1. The customer is disputing with the shopman about the price charged.
[ترجمه ترگمان]مشتری در حال مشاجره با فروشنده در مورد قیمت مورد اتهام است
[ترجمه گوگل]مشتری با فروشنده در مورد هزینه متهم است
2. What next, Madam?" asked the shopman. "
[ترجمه ترگمان]بعدی، خانم؟ فروشنده از فروشنده پرسید: \"
[ترجمه گوگل]بعد، خانم؟ خواسته مغازه دار '
3. The shopman offers you a third apple; but, before biting it, you examine it, and find that it is hard and green, and you immediately say that you will not have it, as it must be sour.
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه برای شما یک سیب سومی پیشنهاد می کند، اما قبل از گاز گرفتن آن، شما آن را آزمایش می کنید، و فورا بگویید که آن را ندارید، چون باید ترش باشد
[ترجمه گوگل]مغازه یک سیب سوم را ارائه می دهد؛ اما قبل از اینکه آن را بخورید، آنرا بررسی می کنید و می بینید که آن سخت و سبز است و شما بلافاصله می گویید که شما آن را نخواهید داشت، زیرا باید ترش باشد
4. An old lady who was very deaf and who thought everything too dear, went into a shop and asked the shopman:' How much this stuff?'
[ترجمه ترگمان]یک پیرزن که خیلی کر بود و همه چیز را عزیز می دانست به مغازه رفت و از فروشنده پرسید: چقدر این چیزها؟
[ترجمه گوگل]یک بانوی پیر که بسیار ناشنوا بود و همه چیز را خیلی عزیزم در نظر گرفت، به یک مغازه رفت و از مغازهدار پرسید: 'چقدر این چیزها؟'
5. Its outside is a mirror of its inside, and if you are quick you can tell the shopman so before he slips it into the bag.
[ترجمه ترگمان]بیرون یک آیینه است و اگر زود باشید می توانید به شاگرد مغازه بگویید قبل از آن که آن را داخل کیف بگذارد
[ترجمه گوگل]خارج آن یک آینه از داخل آن است، و اگر شما سریع می توانید به مغازه تا قبل از اینکه آن را به کیسه بکشید بگویید