صفحه اصلی
townee
معنی
: شهری، ساکنشهر
معانی دیگر
: ساکن شهر، شهری
بستن
انگلیسی به فارسی
مترادف و متضاد
انگلیسی به فارسی
ساکنشهر، شهری
دو نفره، ساکنشهر، شهری
مترادف و متضاد
شهری
(اسم)
burgess, townspeople, townsman, city slicker, townee
ساکنشهر
(اسم)
townee
کلمات دیگر: