کلمه جو
صفحه اصلی

transmogrification


معنی : تحول، تغییر شکل، تناسخ، دگرگون سازی
معانی دیگر : تناس

انگلیسی به فارسی

دگرگون سازی، تغییر شکل، تحول، تناسخ


transmogrification، تناسخ، دگرگون سازی، تغییر شکل، تحول


انگلیسی به انگلیسی

• total transformation

مترادف و متضاد

تحول (اسم)
change, mutation, evolution, transition, upheaval, vicissitude, solstice, transmogrification

تغییر شکل (اسم)
transmutation, transformation, metamorphosis, sublation, evolution, transfiguration, palingenesis, transmogrification

تناسخ (اسم)
transmogrification

دگرگون سازی (اسم)
transmogrification

جملات نمونه

1. Well, that is assuming the transmogrification polarity has not been reversed. . .
[ترجمه ترگمان]خب، این فکر میکنه که یه قطب مغناطیسی … برعکس نبوده
[ترجمه گوگل]خوب، فرض بر این است که polarity transmogrification معکوس نشده است

2. Based on the results of consolidated and drained triaxial shear tests, the transmogrification of sand gravel is studied.
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج حاصل از آزمون های برشی consolidated و زه کشی سه محوری، transmogrification ماسه ای sand مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج آزمایش های برشی سه محوره تلفیقی و تخلیه شده، انتقال گرانشی شن و ماسه مورد مطالعه قرار گرفته است

3. Elastic statics mainly relates to the connection between force and transmogrification, elastic body's invalidation, the guide line of design in invalidation.
[ترجمه ترگمان]استاتیک ارتجاعی به طور عمده به اتصال بین نیرو و transmogrification، نامعتبر شدن بدن، و خط راهنما برای نامعتبر شدن مرتبط است
[ترجمه گوگل]استاتیک الاستیک عمدتا مربوط به اتصال بین زور و ترانسموگرایی، عدم پذیرش بدن الاستیک، خط راهنمای طراحی در عدم اعتبار است

4. Welded bellows are a kind of new developed component, which have two prominent advantages: large transmogrification quantity and long duration.
[ترجمه ترگمان]نعره welded نوعی از مولفه های توسعه یافته جدید هستند که دارای دو مزیت مهم هستند: مقدار transmogrification بزرگ و مدت زمان طولانی
[ترجمه گوگل]کوپلینگ های جوش خورده، یک نوع مولد جدید توسعه یافته است که دو مزیت برجسته دارد: مقدار بزرگ ترانسکنون سازی و طولانی مدت

5. The protein have wide antifungal spectrum, which can inhibited spore germination and penetrated hyphae, dan cause transmogrification of hyphal shape also.
[ترجمه ترگمان]پروتیین، طیف وسیعی از ضد قارچی دارند که می توانند spore را مهار کرده و به hyphae نفوذ کنند، به دلیل این که transmogrification شکل hyphal را ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]این پروتئین دارای طیف گسترده ای از قارچ های ضد قارچی است که می تواند جوانه زنی اسپور را مهار و نفوذ هوای نفوذ کند، و همچنین می تواند باعث انتقال انسان به شکل هیفا نیز شود

6. Gnomish Poultryizer : Turns the target into a chicken for 15 seconds. Well, that is assuming the transmogrification polarity has not been reversed. . .
[ترجمه ترگمان] تبدیل شد به یه مرغ برای ۱۵ ثانیه خب، این فکر میکنه که یه قطب مغناطیسی … برعکس نبوده
[ترجمه گوگل]Gnomish Poultryizer هدف را به مدت 15 ثانیه به مرغ تبدیل می کند خوب، فرض بر این است که polarity transmogrification معکوس نشده است


کلمات دیگر: