کلمه جو
صفحه اصلی

intelligibility


معنی : قابلیت فهم
معانی دیگر : قابلیت فهم

انگلیسی به فارسی

قابلیت فهم


قابل فهم بودن، قابلیت فهم


انگلیسی به انگلیسی

• comprehensibility, capability of being understood

مترادف و متضاد

قابلیت فهم (اسم)
intelligibility

جملات نمونه

1. It contrasts with regional dialects in its wide intelligibility and in the official recognition accorded it.
[ترجمه ترگمان]این کشور با گویش های منطقه ای در فهم کامل خود تفاوت دارد و به رسمیت شناخته شدن رسمی با آن هماهنگی دارد
[ترجمه گوگل]آن را با گویش های منطقه ای در روشنایی وسیع خود مقایسه می کند و به رسمیت شناختن رسمی آن

2. While wideband speech coding technology improves the speech intelligibility and naturalness, telecommunication systems have to be modified.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تکنولوژی فشرده سازی سخنرانی پهنای باند، قابلیت فهم و طبیعی بودن گفتار را بهبود می بخشد، سیستم های مخابراتی باید اصلاح شوند
[ترجمه گوگل]در حالی که تکنولوژی رمزگذاری گفتار با برد عرضی قابلیت تشخیص و طبیعی بودن گفتار را بهبود می بخشد، سیستم های مخابراتی باید اصلاح شوند

3. Demand concisely intelligibility, word number 30 or so thanks!
[ترجمه ترگمان]تقاضا به اختصار قابل فهم است، کلمه شماره ۳۰ یا به این ترتیب تشکر!
[ترجمه گوگل]تقاضای شفافیت پذیری، کلمه شماره 30 یا خیلی ممنون!

4. The difference of Chinese and English speech intelligibility scores and the relationships between speech intelligibility scores and STI are compared and analyzed.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین نمرات زبان چینی و انگلیسی زبان و روابط بین امتیاز intelligibility گفتار و STI مقایسه و آنالیز می شوند
[ترجمه گوگل]تفاوت نمره های هوش مصنوعی گفتار چینی و انگلیسی و ارتباط بین نمرات هوش مصنوعی گفتاری و STI مقایسه و تحلیل می شود

5. Assessment of speech intelligibility distances in noisy conditions.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی میزان ادراک گفتار در شرایط پر سر و صدا
[ترجمه گوگل]ارزیابی فاصله های تشخیص گفتار در شرایط پر سر و صدا

6. This later virtue ensures a high speech intelligibility at the time while the signal-noise ratio of speech communication is highly raised in a middle- and low-frequency noise environment.
[ترجمه ترگمان]این فضیلت بعدی، قابلیت فهم بالا را در زمان تضمین می کند در حالی که نسبت سیگنال - نویز ارتباطات گفتاری به شدت در محیط نویز متوسط و کم بالا برده می شود
[ترجمه گوگل]این فضیلت بعد فایروال سخنرانی بالا را در آن زمان تضمین می کند در حالیکه نسبت سیگنال و نویز ارتباطات گفتاری در محیط نویز وسط و کم فرکانس بالا بالا می رود

7. So the intelligibility of speech is severely affected.
[ترجمه ترگمان]بنابراین قابلیت فهم کلام به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین روشنایی گفتار به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد

8. Intelligibility is expressed as the percentage of simple ideas correctly received over the system.
[ترجمه ترگمان]Intelligibility به عنوان درصد ایده های ساده دریافت شده در سیستم بیان می شود
[ترجمه گوگل]هوش مصنوعی به عنوان درصد ایده های ساده به درستی دریافت شده بر روی سیستم بیان می شود

9. The intelligibility was affected significantly by the type of signals and noise levels.
[ترجمه ترگمان]قابلیت فهم به طور قابل توجهی با نوع سیگنال و سطح نویز تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]قابلیت تشخیص به واسطه نوع سیگنال و سطح سر و صدا به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار گرفت

10. It is thus far from the case that the search for intelligibility comes to an end with history as such.
[ترجمه ترگمان]از این قرار است که جستجو برای قابل فهم بودن به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]از این رو دور است از این جهت که جستجوی هوشمندانه با تاریخ به پایان رسیده است

11. Text-To-Visual speech (TTVS) synthesis by computer can increase the speech intelligibility and make the human-computer interaction interfaces more friendly.
[ترجمه ترگمان]ترکیب متن به تصویری (TTVS)توسط کامپیوتر می تواند قابلیت فهم گفتار را افزایش داده و رابط های تعاملی بین انسان و رایانه را بیشتر دوست داشته باشد
[ترجمه گوگل]سنتز گفتار متن (TTVS) توسط رایانه می تواند قابلیت تشخیص گفتار را افزایش داده و ارتباطات متقابل انسان و کامپیوتر را دوستانه تر کند

12. Behavior therapy was adopted in speech treatment. The quantitative measurement of Chinese speech intelligibility and blowing test was carried out before speech therapy and after speech therapy.
[ترجمه ترگمان]رفتار درمانی در درمان گفتار به کار گرفته شد اندازه گیری کمی در مورد قابلیت فهم زبان چینی قبل از گفتار درمانی و بعد از گفتار درمانی انجام شد
[ترجمه گوگل]درمان رفتاری در درمان گفتار پذیرفته شد اندازه گیری کمی تشخیص زبان چینی و آزمایش دمیدن قبل از گفتار درمانی و بعد از گفتار درمانی انجام شد

13. A line source is a line of equidistant drivers: the earliest products in this configuration date from the 1950s and were used to increase speech intelligibility in reverberant environments.
[ترجمه ترگمان]یک منبع خط یک خط از رانندگان یک خط است: اولین محصولات این پیکربندی از دهه ۱۹۵۰ از دهه ۱۹۵۰ و برای افزایش قابلیت خواندن گفتار در محیط های reverberant استفاده شد
[ترجمه گوگل]یک منبع خط یک خط از درایور equidistant است: اولین محصولات در این تنظیم از دهه 1950 و برای افزایش قابلیت تشخیص گفتار در محیط های بازتاب استفاده می شود

14. In none of the two conditions a correlation between respiratory parameters and intelligibility could be demonstrated.
[ترجمه ترگمان]در هیچ یک از این دو شرایط، همبستگی بین پارامترهای تنفسی و قابلیت فهم می تواند اثبات شود
[ترجمه گوگل]در هیچ یک از دو حالت همبستگی بین پارامترهای تنفسی و شفافیت قابل اثبات نیست

15. Test signals are mixed with noise signals according to a given SNR and the Chinese speech intelligibility are rated by listener.
[ترجمه ترگمان]سیگنال های تست با سیگنال های نویز مطابق با SNR ارایه شده ترکیب می شوند و قابل فهم بودن گفتار چین توسط شنونده در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]سیگنال های تست مخلوط با سیگنال های نویز بر اساس یک SNR داده شده و قابلیت تشخیص گفتار چینی توسط شنونده امتیاز داده می شود


کلمات دیگر: