کلمه جو
صفحه اصلی

interlinear


معنی : مدرج در میان سطور، دارای میان نویسی
معانی دیگر : (دارای نوشته یا تفسیر یا تصویر در بین سطرها) میان سطری، دارای ترجمه ای که میان سطرهای متن چاپ شده است (interlineal هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

مدرج در میان سطور، دارای میان نویسی


بین خطی، مدرج در میان سطور، دارای میان نویسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: interlinearly (adv.)
(1) تعریف: inserted between the lines, as of written or printed text.

(2) تعریف: having such insertions, as a text in one language printed in lines that alternate with the lines of its translation.

• added between the lines, written between the lines

مترادف و متضاد

مدرج در میان سطور (صفت)
interlinear

دارای میان نویسی (صفت)
interlinear

جملات نمونه

interlinear notes and interpretations

حواشی و تفسیر میان سطری


An interlinear Bible.

انجیلی که ترجمه‌ی میان‌سطری دارد.



کلمات دیگر: