کلمه جو
صفحه اصلی

interlunar


معنی : محاقی، بین دو ماه، موقعی که ماه نامریی است
معانی دیگر : (وابسته به شب هایی که ماه دیده نمی شود) محاقی، میان ماه، بی مهی، interlunary موقعی که ماه نامریی است

انگلیسی به فارسی

( interlunary ) موقعی که ماه نامریی است، محاقی، بیندوماه


میانجی، محاقی، بین دو ماه، موقعی که ماه نامریی است


انگلیسی به انگلیسی

• of the time between the old and new moon

مترادف و متضاد

محاقی (صفت)
interlunar

بین دو ماه (صفت)
interlunar

موقعی که ماه نامریی است (صفت)
interlunar


کلمات دیگر: