کلمه جو
صفحه اصلی

pizzicato


معنی : با ضرب نوک انگشت یا ناخن
معانی دیگر : (دستور نواختن سازهای زهی)، با انگشت (نه با آرشه)، با ضرب نوک انگشت یا ناخن بجای مضراب یا ارشه برای زدن ساز

انگلیسی به فارسی

(موسیقی) با ضرب نوک انگشت یا ناخن(بجای مضراب یا ارشه برای زدن ساز)


پیتزیکاتو، با ضرب نوک انگشت یا ناخن


انگلیسی به انگلیسی

• (music) played by plucking with the fingers; note or musical passage played by the fingers

مترادف و متضاد

با ضرب نوک انگشت یا ناخن (قید)
pizzicato

جملات نمونه

1. An inspired pizzicato movement showed the Philharmonic strings off to fine advantage.
[ترجمه ترگمان]یک حرکت الهام گرفته شده از pizzicato به این advantage فیلارمونیک را نشان داد
[ترجمه گوگل]جنبش الهام گرفته از پیتزیکاتو، رشته های فیلارمونیک را به خوبی به نمایش گذاشت

2. Harp chords add great resonance to pizzicato strings.
[ترجمه ترگمان]تاره ای چنگ چنگ، resonance بزرگ را به رشته های pizzicato اضافه می کند
[ترجمه گوگل]آواز هارپ باعث می شود تا رشته های پیتزیکاتو تشدید شود

3. The piano itself joins in with the pizzicato after eight bars.
[ترجمه ترگمان]پیانو به همراه the پس از هشت میله به هم متصل می شوند
[ترجمه گوگل]پیانو خود را با پیتزیکاتو پس از هشت میله پیوند می دهد

4. Pizzicato strings meaningfully point several more times to the opening theme, the significance of which has now been revealed.
[ترجمه ترگمان]رشته های متقاطع به طور معنی دار چندین بار به موضوع آغازین اشاره دارند، که اهمیت آن اکنون آشکار شده است
[ترجمه گوگل]رشته های Pizzicato به طور معناداری چندین بار به موضوع باز کردن اشاره می کند، اهمیت آن در حال حاضر مشخص شده است

5. Pizzicato and arco techniques have almost unlimited expressive potential, thanks to the Polar Pickup System.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های Pizzicato و arco به خاطر سیستم قطبی Polar تقریبا دارای پتانسیل expressive نامحدودی هستند
[ترجمه گوگل]تکنیک های Pizzicato و arco به لطف سیستم پیمایش قطبی پتانسیل بیانگر تقریبا نامحدود دارند

6. The soloist momentarily points to the pizzicato following the first cadenza, before the orchestra lets off a second blast.
[ترجمه ترگمان]The به دنبال اولین cadenza، قبل از اینکه ارکستر شلیک دوم را آغاز کند، به the اشاره می کند
[ترجمه گوگل]سولویست به لحاظ لحظه ای به پیتزیکاتو پس از اولین قدیس اشاره می کند، قبل از اینکه ارکستر اجازه ی خروج از انفجار دوم را بدهد

7. And then just quickly play a pizzicato for us?
[ترجمه ترگمان]و بعدش به سرعت یه pizzicato برای ما بازی کنیم؟
[ترجمه گوگل]و پس از آن فقط به سرعت یک pizzicato برای ما بازی؟

8. As a kind of traditional Chinese pizzicato musical instrument, Zheng has about two or three thousand years long history.
[ترجمه ترگمان]ژنگ به عنوان نوعی ابزار سنتی موسیقی سنتی چینی در حدود دو یا سه هزار سال سابقه دارد
[ترجمه گوگل]ژنگ در نوعی از ابزار موسیقی سنتی چینی پیتزیکاتو، حدود دو تا سه هزار سال است

9. As the soloist waits, pizzicato quavers hurry along a twisted version of the piano's cadenza theme in the bassoons, everything still piano.
[ترجمه ترگمان]همچنان که the منتظر می ماند، pizzicato در طول یک ورژن پیچیده پیانو، در the، همه چیز هنوز پیانو است
[ترجمه گوگل]همانطور که صاحب ساز منتظر است، quavers pizzicato بوسیله یک نسخه پیچ خورده از موضوع کادنزا پیانو در باس های عجله، همه چیز هنوز پیانو است

10. The quaver would be far too quick for the pizzicato, especially in chord work like this.
[ترجمه ترگمان]و ممکن بود که quaver برای the خیلی سریع باشد، به خصوص در همین this
[ترجمه گوگل]این خلال برای pizzicato بسیار سریع است، به ویژه در کار آکورد مانند این

11. There is one section in which the organ tunnels the very depths of its range while basses and cellos played pizzicato above.
[ترجمه ترگمان]در این بخش یک بخش وجود دارد که در آن اندام در اعماق محدوده خود قرار می گیرد در حالی که basses و cellos در بالا بازی می کنند
[ترجمه گوگل]یک بخش وجود دارد که در آن اندام تونل عمق محدوده آن را تونل می کند در حالی که باس و سلولز در بالای پیتزیکاتو بازی می کنند

12. Professor Craig Wright: Okay. And then just quickly play a pizzicato for us?
[ترجمه ترگمان]پروفسور کریگ رایت: بسیار خوب و بعد به سرعت یک pizzicato برای ما بازی کند؟
[ترجمه گوگل]پروفسور کریگ رایت خوب و پس از آن فقط به سرعت یک pizzicato برای ما بازی؟

13. There is a fugato section in the middle of the movement, after a second subject in pizzicato on the viola.
[ترجمه ترگمان]یک بخش fugato در وسط این جنبش، بعد از دومین موضوع در pizzicato روی ویولا وجود دارد
[ترجمه گوگل]پس از یک موضوع دوم در pizzicato در ویولا، در وسط جنبش بخش فوگاتو وجود دارد

14. We've got lots of things going on here this morning so just play a scale quickly and then vibrato, pizzicato and tremolo for us.
[ترجمه ترگمان]ما امروز صبح خیلی چیزهای زیادی داریم که خیلی سریع و بعد vibrato، pizzicato و tremolo برای ما بازی می کنند
[ترجمه گوگل]امروز صبح تعداد زیادی از کارهایی که در اینجا انجام می دهیم انجام می دهیم، بنابراین فقط مقیاس را به سرعت و سپس vibrato، pizzicato و tremolo برای ما بازی می کنیم

پیشنهاد کاربران

pizzicato ( it. ) ( موسیقی )
واژه مصوب: اجرای زخمه ای
تعریف: دستور یا شیوۀ خاصی از نوازندگی در سازهای کمانه ای که در آن به جای کمانه کشیدن سیم ها با انگشت سبابه کشیده می شوند|||متـ . زخمه ای


کلمات دیگر: