کلمه جو
صفحه اصلی

gymkhana


معنی : ورزشگاه، باشگاه ورزشی
معانی دیگر : (هندوستان - نیمی از ریشه ی فارسی) ورزشگاه، ورزش خانه، (اسبدوانی و اتومبیل رانی و غیره) مسابقه، در هندوستان ورزشگاه

انگلیسی به فارسی

(در هندوستان)ورزشگاه، باشگاه ورزشی


ورزشگاه، باشگاه ورزشی


انگلیسی به انگلیسی

• field day, sporting event
a gymkhana is an event in which people ride horses in competitions.

مترادف و متضاد

ورزشگاه (اسم)
stadium, showplace, gym, gymnasium, gymkhana, palaestra

باشگاه ورزشی (اسم)
gymkhana, sports club

جملات نمونه

1. There are picture of a gymkhana, an autumn trip and a rope skipping match. in one picture a girl jumps so high that she looks like she is flying!
[ترجمه ترگمان]تصویری از یک سفر gymkhana، سفر پاییز و یک طناب skipping وجود دارد در یک تصویر، دختری چنان بالا می پرد که انگار دارد پرواز می کند!
[ترجمه گوگل]تصویری از یک کینگ کوهن، یک سفر پاییز و یک طناب پرش بازی وجود دارد در یک عکس یک دختر جهنم تا آنجا که او به نظر می رسد مانند او پرواز!

2. At shows and jump their horses while the children gymkhana.
[ترجمه ترگمان]هنگام نمایش دادن و پریدن به اسب ها در حالی که بچه ها gymkhana می کنند
[ترجمه گوگل]در حال نشان دادن و پریدن اسب خود را در حالی که کودکان gymkhana

3. Nor did he shuffle them around, as an almost annual political gymkhana, in the way that Harold Wilson did.
[ترجمه ترگمان]به طوری که هارولد ویلسون گفت: نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه،
[ترجمه گوگل]هارولد ویلسون، او را به عنوان یک جشن کلاسیک سالیانه تقریبا سالم نگذاشت

4. What he obviously had in mind was the manoeuvre carried out by horsemen displaying their skill at a gymkhana.
[ترجمه ترگمان]چیزی که او به وضوح در ذهن داشت این بود که سوارکار ماهر، مهارت خود را در a به نمایش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]آنچه که او به وضوح در ذهن داشت، این مانور بود که توسط اسب سواری ها نشان داده شد که مهارت آنها در یک باشگاه ورزشی است

5. We also have our own Autumn Shows where you draw your pony out of the hat for each gymkhana race.
[ترجمه ترگمان]همچنین آتم خودشو نشون میده که you رو از کلاه برای هر مسابقه gymkhana بیرون می کشی
[ترجمه گوگل]ما همچنین نشان می دهد پاییز خود ما که در آن شما تسویه حساب تسویه حساب خود را از کلاه برای هر نژاد gymkhana

6. According to the historical data, Tibetan traditional sports are very popular 1300 years ago in the times of King Songzan Gambo. Every important festival, the Tibetans held their traditional gymkhana.
[ترجمه ترگمان]طبق اطلاعات تاریخی، ورزش های سنتی تبتی در حدود ۱۳۰۰ سال پیش در زمان شاه Songzan Gambo بسیار محبوب هستند هر جشنواره مهم، تبتی ها سنتی خود را برگزار کردند
[ترجمه گوگل]طبق داده های تاریخی، ورزش های سنتی تبت بسیار محبوب هستند 1300 سال پیش در زمان پادشاه سونزن گامبو هر جشنواره مهم، تبت ها برگزیده سنتی خود را برگزار کردند


کلمات دیگر: