کلمه جو
صفحه اصلی

foxhound


معنی : تازی مخصوص شکار روباه
معانی دیگر : (سگ) تازی روباه گیر، تازی شکاری

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) تازی مخصوص شکار روباه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any one of several breeds of medium-sized short-haired hounds often trained to hunt foxes.

• large hunting dog (used to hunt foxes)
a foxhound is a type of dog that is bred and trained for hunting foxes.

مترادف و متضاد

تازی مخصوص شکار روباه (اسم)
foxhound

جملات نمونه

1. There was Buckwheat, an Engiish foxhound.
[ترجمه ترگمان]buckwheat یک سگ تازی engiish بود
[ترجمه گوگل]گندم سیاه، یک فاکس هندی Engiish وجود دارد

2. As for the facilities takeover, Romanenko alleges that it was the U. S. military's own shadowy "wet-works" force, known as "FOXHOUND, " that staged an armed insurrection in a bid for REX's possession.
[ترجمه ترگمان]در مورد تصاحب امکانات، Romanenko مدعی است که این پیمان، U است اس نیروهای نظامی \"wet - works\" که تحت عنوان \"foxhound\" شناخته می شوند، یک شورش مسلحانه را در تلاش برای تصرف REX برپا کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که برای تسخیر تسهیلات، روانانوکو ادعا می کند که نیروی سرسام آور 'نیروی مرطوب' نیروی دریایی ایالات متحده، که به نام 'FOXHOUND' شناخته می شود، یک قیام مسلحانه در پیشنهاد برای مالکیت REX ایجاد کرد

3. Snake, on the other hand started FOXHOUND in 1971 according to the ending of Snake Eater, but left in 1972 becoming a mercenary.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر مار در سال ۱۹۷۱ با توجه به پایان of Eater شروع به کار کرد اما در سال ۱۹۷۲ به یک سرباز مزدور تبدیل شد
[ترجمه گوگل]مار، از سوی دیگر FOXHOUND را در سال 1971 با توجه به پایان Snake Eater آغاز کرد، اما در سال 1972 به عنوان مزدور ترک کرد

4. We are the new FOXHOUND.
[ترجمه ترگمان] ما \"foxhound\" جدید هستیم
[ترجمه گوگل]ما FOXHOUND جدید هستیم

5. Her former husband is Britain's most distinguished amateur huntsman and Master of the Duke of Beafort's foxhounds.
[ترجمه ترگمان]همسر سابقش، بزرگ ترین شکارچی آماتور بریتانیایی و استاد دوک of است
[ترجمه گوگل]شوهر پیشین او، بریتانیایی ترین شکارچی آماتور و استاد دوک بوفورت است

6. The Harrier should, in fact, be a smaller version of the English Foxhound.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، Harrier باید نسخه کوچکتری از the انگلیسی باشد
[ترجمه گوگل]در واقع Harrier باید نسخه کوچکتر Foxhound انگلیسی باشد

7. However, despite having Chronic Backstabbing Disorder (sorry Last Days of FOXHOUND), perhaps Miller is to be trusted for once.
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم داشتن اختلال backstabbing مزمن (روز گذشته of)، شاید میلر به مدت یک بار مورد اعتماد قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با این حال، علیرغم داشتن اختلال مزمن مزمن (به تازگی از روزهای آخر هفته FOXHOUND متاسفم)، شاید میلر برای یک بار اعتماد کند


کلمات دیگر: