1. In breathing the chest muscles expand the rib cage and allow air to be sucked into the lungs.
[ترجمه ترگمان]در تنفس ماهیچه های سینه، قفسه سینه را منبسط می کند و به هوا اجازه می دهد به ریه ها جذب شود
[ترجمه گوگل]در تنفس عضلات قفسه سینه قفسه سینه را گسترش می دهد و هوا را به ریه ها مجهز می کند
2. The cold pressed into his rib cage.
[ترجمه ترگمان]سرما به قفسه سینه او فشار می آورد
[ترجمه گوگل]سرد به قفسه سینه اش فرو رفت
3. Keep your weight in your feet. Keep your rib cage up.
[ترجمه ترگمان] وزنت رو بذار تو پاهات قفسه سینه ت رو باز نگه دار
[ترجمه گوگل]وزن خود را در پای خود حفظ کنید قفس سینه خود را نگه دارید
4. His rib cage was missing on one side where a large piece of shell casing stuck out from under his breastbone.
[ترجمه ترگمان]قفسه سینه او در یک طرف، جایی که یک تکه چوب شل از زیر قفسه سینه اش بیرون زده بود، گم شده بود
[ترجمه گوگل]قفسه سینه او در یک سمت از جایی که قطعه بزرگ پوسته پوسته شده از زیر سینه خود را از دست رفته بود
5. Graham Marshall followed with injuries to his rib cage which according to the internationalist following the game, will possibly terminate his career.
[ترجمه ترگمان]گراه ام مارشال با جراحات خود به قفسه سینه او رفت که طبق گفته the پس از بازی احتمالا به کارش خاتمه خواهد داد
[ترجمه گوگل]گراهام مارشال با جراحت به قفس سینه اش پی برد که طبق گفته های اینترنشنال پس از بازی احتمالا حرفه او خاتمه خواهد یافت
6. I drive my chin into his rib cage.
[ترجمه ترگمان]چانه ام را در قفسه سینه او فرو می کنم
[ترجمه گوگل]من چانه خود را به قفسه سینه رانده ام
7. Her rib cage has perfect symmetry.
[ترجمه ترگمان]قفسه سینه ش تقارن کاملی داره
[ترجمه گوگل]قفسه سینه اش تقارن کامل دارد
8. Your oblique abdominal muscle will contract as rib cage rotates.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه oblique مورب شما به عنوان قفسه سینه منقبض می شود
[ترجمه گوگل]عضله شکم شکم شما به عنوان قفسه سینه چرخان می شود
9. The rib cage has a significant effect on the place of the axis.
[ترجمه ترگمان]قفسه سینه دارای اثر قابل توجهی بر روی محور محور است
[ترجمه گوگل]قفسه سینه تأثیر قابل توجهی بر محل محور دارد
10. For deep hacking cough, treat sides at rib cage.
[ترجمه ترگمان]برای سرفه های عمیق هک کردن، دو طرف را در قفسه سینه درمان کنید
[ترجمه گوگل]برای سرفه های عمیق هک کردن، در کنار قفسه های قفسه سینه درمان کنید
11. Next extend the rib cage line rest of the chest.
[ترجمه ترگمان]بعد بقیه قفسه سینه قفسه سینه رو گسترش می دن
[ترجمه گوگل]بعد بقیه سینه قفسه سینه را گسترش دهید
12. The saw had gone across Gross's left rib cage through the underside of his liver.
[ترجمه ترگمان]دیده بود که به صورت چندش اور به سمت چپ قفسه سینه اش از زیر کبد او گذشت
[ترجمه گوگل]این اره برروی قفسه سینه چپ گراس از زیر کبدش رفته بود
13. Each time you breathe in draw rib cage forward over the thighs.
[ترجمه ترگمان]هر بار که نفس می کشید، قفسه سینه را روی ران می کشید
[ترجمه گوگل]هر بار که نفس بکشید، قفسه سینه را روی ران بکشید
14. The rib cage is moderately sprung and extends back to a short and muscular loin.
[ترجمه ترگمان]قفسه سینه moderately است و به کمر عضلانی کوتاه و عضلانی باز می گردد
[ترجمه گوگل]قفسه سینه به طور قابل توجهی فرو می ریزد و به کمر کوتاه و عضلانی گسترش می یابد