوم (اسم)
shibboleth

جملات نمونه

1. It is time to go beyond the shibboleth that conventional forces cannot deter.
[ترجمه ترگمان]زمان آن رسیده که فراتر از مرزه ای تعیین شده بروید که نیروهای قراردادی نمی توانند مانع آن شوند
[ترجمه گوگل]وقت آن رسیده است که نیروهای متعارف نمی توانند مانع شوند

2. They still cling to many of the old shibboleths of education.
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز به بسیاری از داستان های قدیمی آموزش و تربیت تعلق دارند
[ترجمه گوگل]آنها هنوز به بسیاری از مدارس قدیمی آموزش می پردازند

3. Maritime nations still respond automatically to the shibboleth of the freedom of the seas.
[ترجمه ترگمان]ملت های دریایی هنوز به طور خودکار به the آزادی دریاها پاسخ می دهند
[ترجمه گوگل]ملل دریایی هنوز به صورت اتوماتیک به آزادی دریاها پاسخ می دهند

4. Shibboleth is an Open Source project that provides federated identity and access control between academic institutions.
[ترجمه ترگمان]shibboleth یک پروژه منبع باز است که هویت متحد و کنترل دسترسی بین موسسات آکادمیک را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]Shibboleth یک پروژه منبع باز است که هویت فدرال و کنترل دسترسی بین موسسات دانشگاهی را فراهم می کند

5. Another Western shibboleth about the future will thereby fall.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از shibboleth غربی درباره آینده در نتیجه سقوط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]درنتیجه سایهای دیگر در مورد آیندۀ غربی سقوط خواهد کرد

6. They would say to him, Then say, Shibboleth.
[ترجمه ترگمان]به او خواهند گفت: پس بگویید، shibboleth
[ترجمه گوگل]آنها به او می گویند، سپس می گویند، Shibboleth

7. Shibboleth system is a distributed system for web single sign-on across or within organizational boundaries, which provides authentication and access control for resource access between domains.
[ترجمه ترگمان]سیستم shibboleth یک سیستم توزیع شده برای یک علامت روی وب در سرتاسر یا درون مرزه ای سازمانی است، که تایید اعتبار و دسترسی به دسترسی به منابع بین دامنه ها را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]سیستم Shibboleth یک سیستم توزیع شده برای ورود به سیستم تنها در سراسر یا درون مرزهای سازمان است که تأیید هویت و کنترل دسترسی را برای دسترسی منابع بین دامنه ها فراهم می کند

8. Then said they unto him, Say now Shibboleth: and he said Sibboleth: for he could not frame to pronounce it right.
[ترجمه ترگمان]سپس به او گفتند: همین حالا بگو shibboleth؛ چون نمی توانست قاب آن را درست تلفظ کند
[ترجمه گوگل]سپس آنها را به او گفتند، بگو حالا شیربله و او گفت سیببله، زیرا او نمیتوانست فرمان دهد تا آن را درست تلفظ کند

9. The ideal candidate will have experience intergrating Shibboleth before.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای ایده آل پیش از این نیز intergrating shibboleth را تجربه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کاندیدای ایده آل، پیش از این تجربه Shibboleth را داشته است

10. Apparently, to wear a hat in the cafeteria was a student shibboleth.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا، برای پوشیدن یک کلاه در کافه تریا، یک دانش آموز رایج بود
[ترجمه گوگل]ظاهرا، پوشیدن یک کلاه در کافه تریا یک دانشجو شیببله بود

11. The traditional Asquithian-Liberal section of the party, which dominated the constituencies believed in the need to reiterate the established Liberal shibboleths.
[ترجمه ترگمان]بخش traditional سنتی حزب، که حوزه های انتخاباتی را تحت سلطه خود داشت، به نیاز به تکرار the لیبرال دموکرات معتقد بودند
[ترجمه گوگل]بخش اسکیتی و لیبرال سنتی حزب، که بر حوزه های حاکم بود، اعتقاد داشت که نیاز به تکرار شیبوبالت های لیبرال است

12. I am looking to add a new feature to integrate Shibboleth (Open source) into our website.
[ترجمه ترگمان]من بدنبال اضافه کردن یک ویژگی جدید برای ادغام shibboleth (منبع باز)در وب سایت مان هستم
[ترجمه گوگل]من به دنبال اضافه کردن یک ویژگی جدید برای ادغام Shibboleth (منبع باز) به وب سایت ما است

13. Even their commitment to abolishing university tuition fees, a shibboleth in a party with a large student following, may be wavering.
[ترجمه ترگمان]حتی تعهد آن ها برای لغو شهریه دانشگاه، a در یک مهمانی با یک دانش آموز بزرگ در پی آن، ممکن است مردد باشد
[ترجمه گوگل]حتی تعهدشان نسبت به جبران هزینه های تحصیل در دانشگاه، شیببله در یک مهمانی با دانشجوی بزرگ می تواند موجب شگفتی شود

14. Notice that in each case the objection is based on a shibboleth.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که در هر مورد، این ایراد مبتنی بر یک shibboleth است
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که در هر مورد اعتراض بر اساس شیببله است


کلمات دیگر: