1. Health does not consist with intemperance.
[ترجمه ترگمان]سلامت از افراط در نمی آید
[ترجمه گوگل]سلامت با بی ثباتی نیست
2. Intemperance is the parent of many evils.
[ترجمه ترگمان]Intemperance پدر مشکلات بسیاری است
[ترجمه گوگل]بی تردید والدین بسیاری از شرارت هاست
3. Health does not ist with intemperance.
[ترجمه ترگمان]تندرستی از افراط not
[ترجمه گوگل]سلامت با بی تفاوتی نیست
4. Boundless intemperance in nature is a tyranny.
[ترجمه ترگمان]افراط در طبیعت یک ظلم است
[ترجمه گوگل]بی ثباتی بی حد و حصر در طبیعت، استبداد است
5. Her intemperance will entail the curse of insanity upon her innocent children.
[ترجمه ترگمان]افراط او این نفرین را بر فرزندان بی گناه او تحمیل می کند
[ترجمه گوگل]بی تردید او باعث لعن دیوانگی فرزندان بی گناه خواهد شد
6. Intemperance is naturally punished with diseases.
[ترجمه ترگمان]Intemperance به طور طبیعی با بیماری ها مجازات می شود
[ترجمه گوگل]بی تفاوتی به طور طبیعی با بیماری ها مجازات می شود
7. She accepted his frequent intemperance as part of the climate.
[ترجمه ترگمان]وی افراط افراط خود را به عنوان بخشی از آب و هوا پذیرفته بود
[ترجمه گوگل]او بعنوان بخشی از آب و هوای خود را به شدت کمبود خود پذیرفت
8. What pleases the flesh is gluttony, intemperance, and what contributes to them.
[ترجمه ترگمان]آنچه دوست می دارد شکم پرستی و افراط است و آنچه به آن ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]آنچه که گوشت خوابیده است، ناراحتی، کمبود و آنچه که به آنها کمک می کند
9. Health do not consist with intemperance.
[ترجمه ترگمان]سلامت از افراط consist
[ترجمه گوگل]سلامت با بی ثباتی نیست
10. Disease is the child of intemperance.
[ترجمه ترگمان]بیماری، بچه افراط است
[ترجمه گوگل]بیماری کودک بی معرفت است
11. Health does not intemperance.
[ترجمه ترگمان]سلامتی افراط نمی کند
[ترجمه گوگل]سلامتی بی معنا نیست
12. Health doesn't consist with intemperance.
[ترجمه ترگمان]سلامتی از افراط consist
[ترجمه گوگل]سلامت با بی ثباتی نیست
13. He thought of her serenity as a foil for his intemperance.
[ترجمه ترگمان]به آرامش خاطر خود، به عنوان یک فویل، به خاطر افراط در intemperance، اندیشید
[ترجمه گوگل]او آرامش خود را به عنوان یک فویل برای بی معرفتش فکر کرد
14. Many of those who abstain consider smoking a sign of weakness or intemperance.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسانی که از سیگار کشیدن خودداری می کنند، سیگار کشیدن را نشانه ضعف یا افراط می دانند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افرادی که در معرض انقراض قرار می گیرند، سیگار کشیدن علامت ضعف یا بی تفاوتی دارند