1. Religious fanatics have formed an unholy alliance with right wing groups.
[ترجمه ترگمان]متعصبان مذهبی یک اتحاد unholy با گروه های جناح راست تشکیل داده اند
[ترجمه گوگل]متعصب های مذهبی یک اتحاد غیر عادلانه با گروه های راست دست تشکیل داده اند
2. The election result marked the eclipse of the right wing.
[ترجمه ترگمان]نتیجه انتخابات، سایه جناح راست را مشخص کرد
[ترجمه گوگل]نتیجه انتخابات حاشیه ی جناح راست بود
3. During the last decade the right wing of the party has held the whip hand.
[ترجمه ترگمان]در طول دهه گذشته جناح راست حزب، شلاق را نگه داشته است
[ترجمه گوگل]در دهه گذشته، جناح راست حزب دست شلاق را نگه داشته است
4. The president is on the left/right wing of the Democratic party.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در جناح چپ جناح راست حزب دموکرات قرار دارد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در سمت چپ / سمت راست حزب دموکرات قرار دارد
5. He played left/right wing for Manchester United.
[ترجمه ترگمان]او جناح چپ \/ راست منچستر یونایتد را بازی کرد
[ترجمه گوگل]او برای چلسی و منچستر یونایتد بازی کرد
6. He's on the right wing of the party.
[ترجمه ترگمان]او در جناح راست حزب است
[ترجمه گوگل]او در سمت راست حزب است
7. The neo-Socialists were a small right wing group.
[ترجمه ترگمان]سوسیالیست ها و سوسیالیست ها یک گروه کوچک جناح راست بودند
[ترجمه گوگل]نئو سوسیالیست ها یک گروه کوچک سمت راست بودند
8. He is on the right wing of the party.
[ترجمه ترگمان]او در جناح راست حزب است
[ترجمه گوگل]او در سمت راست حزب است
9. First and foremost,[sentence dictionary] our fear that the right wing would have veto power over appointments to the Supreme Court.
[ترجمه ترگمان]اول و مهم تر از همه، [ فرهنگ لغت [ جمله ] ترس ما از اینکه جناح راست قدرت را بر انتصاب به دادگاه عالی وتو خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اول و مهمتر از همه، [واژه فرهنگ لغت] ترس ما این است که جناح راست اختیار اختیارات خود را نسبت به اعتراض به دیوان عالی کشور داشته باشد
10. He plays on the right wing and has pace as well as skill.
[ترجمه ترگمان]او در جناح راست بازی می کند و سرعت و مهارت دارد
[ترجمه گوگل]او در سمت راست بازی می کند و دارای سرعت و مهارت است
11. That you know it is right wing agenda.
[ترجمه ترگمان]که می دانید دستور کار جناح راست است
[ترجمه گوگل]شما می دانید که این برنامه درست است
12. The 1933 elections demonstrated the growing right wing reaction against left wing republican parties.
[ترجمه ترگمان]انتخابات سال ۱۹۳۳ واکنش جناح راست رو به رشد را علیه احزاب جمهوری خواه جناح چپ نشان داد
[ترجمه گوگل]انتخابات 1933 نشان داد که واکنش سمت راست حزب جمهوریخواه چپ چپ به راستی افزایش می یابد
13. In Sao Paulo, after one term of office, right wing parties regained the government.
[ترجمه ترگمان]در سائوپائولو، پس از یک دوره اداره، احزاب جناح راست دولت را دوباره به دست آوردند
[ترجمه گوگل]در سائو پائولو، پس از یک دوره ریاست، احزاب راستین دولت را به دست گرفتند
14. Powell spoke hours after the right wing of the Republican party began to unify behind Dole.
[ترجمه ترگمان]پاول ساعاتی پس از اینکه جناح راست حزب جمهوری خواه شروع به متحد کردن در پشت دول کرد، سخنرانی کرد
[ترجمه گوگل]پائول ساعتها صحبت کرد پس از آن که طرف راست حزب جمهوریخواه پس از دوئل متحد شد
15. Janeth Arcain was standing on the right wing, watching, waiting, figuring Cooper was going to make a play.
[ترجمه ترگمان]Janeth در جناح راست ایستاده بود و منتظر بود که کوپر بازی کند
[ترجمه گوگل]جانت آرکین در سمت راست ایستاده بود، تماشا می کرد، منتظر است، بدانیم کوپر قصد دارد یک بازی انجام دهد