کلمه جو
صفحه اصلی

pitchman


معنی : فروشنده سیار
معانی دیگر : (در پیاده رو یا نمایشگاه و غیره) دستفروش اشیای تفننی و جدید، فروشندهی چاخان و سمج

انگلیسی به فارسی

(در پیادهرو یا نمایشگاه و غیره) دستفروش اشیای تفننی و جدید


(عامیانه) فروشندهی گزافه گو، فروشندهی چاخان و سمج


جادوگر، فروشنده سیار


انگلیسی به انگلیسی

• salesman at a kiosk; aggressive salesman, energetic salesman

مترادف و متضاد

فروشنده سیار (اسم)
salesman, pitchman, traveling salesman, travelling salesman

جملات نمونه

1. California couldn't have a better pitchman in China than Mr. Yao.
[ترجمه ترگمان]کالیفرنیا نمی تواند چین بهتری در چین داشته باشد تا آقای یائو
[ترجمه گوگل]کالیفرنیا نمیتواند در چین چوپانی بهتر از آقای یئو داشته باشد

2. Mr. Yao works as a pitchman for a half-dozen Chinese companies, most of which trade on the nationalistic pride he inspires.
[ترجمه ترگمان]آقای یائو به عنوان یک pitchman برای پنج تا از شرکت های چینی کار می کند که بیشتر آن ها بر سر غرور ملی که اله ام بخش آن است کار می کند
[ترجمه گوگل]آقای یو به عنوان یک کارگر کوچک برای ده ها شرکت چینی کار می کند، که اکثریت از غرور ملی گرایی به او الهام می کنند

3. Florida police say TV pitchman Builin Maiz Billy Mays has died in his temperhoe Tampa home.
[ترجمه ترگمان]پلیس فلوریدا می گوید که تلویزیون TV Builin maiz بیلی میز در خانه his در خانه اش فوت کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس فدرال می گوید: 'ویلیام میز بیلی میس'، وزنه برداری تلویزیونی، در زندان اوباما در تامپا جان خود را از دست داد

4. EXAMPLE: The street merchant is a skilled pitchman who can attract a crowd to his tiny sidewalk stand within less than a minute.
[ترجمه ترگمان]مثال: بازرگان خیابانی کسی است که می تواند جمعیتی را جذب کند که در عرض کم تر از یک دقیقه بتوانند جمعیتی را جذب کنند
[ترجمه گوگل]مثال: بازرگان خیابانی یک قهرمان ماهر است که می تواند جمعیت کمتر از یک دقیقه را به سمت پیاده روی کوچک خود بکشاند

5. Pioneering TV journalist and Timex watch pitchman John Cameron Swayze died in Sarasota, Florida, at age 8
[ترجمه ترگمان]خبرنگار تلویزیون Pioneering و Timex جان کامرون در ۸ سالگی در Sarasota فلوریدا فوت کردند
[ترجمه گوگل]جان کامرون Swayze، پیشگام تلویزیون روزنامه نگار تلویزیون و Timex watch، در سن 9 سالگی در ساراسوتا، فلوریدا، درگذشت

6. He's the great pitchman who starred in commercials for cleaning products, and he died Sunday.
[ترجمه ترگمان]او the بزرگ است که در تبلیغات برای محصولات پاک کننده بازی کرده است و روز یکشنبه مرد
[ترجمه گوگل]او قهرمان بزرگ است که در تبلیغات برای محصولات تمیزکاری ستاره دار شد و او یکشنبه درگذشت

7. VIAGRA and its pitchman, Bob Dole, turned erectile dysfunction into a modern man's malady.
[ترجمه ترگمان]viagra و its، باب دول، که به صورت ناهنجاری قابل تبدیل شدن به یک نوع بیماری جدید شده بود
[ترجمه گوگل]VIAGRA و جیمزباند آن، باب دول، اختلال نعوظ را به بیماری های مدرن تبدیل می کنند

