1. Lucian was a famous Greek rhetorician.
[ترجمه ترگمان]لوکیانوس یک rhetorician مشهور یونانی بود
[ترجمه گوگل]لوسیان یک سخنران معروف یونانی بود
2. Wangyi was a rhetorician who made outstanding contribution in early 20 th century.
[ترجمه ترگمان]Wangyi یک rhetorician بود که در اوایل قرن بیستم سهم برجسته ای کسب کرد
[ترجمه گوگل]Wangyi سخنگو بود که سهم برجسته در اوایل قرن 20th
3. That left Medvedev, a far less nimble rhetorician, to fumble for an explanation.
[ترجمه ترگمان]این، Medvedev، یک زبان far بسیار کم تر، برای توضیح دادن یک توضیحی
[ترجمه گوگل]این که مدودف، سخنگوی رقیب بسیار کمتری را ترک کرد، برای توضیح دادن به او دل بست
4. Zhang Lianqiang is a famous rhetorician in China.
[ترجمه ترگمان]ژانگ Lianqiang یک متخصص مشهور در چین است
[ترجمه گوگل]ژانگ لیان کیانگ، سخنگوی مشهور در چین است
5. Rhetoric want to form own service feature, rhetorician should popularize the rhetorical knowledge in the commons, but also offer academic achievement with original significance for other subjects.
[ترجمه ترگمان]Rhetoric می خواهد که ویژگی خدمات خود را شکل دهد، rhetorician باید دانش لفاظی را در منابع عمومی ترویج کند، اما همچنین دستاوردهای علمی را با اهمیت اصلی برای موضوعات دیگر ارایه دهد
[ترجمه گوگل]ریتوریک می خواهد ویژگی خدمات خود را تشکیل دهد، رؤیچی باید علم لفظی را در عرف عمومی تبلیغ کند، بلکه باید پیشرفت تحصیلی با اهمیت اصلی برای سایر موضوعات را نیز ارائه دهد
6. Longinus, a rhetorician of ancient Greece, describes sublimity as a style of writing.
[ترجمه ترگمان]Longinus، a از یونان باستان، به عظمت به سبک نویسندگی توصیف می کند
[ترجمه گوگل]Longinus، سخنگوی یونان باستان، بزرگترین نوع را به عنوان یک سبک نوشتن توصیف می کند
7. We should insist on sincere rhetoric and sincere rhetorician.
[ترجمه ترگمان]ما باید بر روی rhetoric صادق و rhetorician صادق اصرار کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید در مورد سخنرانی های صادقانه و سخنان صادقانه اصرار کنیم
8. As a result he was sent to Arles, where he came into contact with the rhetorician Julianus Pomerius.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه او به Arles فرستاده شد که با the rhetorician Pomerius وارد شد
[ترجمه گوگل]در نتیجه او به آرل فرستاده شد، جایی که او با جولیان پومریوس سخنگو تماس گرفت
9. He dismissed both Ulpian the jurist because he was a righteous man and Silvinus the rhetorician, whom he had appointed tutor to Alexander.
[ترجمه ترگمان]او هر دو حقوقدان را اخراج کرد، زیرا مرد درستکاری بود و Silvinus the را که او را به عنوان معلم آلکساندر منصوب کرده بود
[ترجمه گوگل]او Ulpian را از حقوقدان اخراج کرد؛ زیرا او مرد عادل و سیلویونوس بود که او را به اسکندر اختصاص داد
10. This steep- sloped amphitheater was built around A. D. 160 by Greek philosopher and rhetorician Herodes Atticus as a tribute to his wife.
[ترجمه ترگمان]این آمفی تئاتری با شیب تند در اطراف A ساخته شد د ۱۶۰ به دست فیلسوف یونانی و rhetorician Herodes آتیکوس به عنوان ادای احترام به همسرش
[ترجمه گوگل]این آمفی تئاتر شیب دار بر اساس D 160 توسط فیلسوف یونانی و سخنگو Herodes Atticus به عنوان ادای احترام به همسرش ساخته شده است
11. willmost please him: the opening lines of Machiavelli'sdedication recall the classical oration ToNicoles composed by the Greek rhetorician Isocrates.
[ترجمه ترگمان]willmost (willmost)او را خشنود می سازد: خطوط آغازین ماکیاولی مکتب ادبی کلاسیک را به یاد می آورد که سرود کلاسیک the Greek را به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]تقریبا او را به خطوط بازپرداخت ماکیاولی تقدیم می کنم به یاد نگارش های کلاسیک ToNicoles که توسط سخنگوی یونانی ایزو کرات یونانی تشکیل شده است