کلمه جو
صفحه اصلی

revengeful


معنی : کینه توز
معانی دیگر : کین توز، کینه جو، کین جو، کینه ورز

انگلیسی به فارسی

کینه توز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: revengefully (adv.), revengefulness (n.)
• : تعریف: filled with the desire to retaliate; full of revenge.

- The sons were revengeful after the murder of their father.
[ترجمه ترگمان] پسران بعد از قتل پدرشان، انتقام جو گرفتند
[ترجمه گوگل] پسران پس از قتل پدر خود انتقام گرفتند

• desiring revenge, seeking vengeance, vindictive, retaliative
someone who is revengeful wants to take their revenge on someone who has hurt or harmed them.

مترادف و متضاد

کینه توز (صفت)
pitiless, spiteful, implacable, despiteful, vengeful, revengeful, dispiteous

جملات نمونه

1. He felt savage and thirsty and revengeful, annoyed with himself and with everyone else.
[ترجمه ترگمان]او وحشی و تشنه و انتقام جو بود، از خودش و دیگران ناراحت بود
[ترجمه گوگل]او احساس وحشی و تشنه و انتقام گرفت و با خود و دیگران خشمگین شد

2. Most who disclose revengeful motives marry the punishment that follows.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کسانی که انگیزه انتقام جویانه را فاش می کنند با مجازات این مجازات ازدواج می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر کسانی که انگیزه های انتقامجویی را افشا می کنند، مجازات هایی را دنبال می کنند

3. Finally, there is the revengeful anger.
[ترجمه ترگمان]در آخر خشم انتقام جوی هم وجود دارد
[ترجمه گوگل]در نهایت، خشم انتقام گیری وجود دارد

4. Her pride was hurt and she felt revengeful.
[ترجمه ترگمان]غرورش جریحه دار شده بود و احساس revengeful می کرد
[ترجمه گوگل]غرور او صدمه دیده بود و احساس انتقام می کرد

5. If you converse with those that despise and injure you, strengthen yourself against impatient, revengeful pride.
[ترجمه ترگمان]اگر با کسانی که از آن نفرت دارند و به تو صدمه بزنند، خود را در مقابل غرور و بی صبری مقاومت کنید
[ترجمه گوگل]اگر با کسانی که از شما نومید و آسیب برسانید صحبت کنید، خود را در برابر غرور بی تردید و انتقامجو تقویت کنید


کلمات دیگر: