1. Quick as thought, I sprang into the mizzen shrouds, rattled up hand over hand, and did not draw a breath till I was seated on the cross-trees.
[ترجمه ترگمان]به محض این که فکر کردم، خود را به میان شراع پیشین کشتی انداختم و دستم را روی دستم تکان دادم و تا وقتی که روی درخت نشسته بودم نفس نمی کشید
[ترجمه گوگل]سریع به نظر می رسید، به قوطی های مازیان برافراشتم، دستم را از دست گرفتم و نفس کشیدم تا روی درختان نشسته نشوم
2. The mizzen sail functions much like a second mainsail.
[ترجمه ترگمان]بادبان بزرگ پس از نیمه کشتی مانند a ثانیه عمل می کند
[ترجمه گوگل]بادبان مضر مانند شبیه به یک mainsail دوم عمل می کند
3. Sailors speak of mizzen masts because the word for mast in Arab is mazzan.
[ترجمه ترگمان]ملاحان از دکل پیشین کشتی به این جهت با یکدیگر سخن می گویند چون کلمه دکل در عربی mazzan است
[ترجمه گوگل]دریای خزر از مشت های دریایی سخن می گویند؛ زیرا کلمه مشت در عرب ماززان است
4. A ketch therefore uses three primary sails: the mainsail and head sail, as on a sloop, plus the mizzen sail aft.
[ترجمه ترگمان]پس از آن پس از سه بادبان، بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بادبان کشتی را به همراه بادبان دکل کشتی به کشتی می راند
[ترجمه گوگل]از این رو یک کتچ از سه بادبزن اصلی استفاده می کند: کشتی اصلی و بادبان سر، به عنوان یک سیلو، و همچنین بطری دریایی میتسون
5. This means that the mainsail and head sail of a ketch are generally smaller than on a sloop, but the mizzen sail roughly makes up the difference.
[ترجمه ترگمان]این بدان معناست که بادبان بادبان و بادبان معمولا کوچک تر از یک کشتی است، اما کشتی بادبانی به تندی تغییر می کند
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که قایق اصلی و سر سیلندر کتچ معمولا کوچکتر از یک سلوپ است، اما بمباران میتس تقریبا این اختلاف را تشکیل می دهد
6. Their foremasts are typically raked forward, while the main and mizzen were either straight or raked slightly back.
[ترجمه ترگمان]foremasts به طور معمول به سمت جلو حرکت می کنند، در حالی که تنه اصلی و افقی هر دو مستقیم بوده و یا کمی عقب می روند
[ترجمه گوگل]پیشانی آنها معمولا به سمت جلو حرکت می کند، در حالی که میله های اصلی و میتسون به صورت مستقیم یا کمی به عقب رانده می شوند
7. Five minutes after, it was down; and we sailed under mizzen - tops'ls and to'gall'nt sails. '
[ترجمه ترگمان]پنج دقیقه بعد از آن کشتی پایین آمد و ما با نوک دکل پیشین کشتی حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]پنج دقیقه بعد، آن را پایین انداخت؛ و ما در زیر mizzen - tops'ls و به sail'nall باد نوردی رفت '
8. For example, with the wind at an intensity that a sloop might have to double-reef the main to reduce sail area, a ketch may sail very well under just jib and mizzen.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، با بادی که در شدت آن یک کشتی ممکن است برای کاهش مساحت بادبان بزرگ باشد، a ممکن است به خوبی در زیر تیرک افقی و تیرک افقی حرکت کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، با شدت باد که یک سیلور ممکن است برای کاهش میزان بادبادک، دوچرخه سواری باشد، یک کچ می تواند به خوبی در زیر جاده ها و جاده ها بچرخد