1. the mob ran amok and began looting the shops
انبوه مردم دیوانه وار به چاپیدن مغازه ها پرداختند.
2. a boisterous mob
جمعیت پر سر و صدا
3. fear of mob rule
ترس از چیرگی اراذل و اوباش
4. workers tried to mob him but the police came to his rescue
کارگران کوشیدند بر سرش بریزند ولی پلیس به دادش رسید.
5. on sale days, shoppers mob lallehzar
در روزهای حراج خریداران در لاله زار غوغا بپا می کنند.
6. to use force in dispersing a mob
برای متفرق کردن جمعیت به زور متوسل شدن
7. he told the police and now the mob is after him
او به پلیس گفت و اکنون دسته ی دزدان می خواهند به حسابش برسند.
8. the use of superstition for the purpose of intimidating the mob
استفاده از خرافات برای ایجاد واهمه میان توده ها
9. The angry mob outside the jail was/were ready to riot.
[ترجمه ترگمان]جمعیت خشمگین خارج از زندان آماده شورش بودند
[ترجمه گوگل]توطئه عصبانی در خارج از زندان آماده / شورش کردند
10. Something approaching a lynch mob has been gathering against the Chancellor for even daring to consider higher interest rates.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به یک گروه دار lynch نزدیک می شود، حتی جسارت آن را دارد که نرخ بهره بالاتر را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]چیزی که نزدیک به یک لباسی لنچ شده است، علیه خبرنگار جمع شده است تا حتی جرات داشته باشد نرخ بهره بالاتری را در نظر بگیرد
11. An angry mob gathered outside the municipal building.
[ترجمه ترگمان]جمعیتی خشمگین در بیرون ساختمان شهرداری جمع شدند
[ترجمه گوگل]یک جمعیت عصبانی جمع شده در خارج از ساختمان شهرداری
12. An angry mob is attacking the palace.
[ترجمه ترگمان]یه جمعیت عصبانی داره به قصر حمله می کنه
[ترجمه گوگل]توده عصبانی حمله به کاخ است
13. They were immediately surrounded by the mob.
[ترجمه ترگمان]آن ها بلافاصله توسط جمعیت احاطه شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها بلافاصله توسط جمعیت محاصره شدند
14. The mob armed themselves with sticks and stones.
[ترجمه ترگمان]جمعیت با چوب و چماق خود را مسلح می کردند
[ترجمه گوگل]توده های مسلح خود را با چوب و سنگ مسلح می کنند
15. The mob rampaged through the village.
[ترجمه ترگمان]اراذل و اوباش از دهکده گذشتند
[ترجمه گوگل]این توطئه از طریق روستا نفوذ کرد
16. The speaker was roughly handled by the mob.
[ترجمه ترگمان]سخنران به شدت با جمعیت دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه گوگل]سخنران به سختی توسط توده دستگیر شد
17. The only way to kurb this unruly mob is to use tear gas.
[ترجمه ترگمان]تنها راه این است که این اوباش یاغی از گاز اشک آور استفاده کنند
[ترجمه گوگل]تنها راه جبران این غول ناپاک، استفاده از گاز اشک آور است