کلمه جو
صفحه اصلی

free trade


معنی : قاچاق، تجارت ازاد
معانی دیگر : بازرگانی آزاد (که بدون تحمیل سهمیه و مالیات های استثناآمیز برضد کالاهای خارجی و غیره انجام می شود)

انگلیسی به فارسی

تجارت آزاد، قاچاق


تجارت آزاد، تجارت ازاد، قاچاق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: trade between countries that is free of import-export quotas, duties, or other governmental restrictions.

• unrestricted trade among nations without government tariffs or customs duties on imports
free trade is trade that is done between different countries without restrictions or taxes on what is bought or sold.

مترادف و متضاد

قاچاق (اسم)
swindler, contraband, free trade

تجارت ازاد (اسم)
free trade

fair trade


Synonyms: balance of trade, capitalism, managed prices, multilateral trade, noninvolvement, open market, reciprocal trade


جملات نمونه

1. Adam Smith was an exponent of free trade.
[ترجمه ترگمان]آدام اسمیت توان تجارت آزاد را داشت
[ترجمه گوگل]آدام اسمیت نماینده تجارت آزاد بود

2. The new treaty establishes a free trade zone.
[ترجمه ترگمان]معاهده جدید یک منطقه آزاد تجاری ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]معاهده جدید یک منطقه آزاد تجاری را ایجاد می کند

3. She's a staunch advocate of free trade.
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سرسخت تجارت آزاد است
[ترجمه گوگل]او یک طرفدار استقبال از تجارت آزاد است

4. The party wavered between free trade and protectionism.
[ترجمه ترگمان]این حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تولیدات داخلی بود
[ترجمه گوگل]این حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تندروی حرکت کرد

5. The old laws created barriers to free trade.
[ترجمه ترگمان]قوانین قدیمی موانعی بر سر راه تجارت آزاد ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]قوانین قدیمی موانع تجارت آزاد را ایجاد کردند

6. He was also a brilliant propagandist for free trade.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک تبلیغ عالی برای تجارت آزاد بود
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تبلیغگرای درخشان برای تجارت آزاد بود

7. He often pamphleteers and lectures in favour of free trade.
[ترجمه ترگمان]او اغلب به نفع تجارت آزاد pamphleteers و سخنرانی می کرد
[ترجمه گوگل]او اغلب کتابفروشان و سخنرانی ها را به نفع تجارت آزاد می کند

8. Adam Smith believed in the virtues of free trade.
[ترجمه ترگمان]ادم سمیث به فضایل تجارت آزاد اعتقاد داشت
[ترجمه گوگل]آدام اسمیت به فضایل تجارت آزاد اعتقاد داشت

9. This legislation is inconsistent with what they call Free Trade.
[ترجمه ترگمان]این قانون با آنچه آن ها تجارت آزاد می نامند مغایر است
[ترجمه گوگل]این قانون با آنچه که آنها تجارت آزاد می نامند، متناقض است

10. I support your advocacy of free trade.
[ترجمه ترگمان]من از حمایت شما از تجارت آزاد حمایت می کنم
[ترجمه گوگل]از حمایت شما از تجارت آزاد حمایت می کنم

11. This talk betrays a certain cynicism about free trade.
[ترجمه ترگمان]این حرف نشان دهنده یک بدبینی خاص در مورد تجارت آزاد است
[ترجمه گوگل]این گفت و گو در مورد تجارت آزاد، بدبینی خاصی به خود جلب می کند

12. A free trade agreement would be advantageous to both countries.
[ترجمه ترگمان]یک توافقنامه تجارت آزاد برای هر دو کشور سودمند است
[ترجمه گوگل]توافقنامه تجارت آزاد برای هر دو کشور سودمند خواهد بود

13. He has spent his life campaigning for free trade unionism and free votes.
[ترجمه ترگمان]او برای اتحادیه اصناف آزاد و رای آزاد فعالیت انتخاباتی خود را گذرانده است
[ترجمه گوگل]او مبارزات زندگی خود را برای اتحادیه های کارگری آزاد و آراء آزاد صرف کرده است

14. All the Republicans except Buchanan support global free trade and oppose direct measures to discourage companies from moving manufacturing plants overseas.
[ترجمه ترگمان]همه جمهوری خواهان بجز بیوکنن از تجارت آزاد جهانی حمایت می کنند و با اقدامات مستقیم برای دلسرد کردن شرکت ها از تولید کارخانه های تولیدی در خارج از کشور مخالف هستند
[ترجمه گوگل]تمام جمهوریخواهان به جز بوکانان از تجارت آزاد جهانی حمایت می کنند و با اقدامات مستقیم مخالفت می کنند تا شرکت ها را از حرکت گیاهان تولید در خارج از کشور دور نگه دارد

15. The rich want free trade in services; the poor want protection.
[ترجمه ترگمان]ثروتمندان خواهان تجارت آزاد در خدمات هستند؛ فقرا خواستار حمایت هستند
[ترجمه گوگل]ثروتمندان می خواهند تجارت آزاد خدمات فقرا می خواهند حفاظت کنند


کلمات دیگر: