کلمه جو
صفحه اصلی

extramural


معنی : مربوط بهخارج از دانشگاه، خارج از حصار شهر
معانی دیگر : (خارج از دیوار یا محدوده ی شهر یا دانشگاه و غیره) فرادانشگاهی، میان دانشگاهی، فرا شهری، فرا دیواری، (انگلیس - آموزش) ویژه ی دانشجویان پاره وقت (فرادیواری در برابر: درون دیواری intramural)

انگلیسی به فارسی

خارج از حصار شهر، مربوط به خارج از دانشگاه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: extramurally (adv.)
(1) تعریف: pertaining to activities partially pursued at, or involving students at, another school.

- extramural sports
[ترجمه ترگمان] ورزش های آبی
[ترجمه گوگل] ورزش غیرانتفاعی

(2) تعریف: outside the boundaries, as of a campus or community.

• outside the city; beyond school walls
you use extra-mural to refer to courses in a college or university which are involved mainly with part-time students.

مترادف و متضاد

مربوط به خارج از دانشگاه (صفت)
extramural

خارج از حصار شهر (صفت)
extramural

جملات نمونه

1. extramural activities
فعالیت های بین دانشگاهی

2. extramural classes
کلاس های دانشجویان پاره وقت

3. extramural hospital care
پرستاری فرا بیمارستانی (خارج از بیمارستان)

4. The hospital provides extramural care to patients who do not need to be admitted.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان به بیمارانی که نیاز به پذیرش ندارند مراقبت های بهداشتی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]بیمارستان مراقبت های اضافی برای بیمارانی که نیازی به پذیرش ندارند، مراقبت می کند

5. Our football team has lost in the extramural match.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال ما در مسابقه extramural شکست خورد
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال ما در بازی خارج از خانه از دست رفته است

6. Trainees must complete this extramural study before the start of the on - campus programme.
[ترجمه ترگمان]کارآموزان باید این مطالعه extramural را قبل از آغاز برنامه محوطه دانشگاه تکمیل کنند
[ترجمه گوگل]کارآموزان باید قبل از آغاز برنامه درسی، این مطالعه خارج از رشته را تکمیل کنند

7. He was invited to sit on the rostrum as a representative of extramural instructors.
[ترجمه ترگمان]از او دعوت شد که بر روی منبر به عنوان نماینده مربیان extramural بنشیند
[ترجمه گوگل]او دعوت شد تا به عنوان نماینده مربیان غربی در جلسه حضور یابد

8. He has always been careful to balance his busy executive life with a strong interest in extramural activities.
[ترجمه ترگمان]او همیشه مراقب بود که زندگی اجرایی پرمشغله خود را با علاقه شدید به فعالیت های extramural متعادل کند
[ترجمه گوگل]او همیشه مراقب تعادل زندگی اجرایی شغلی خود با علاقه شدیدی به فعالیت های غیرانتفاعی است

9. The senior high school intramural examination is a type of examination whose examinatorial standard and content are independent of the intevention from any extramural organization or group.
[ترجمه ترگمان]آزمون high دبیرستان یک نوع بررسی است که استاندارد و محتوا مستقل از the هر سازمان یا گروه extramural مستقل است
[ترجمه گوگل]معاینه بالینی دبیرستان یک نوع معاینه است که استاندارد و محتویات آن مستقل از اخلاق از هر سازمان یا گروه بیگانه است

10. Member of Board of Director of Hong Kong Amateur Handball Association, Advisor of Executive Committee of HKAHA, Convener of Extramural Sports Activities Committee.
[ترجمه ترگمان]عضو هیات رئیسه اتحادیه هندبال آماتور Hong، مشاور کمیته اجرایی of، رئیس کمیته فعالیت های ورزشی extramural
[ترجمه گوگل]عضو هیئت مدیره انجمن هندبال آمبولانس هنگ کنگ، مشاور کمیته اجرایی HKAHA، کمیته فعالیت های ورزشی ورزشی خارج از کشور

11. Haven't you heard? Our football team has lost in the extramural match.
[ترجمه ترگمان]مگه نشنیدی؟ تیم فوتبال ما در مسابقه \"extramural\" شکست خورد
[ترجمه گوگل]آیا تو شنیده ای؟ تیم فوتبال ما در بازی خارج از خانه از دست رفته است

extramural activities

فعالیت‌های بین‌دانشگاهی


extramural hospital care

پرستاری فرا بیمارستانی (خارج از بیمارستان)


extramural classes

کلاس‌های دانشجویان پاره‌وقت


پیشنهاد کاربران

بیرون شهر ، خارج از شهر


کلمات دیگر: