کلمه جو
صفحه اصلی

intergalactic


معنی : بین کهکشانی
معانی دیگر : (نجوم) میان کهکشانی

انگلیسی به فارسی

بین کهکشانی


بین قاعدگی، بین کهکشانی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, relating to, or located in the space between galaxies.

• between different galaxies

مترادف و متضاد

بین کهکشانی (صفت)
intergalactic

جملات نمونه

1. However, there's a snag in this intergalactic transportation scheme.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در این طرح حمل و نقل بین کهکشانی یک مشکل وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، در این طرح حمل و نقل بین قطبهای وجود دارد

2. A needle dust as the model of the intergalactic dust is emploied, which is used to explain the reason why the supernova light tracks intergalactic space do not redden obviously.
[ترجمه ترگمان]یک گرد و غبار سوزن به عنوان مدل گرد و غبار بین کهکشانی emploied است، که برای توضیح دلیل استفاده از نور ابر نو اختر در فضای بین کهکشانی به طور واضح سرخ نمی شود
[ترجمه گوگل]گرد و غبار سوزنی به عنوان مدل گرد و غبار متقاطع استفاده می شود، که برای توضیح دلیل اینکه چرا نور ابرنواگانه فضایی بین فضایی را دنبال می کند، به طور واضح مشخص نشده است

3. Intergalactic chickens invaded Earth, seeking revenge for the oppression of their earthly brethren.
[ترجمه ترگمان]مرغ ها به زمین حمله کردند و به دنبال انتقام گرفتن از برادران earthly بودند
[ترجمه گوگل]مرغ های بین قارچ به زمین حمله کردند و به دنبال انتقام از سرکوب برادران خاکی خود بودند

4. Rapid star event or intergalactic travel is a closely related issues, as science fiction writer concern.
[ترجمه ترگمان]رویداد ستاره سریع و یا سفر بین ستاره ای موضوعات مربوط به نزدیکی است، به عنوان یک نویسنده داستان های علمی تخیلی
[ترجمه گوگل]رویداد ستاره ای سریع و یا سفر بین دو قطبی یک مسئله نزدیک به هم است، به عنوان مقاله نگار علمی تخیلی نگرانی

5. In an intergalactic dimension, aliens are on the offense moving in to annihilate mankind.
[ترجمه ترگمان]در بعد کهکشان ها، موجودات فضایی برای نابود کردن بشر در حال حرکت هستند
[ترجمه گوگل]در بعد بین قاعدگی، بیگانگان در معرض جنایت هستند که انسان را نابود می کنند

6. The milky way travels through intergalactic space.
[ترجمه ترگمان]کهکشان راه شیری از میان فضای کهکشانی می گذرد
[ترجمه گوگل]راه شیری از طریق فضای بین فضایی حرکت می کند

7. Beyond this zone only few intergalactic stars are seen.
[ترجمه ترگمان]فراتر از این منطقه فقط چند ستاره بین ستاره ای دیده می شوند
[ترجمه گوگل]فراتر از این منطقه، تنها تعداد کمی از ستاره های بین قاعدگی دیده می شود

8. Even astronomers used to think little of intergalactic space.
[ترجمه ترگمان]حتی ستاره شناسان هم برای فکر کردن به فضای بین ستاره ای مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه گوگل]حتی اخترشناسان فضای کمیاب را نیز در نظر داشتند

9. An Earthling is employed by an intergalactic federation to watch over a Way Station they secretly set up on Earth.
[ترجمه ترگمان]یک Earthling توسط یک اتحادیه بین کهکشانی به کار گرفته می شود تا بالای ایستگاه راه که به طور پنهانی روی زمین قرار دارند را تماشا کند
[ترجمه گوگل]یک Earthling توسط یک فدراسیون بین فکری برای تماشای یک ایستگاه راهانی که آنها مخفیانه روی زمین نصب کرده اند، کار می کند

10. Want a hand working through your inner alien, or simply hope to get an accurate count of those intergalactic frequent-flier miles?
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید یک دست از طریق بیگانه داخلی خود کار کنید، یا به سادگی امیدوار باشید که شمارش دقیق آن مایل ها مسافر همیشگی را به دست آورید؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک دست را از طریق بیگانه داخلی خود کار کنید، یا فقط امیدوار باشید که تعداد دقیق این مایل های غول پیکر بین گلاکتی را دریافت کنید؟

11. Alternatively the capsule might be drifting in the weak gravitational field of intergalactic space.
[ترجمه ترگمان]هم چنین ممکن است کپسول در میدان گرانشی ضعیف فضای بین کهکشان ها شناور باشد
[ترجمه گوگل]به طور متناوب، کپسول ممکن است در میدان گرانشی ضعیف فضای بین فضایی حرکت کند

12. Captain Kirk will end his boldly going where no man has gone before by becoming an intergalactic monk.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان کریک شجاعانه به جایی می رود که هیچ مردی قبل از تبدیل شدن به یک راهب بین کهکشانی بی هوده از آنجا نرفته است
[ترجمه گوگل]کاپیتان کرک به آرامش خود ادامه می دهد جایی که هیچکس پیش از آن با تبدیل شدن به یک راهب بین قله ای نتوانسته است برود

13. The Flandrau Science Center goes back and forth with a pair of presentations exploring both the Jurassic past and the intergalactic future.
[ترجمه ترگمان]مرکز علوم Flandrau با یک جفت نمایش در حال بررسی گذشته ژوراسیک و آینده بین کهکشان ها ادامه می یابد
[ترجمه گوگل]مرکز علمی Flandrau با یک جفت سخنرانی به بررسی گذشته ی ژوراسیک و آینده بین قواعدی ادامه می دهد

14. In terms of density, the voyage from interplanetary to intergalactic space is more drastic than going from water into air.
[ترجمه ترگمان]از نظر چگالی، سفر از بین سیاره ای به فضای بین ستاره ای شدیدتر از حرکت آب به هوا است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تراکم، سفر از بین فضایی به فضای بین فضایی دشوارتر از رفتن از آب به هوا است

15. The faster they move, the more mass must lie within their orbits to keep them from escaping into intergalactic space.
[ترجمه ترگمان]هر چه سریع تر حرکت کنند، توده بیشتری درون مدار خود قرار می گیرد تا آن ها را از فرار به فضای بین کهکشان ها نگه دارد
[ترجمه گوگل]سریع تر آنها حرکت می کنند، جرم بیشتر باید در مدار آنها قرار گیرد تا از فرار به فضای بین فضایی فرار کنند


کلمات دیگر: