1. the shocking news of her death
خبر تکان دهنده ی مرگ او
2. those events were shocking enough to disorder anybody's mind
آن رویدادها آن قدر تکان دهنده بود که هرکس را پریشان می کرد.
3. this painting presents a shocking scene from the war
این نقاشی یک صحنه ی تکان دهنده از جنگ را نشان می دهد.
4. what he said was so shocking that i can't repeat it here
آنچه او گفت آنقدرقبیح بود که نمی توانم آن را در اینجا تکرار کنم.
5. He gave a very vivid and often shocking account/description of his time in prison.
[ترجمه ترگمان]او شرحی بسیار واضح و اغلب تکان دهنده درباره زمان خود در زندان به او داد
[ترجمه گوگل]او یک گزارش / توضیح بسیار واضح و شگفت آور از زمان خود را در زندان ارائه داد
6. She took pleasure in shocking her parents.
[ترجمه ترگمان]از دیدن پدر و مادرش خوشحال شد
[ترجمه گوگل]او لذت بردن از والدینش را تکان داد
7. Shocking revelations about their private life appeared in the papers.
[ترجمه ترگمان]شایعات وحشتناکی در مورد زندگی خصوصی آن ها در روزنامه ها منتشر می شد
[ترجمه گوگل]آیات تکان دهنده درباره زندگی خصوصی آنها در مقالات دیده شده است
8. The anger in his face was shocking.
[ترجمه ترگمان]خشم در چهره او تکان دهنده بود
[ترجمه گوگل]خشم در چهره اش تکان دهنده بود
9. His attitude was shocking to her.
[ترجمه ترگمان]رفتارش به او ناگوار بود
[ترجمه گوگل]نگرش او به او تکان دهنده بود
10. I was greeted by a shocking sight.
[ترجمه ترگمان]با یک نگاه شوکه کننده سلام و احوال پرسی کردم
[ترجمه گوگل]من یک دید تکان دهنده به من خوش آمد گفت
11. What she did was so shocking that I can hardly describe it.
[ترجمه ترگمان]کاری که کرد خیلی شوکه کننده بود که به سختی می توانستم آن را توصیف کنم
[ترجمه گوگل]آنچه که او انجام داد، خیلی تکان دهنده بود، که به سختی می توانستم آن را توصیف کنم
12. He seems to enjoy shocking people.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد او از مردم شوکه کننده لذت می برد
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد برای لذت بردن از مردم تکان دهنده است
13. The house was left in a shocking state.
[ترجمه ترگمان]خانه در یک حالت تکان دهنده باقی ماند
[ترجمه گوگل]خانه در یک کشور تکان دهنده باقی مانده بود
14. In the exhibition, abstract paintings are juxtaposed with shocking photographs.
[ترجمه ترگمان]در این نمایشگاه، نقاشی های انتزاعی با عکس های تکان دهنده همراه هستند
[ترجمه گوگل]در نمایشگاه، نقاشی های انتزاعی با عکس های تکان دهنده همراه هستند
15. What a shocking state of affairs!
[ترجمه ترگمان]چه وضع وحشتناکی!
[ترجمه گوگل]چه وضعیت تکان دهنده ای از امور!
16. She enjoys shocking people by saying outrageous things.
[ترجمه ترگمان]او از گفتن چیزهای نامعقول از مردم منزجر کننده لذت می برد
[ترجمه گوگل]او با تظاهرات بی نظیر، مردم تکان دهنده را لذت می برد