1. His playing has many moments of revelatory insights.
[ترجمه مهدی] در نقش او لحظات بسیاری را می بینیم که سرشار از بینش اسرار آمیز است.
[ترجمه ترگمان]بازی کردن او لحظات بسیار زیادی را در بر دارد
[ترجمه گوگل]بازی او لحظات زیادی از بینش افسانه ای دارد
2. I will say that, in certain scenes of revelatory rapture, Updike has rarely been better.
[ترجمه ترگمان]خواهم گفت که در صحنه های خاصی از شور و هیجان revelatory، Updike به ندرت بهتر شده است
[ترجمه گوگل]من این را می گویم که آپبایک در صحنه های خاصی از آثار شگفت انگیز به ندرت بهتر شده است
3. Hajdu sheds new, revelatory light on the complex relationship between Strayhorn and Ellington.
[ترجمه ترگمان]Hajdu روشن است و نور revelatory بر رابطه پیچیده بین strayhorn و Ellington وجود دارد
[ترجمه گوگل]حجدی نور جدیدی را در مورد رابطه پیچیده میان Strayhorn و Ellington می زند
4. In addition to Sinosauropteryx, several other revelatory specimens came to light through amateurs rather than at scientific excavations.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر Sinosauropteryx، چندین نمونه revelatory دیگر به جای کاوش علمی، از طریق آماتورها تولید شدند
[ترجمه گوگل]علاوه بر Sinosauropteryx، چند نمونه دیگر از آشکارا از طریق علاقه مندان به جای کاوش های علمی، از طریق آماتورها به چشم می خورد
5. The results are revelatory, bringing a new awareness of the social and economic history of global health, and demonstrating that creative applications of data can yield extraordinary results.
[ترجمه ترگمان]نتایج revelatory هستند که آگاهی جدیدی از تاریخچه اجتماعی و اقتصادی سلامت جهانی را به همراه می آورند و نشان می دهند که کاربردهای خلاقانه داده ها می توانند نتایج فوق العاده ای به دست آورند
[ترجمه گوگل]نتایج به دست می آید، آگاهی جدیدی از تاریخ اجتماعی و اقتصادی سلامت جهانی را نشان می دهد و نشان می دهد که کاربردهای خلاقانه داده ها می توانند نتایج فوق العاده ای به دست آورند
6. But what is just as revelatory is the style.
[ترجمه ترگمان]اما آنچه که به همان اندازه سبک است سبک است
[ترجمه گوگل]اما همان چیزی که به نوعی افسانه است، سبک است
7. Revelatory ; 3 . Reform and perfect government invest management to traffic carriage infrastructure system and moving mechanism.
[ترجمه ترگمان]revelatory؛ ۳ اصلاح و اصلاح مدیریت سرمایه گذاری دولت به سیستم زیرساخت حمل و نقل و مکانیسم در حال حرکت
[ترجمه گوگل]آشکارساز 3 اصلاحات و مدیریت کامل دولت برای مدیریت زیرساخت های حمل و نقل ترافیکی و مکانیسم حرکتی
8. In its arguably most transformative and revelatory capacity, it is the power that enables us to empathize with humans whose experiences we have never shared.
[ترجمه ترگمان]آن قدرتی است که به ما امکان همدلی با انسان ها را می دهد که تجربیات آن ها را هرگز به اشتراک نگذاشته ایم
[ترجمه گوگل]در ظرفیت قابل انعطاف پذیر ترین و انعطاف پذیری، این قدرت است که ما را قادر می سازد تا با افرادی که تجارب ما هرگز به اشتراک گذاشته اند، همدردی نداشته باشند
9. Amusing and revelatory anecdotes about him, should they bubble up in off-the-record conversations with him or his chief deputy, Boyd Johnson, must be sourced and confirmed elsewhere.
[ترجمه ترگمان]Amusing و revelatory در مورد او، آیا باید در مکالمات ضبط شده با او و یا نماینده رئیسش، بوید جانسون، که باید منبع آن باشند و در جای دیگری مورد تایید قرار گیرد، صحبت کنند
[ترجمه گوگل]بوید جانسون، باید در مورد جزییات و جزییات آن تأیید شود، در حالی که داستان های جالب و شگفت انگیز در مورد او حیرت انگیز است
10. There shouldn't be anything particularly revelatory here -- this is about as basic as it gets.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خاصی در اینجا وجود ندارد - - این تقریبا به همان اندازه اساسی است که به دست می آید
[ترجمه گوگل]در اینجا نباید چیز خاصی در این مورد وجود داشته باشد - این به همان اندازه اساسی است که می شود
11. This paper is revelatory of future study on price dispersion.
[ترجمه ترگمان]این مقاله revelatory مطالعه آینده بر روی پراکندگی قیمت است
[ترجمه گوگل]این مقاله نشان از مطالعه آینده در مورد پراکندگی قیمت دارد
12. In its arguably most transformative and revelatory capacity, it is the power that enables us to empathise with humans whose experiences we have never shared.
[ترجمه ترگمان]این قدرت است که ما را قادر می سازد که با انسان ها همدردی کنیم که تجربیات آن ها هرگز به اشتراک گذاشته نشده است
[ترجمه گوگل]در ظرفیت قابل انعطاف پذیر ترین و انعطاف پذیری، این قدرت است که ما را قادر می سازد تا با افرادی که تجارب ما هرگز به اشتراک گذاشته اند، همدردی نداشته باشند
13. As in the war museum, the moment is revelatory. It makes me realise with sudden clarity the futility of the whole US venture in Vietnam.
[ترجمه ترگمان]همانند موزه جنگ، لحظه revelatory است این باعث می شود که من با شفافیت ناگهانی، بیهودگی تمام سرمایه گذاری ایالات متحده در ویتنام را درک کنم
[ترجمه گوگل]همانطور که در موزه جنگ، لحظه ای معجزه می کند این باعث می شود من با وضوح ناگهانی متوجه بیکاری کل سرمایه گذاری در ایالات متحده در ویتنام
14. Accordingly, each of these five albums offers a fair share of revelatory moments.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس هر یک از این پنج آلبوم سهم عادلانه ای از لحظات revelatory ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]بر این اساس، هر یک از این پنج آلبوم، سهم منصفانه از لحظات وراجی را ارائه می دهد
15. Imagination is not only the uniquely human capacity to envision that which is not, and therefore the fount of all invention and innovation. In its arguably most trans formative and revelatory capacity, it is the power to that enables us to empathize with humans whose experiences we have never shared. J. K. Rowling
[ترجمه ترگمان]تخیل نه تنها قابلیت انسانی منحصر به فرد را دارد که تصور کند که آن، و به همین جهت سرچشمه همه اختراعات و ابتکار است این توانایی به ما این امکان را می دهد که با انسان ها همدلی کنیم که تجربیاتمان را هرگز به اشتراک نگذاشته ایم جی ک رولینگ
[ترجمه گوگل]تصورات نه تنها توانایی منحصر به فرد انسانی است که تصور می کند که چه چیزی نیست و به همین علت تمام اختراع و نوآوری است در ظرفیت متقاعد کننده ای که اغلب ترانسفورماتور و واپس گرا است، قدرت آن است که ما را قادر سازد تا با افرادی که تجارب ما هرگز به آن نپرداخته اند، همدردی نداشته باشیم جی کی رولینگ