1. the gymnasium has a dished roof
تالار ورزش بام بشقاب مانند دارد.
2. I met her at the gymnasium.
[ترجمه ترگمان]من او را در سالن ورزش ملاقات کردم
[ترجمه گوگل]او را در دبیرستان دیدم
3. The new gymnasium is situated at the center of the city.
[ترجمه ترگمان]سالن ورزشی جدید در مرکز شهر قرار دارد
[ترجمه گوگل]سالن های جدید در مرکز شهر واقع شده است
4. The new gymnasium is situated at the eastern extremity of the city.
[ترجمه ترگمان]سالن ورزش جدید در قسمت شرقی شهر قرار دارد
[ترجمه گوگل]سالن های جدید در انتهای شرقی شهر قرار دارد
5. It took us several hours to get the gymnasium ready for the ball.
[ترجمه ترگمان]چند ساعتی طول کشید تا سالن ورزش را برای رقص آماده کنیم
[ترجمه گوگل]چند ساعت طول کشید تا سالن بدنسازی برای توپ آماده شود
6. Our school has a big gymnasium.
[ترجمه ترگمان]مدرسه ما سالن ورزش بزرگی داره
[ترجمه گوگل]مدرسه ما یک استادیوم بزرگ است
7. In a big room that looks like a gymnasium or something.
[ترجمه ترگمان]تو یه اتاق بزرگ که شبیه ورزش است یا همچین چیزی
[ترجمه گوگل]در یک اتاق بزرگ که مانند یک ژیمناستیک یا چیزی شبیه است
8. Only rarely - in the gymnasium, at a night-club, perhaps - does Philadelphia take on a physical presence.
[ترجمه ترگمان]تنها در سالن ورزش، در کلوب شبانه، شاید فیلادلفیا حضور فیزیکی داشته باشد
[ترجمه گوگل]فیلادلفیا تنها به ندرت - در ورزشگاه، در یک باشگاه شبانه - حضور فیزیکی دارد
9. In a school gymnasium full of caucus-goers in Des Moines, Dole inadvertently coined the best phrase of this perplexing campaign.
[ترجمه ترگمان]در یک سالن ورزشی مدرسه پر از goers در دس Moines، دول به طور ناخواسته بهترین عبارات این مبارزه گیج کننده را ابداع کرد
[ترجمه گوگل]در دبیرستان دبیرستان که پر از معترضان در دز موین بود، بهترین سخنرانی این کمپین پرشور را به تصویر کشیده بود
10. The crowd filled the gymnasium at Georgetown Visitation, the Catholic girls' school three blocks from the church.
[ترجمه ترگمان]جمعیت سالن ورزش را در دانشگاه جرج تاون، مدرسه دختران کاتولیک و سه بلوک از کلیسا پر کرد
[ترجمه گوگل]جمعیت این جشنواره را در بازدید جورج تاون، مدرسه دختران کاتولیک سه بلوک از کلیسا پر کرد
11. Everyone in that gymnasium heard the break as Charlie staggered against the ropes.
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که در سالن ورزش بودند صدای شکسته شدن چارلی را شنیدند که در کنار طناب تلوتلو می خورد
[ترجمه گوگل]هر کسی که در آن ژیمناستیک شلوغی را شنیده بود، چارلی در برابر طناب شگفت زده کرد
12. She never took me to the gymnasium again.
[ترجمه ترگمان]او دیگر مرا به سالن ورزش نمی برد
[ترجمه گوگل]او هرگز مرا دوباره به دبیرستان نمی برد
13. Gymnasium, sauna, steam room, beauty salon, indoor pool.
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه، سونا، اتاق بخار، سالن زیبایی، استخر سرپوشیده
[ترجمه گوگل]باشگاه بدنسازی، سونا، اتاق بخار، سالن زیبایی، استخر سرپوشیده
14. The heat of the day made the gymnasium feel like an oven.
[ترجمه ترگمان]گرمای آن روز سالن ورزش را مثل یک تنور احساس می کرد
[ترجمه گوگل]گرمای روز باعث شد که ژیمناستیک به عنوان یک اجاق گاز احساس شود
15. Three kilometre to the gymnasium . . . Now is shortage of material, I must do all.
[ترجمه ترگمان]سه کیلومتر به سالن ورزش … اکنون کمبود مواد وجود دارد، من باید همه کارها را انجام دهم
[ترجمه گوگل]سه کیلومتر به ورزشگاه در حال حاضر کمبود مواد، من باید همه را انجام دهم