8. Florida police say TV pitchman Billy Mays has died in his Tampa home.
[ترجمه ترگمان]پلیس فلوریدا می گوید که تلویزیون TV بیلی میز در خانه تمپا کشته شده است
[ترجمه گوگل]پلیس فدرال می گوید تلویزیون بیگانه مایس در خانه خود در تمپا فوت کرده است

9. Jerry Seinfeld will appear as a celebrity pitchman as part of a new $300 million ad campaign being developed for Microsoft, The Wall Street Journal reported.
[ترجمه ترگمان]وال استریت ژورنال گزارش داد که جری Seinfeld بعنوان بخشی از برنامه تبلیغاتی ۳۰۰ میلیون دلاری برای مایکروسافت ظاهر خواهد شد
[ترجمه گوگل]وال استریت ژورنال گزارش داد جری ساینفلد به عنوان یک قهرمان مشهور به عنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی جدید 300 میلیون دلاری که برای مایکروسافت طراحی شده است، به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اینترنتی معرفی خواهد شد

10. Once while performing at the Riviera Hotel in Las Vegas, he was presenting a "pitchman act, " playing the role of a "snake oil" salesman from the wild west.
[ترجمه ترگمان]زمانی که در هتل \"Riviera\" در لاس وگاس اجرا می شد، او یک \"اقدام pitchman\" را اجرا می کرد که نقش یک فروشنده \"روغن مار\" از غرب وحشی را بازی می کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در هتل Riviera در لاس وگاس بازی کرد، او نقش 'قاتل' را بازی کرد و نقش یک فروشنده مار را از غرب وحشی بازی کرد

11. The auto dealer was keen on reaching South Side blacks, and in Gibson he heard an effective pitchman.
[ترجمه ترگمان]فروشنده خودرو مشتاق رسیدن به قسمت جنوبی سیاه پوستان بود و در گیبسون، یک pitchman موثر شنید
[ترجمه گوگل]فروشنده خودرو مشتاق دستیابی به سیاهپوستان جنوبی بود، و در گیبسون، یک موتورسواری موثر را شنید

12. When asked what he would say to Jobs if Apple's iconic pitchman were to appear at the Summit, Balsillie replied his first comment would be "You showed up. "
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از او پرسیدیم که اگر pitchman نمادین اپل در اجلاس سران حضور پیدا کند، چه خواهد گفت، \"Balsillie\" پاسخ داد: \"شما نشان دادید\"
[ترجمه گوگل]هنگامی که خواسته می شود که او به جابز می گوید که در صورتی که اژدهایی با نماد اپل در جلسه ظاهر شود، Balsillie اولین نظر خود را پاسخ داد: �شما نشان دادید '

13. By the time Prohibition ended in 193 the snowman had become the pitchman for almost every leading liquor company.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۳، آدم برفی تقریبا به جای هر شرکت عرق خوری، به pitchman تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]با زمان ممنوعیت در 193 به پایان رسید، آدم برفی برای تقریبا هر شرکت مشروب فروشی تبدیل شد

14. But this time around Coca-Cola is standing by its pitchman, saying it's a private matter between the striker and his family.
[ترجمه ترگمان]اما این بار در اطراف کوکا کولا در کنار pitchman ایستاده است و می گوید که این یک موضوع خصوصی بین مهاجم و خانواده اش است
[ترجمه گوگل]اما این بار در کنار کوکا کولا با قاتل خود ایستاده است و می گوید این مساله خصوصی بین مهاجم و خانواده اش است

15. Subaru nailed the utilitarian wagon so thoroughly with the Outback that we can forgive it for using Paul "Crocodile Dundee" Hogan as a pitchman.
[ترجمه ترگمان]سوبارو the فایده را با بک بک به طور کامل با بک Outback که می توانیم آن را به خاطر استفاده از \"داندی کروکودیل\" مورد استفاده قرار دهیم، به طور کامل میخکوب کرده بودند
[ترجمه گوگل]سوبارو، واگن سودآورانه را به طور کامل با Outback می برد و می توانیم آن را برای استفاده از Paul 'Crocodile Dundee' Hogan به عنوان یک قاتل ببخشیم


کلمات دیگر: