1. the shipwreck of their marriage
شکست ازدواج آنان
2. The danger of shipwreck is much greater in fog.
[ترجمه ترگمان]خطر کشتی غرق در مه است
[ترجمه گوگل]خطر خراب شدن کشتی در مه بسیار بیشتر است
3. The shipwreck was a harrowing experience.
[ترجمه ارسلانلو] غرق شدن کشتی یک تجربه وحشتناکی بود
[ترجمه ترگمان]کشتی غرق شده تجربه وحشتناکی بود
[ترجمه گوگل]کشتی خراب تجربه ای سخت بود
4. He was drowned in a shipwreck off the coast of Spain.
[ترجمه ترگمان]او در یک کشتی غرق شده در ساحل اسپانیا غرق شده بود
[ترجمه گوگل]او در کشتی خراب در سواحل اسپانیا غرق شد
5. The danger of shipwreck is much greater in dense fog.
[ترجمه ترگمان]خطر کشتی غرق در مه غلیظ است
[ترجمه گوگل]خطر خرابکاری در امتداد متراکم بسیار بیشتر است
6. He died in a shipwreck off the south coast.
[ترجمه ترگمان]او در یک کشتی غرق شده در ساحل جنوبی کشته شد
[ترجمه گوگل]او در یک کشتی دریایی در ساحل جنوبی جان خود را از دست داد
7. The shipwreck of the tanker has caused one of the worst oil spills in recent years.
[ترجمه ترگمان]غرق شدن کشتی به عنوان یکی از بدترین نشت نفت در سال های اخیر بوده است
[ترجمه گوگل]خرابکاری ناشی از تانکر یکی از بدترین نشت نفت در سال های اخیر بوده است
8. They narrowly escaped shipwreck in a storm in the North Sea.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی از غرق شدن در یک طوفان در دریای شمال جان سالم به در بردند
[ترجمه گوگل]آنها در یک طوفان در دریای شمال از تخریب کشتی فرار کردند
9. He was awarded his damages in the shipwreck by the court.
[ترجمه ترگمان]او از طرف دادگاه به او خسارت وارد کرد
[ترجمه گوگل]او صدمه ای را در کشتی گرفتار توسط دادگاه اعطا کرد
10. Now shipwreck looters brave a police helicopter circling overhead as they carry their spoils away by bicycle.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، looters که در حال غرق شدن هستند، یک هلیکوپتر پلیس را شجاع می دانند که بر فراز سرشان پرواز می کنند و غنایم خود را با دوچرخه می برند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر غارتگران غارتگر، هلیکوپتر پلیس را در حالیکه هلی کوپتر پلیس را با دوچرخه سواری حمل می کنند، شجاع می کند
11. Divers discovered a 450-year-old shipwreck near here.
[ترجمه ترگمان]خانواده دایور در نزدیکی اینجا غرق در کشتی غرق شده بودند
[ترجمه گوگل]غواصان یک کشتی 450 ساله را در این نزدیکی یافت
12. Something close to shipwreck fever erupted over its cargo.
[ترجمه ترگمان]چیزی نزدیک به تب کشتی غرق شد
[ترجمه گوگل]چیزی که نزدیک به تب و سوانح سقوط کرد، بیش از محموله آن فوران کرد
13. Morgan was the lone survivor of a shipwreck off the California coast.
[ترجمه ترگمان]مورگان تنها بازمانده یک کشتی شکسته در ساحل کالیفرنیا بود
[ترجمه گوگل]مورگان تنها بازمانده کشتی خراب سواحل کالیفرنیا بود
14. Ship's captain Konstantino Stavridis, 4 arrested after the shipwreck, was freed yesterday on £000 bail.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان کشتی Konstantino Stavridis، ۴ نفر پس از غرق شدن در این کشتی، دیروز به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه گوگل]کاپیتان کشتی Konstantino Stavridis، 4 نفر پس از خرابی کشتی دستگیر شد، روز گذشته آزاد شد