1. Many Shiite clergymen maintain that birth control is proscribed by Islam.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از روحانیون شیعه ثابت می کنند که کنترل تولد توسط اسلام ممنوع شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از روحانیون شیعه معتقدند که کنترل تولد اسلام ممنوع است
2. It is then possible that the Shiites will do the rest.
[ترجمه ترگمان]سپس این امکان وجود دارد که شیعیان بقیه کارها را انجام دهند
[ترجمه گوگل]پس ممکن است که شیعیان بقیه را انجام دهند
3. The Shiites thought they were doing what President Bush wanted when they staged their uprising in March 199
[ترجمه ترگمان]شیعیان در مورد آنچه که پرزیدنت بوش در زمانی که قیام خود را در ماه مارس ۱۹۹ انجام دادند انجام می دادند
[ترجمه گوگل]شیعیان فکر می کردند که آنها در زمانی که قیام خود را در ماه مارس 199 قصد داشتند، آنچه را که رئیس جمهور بوش می خواست انجام داد
4. Pressure on the Shiite community was to continue, despite well-publicized conciliatory gestures.
[ترجمه ترگمان]با وجود این، فشار بر روی جامعه شیعه، با وجود این اقدامات آشتی جویانه معروف، همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]فشار بر جامعه شیعیان، به رغم حرکات آرامش بخش عمومی، ادامه داشت
5. The distinction between Sunni and Shiite persists to this day.
[ترجمه ترگمان]تمایز بین شیعه و شیعه تا امروز ادامه دارد
[ترجمه گوگل]تمایز بین سنی ها و شیعیان تا امروز ادامه دارد
6. The pilgrims were marching to the Shiite holy city of Karbala, 50 miles south of Baghdad, to celebrate the birth of Mohammed al-Mahdi, the 12th Shiite imam, who disappeared in the ninth century.
[ترجمه ترگمان]زائران در شهر کربلا، واقع در ۵۰ مایلی جنوب بغداد، راهپیمایی کردند تا تولد محمد المهدی، دوازدهمین امام شیعیان را که در قرن نهم ناپدید شده بودند جشن بگیرند
[ترجمه گوگل]زائران برای پیروزی بر تولد محمد المهدی، 12 امام شیعه، که در قرن نهم ناپدید شده بودند، به شهر مقدس شیعه کربلا، در 50 کیلومتری جنوب بغداد راهپیمایی کردند
7. Iran has had a theocratic Shiite regime since Shah Mohammed Reza Pahlavi was ousted in the Islamic Revolution of 197
[ترجمه ترگمان]حکومت ایران از زمان شاه محمد رضا پهلوی در انقلاب اسلامی ۱۹۷ برکنار شد
[ترجمه گوگل]ایران شاهد رژیم شیعه بود که از زمان شاه محمد رضا پهلوی در انقلاب اسلامی 197
8. Aides to a radical Shiite Muslim cleric meet with a key Sunni group in Iraq to ease sectarian tensions amid a spree of violence that's killed hundreds.
[ترجمه ترگمان]دستیاران یک روحانی مسلمان شیعه تندرو، با یک گروه سنی کلیدی در عراق دیدار می کنند تا تنش های فرقه ای را در میان موج خشونت که صدها تن را به قتل می رساند، کاهش دهند
[ترجمه گوگل]کمک کنندگان به یک روحانی مسلمان شیعه، با یک گروه کلیدی سنی در عراق ملاقات می کنند تا تنش های فرقه ای را در میان زلزله های خشونت هایی که صدها نفر کشته شده است، کاهش دهد
9. In the holy city of Karbala, thousands of Shiite Muslims demonstrated against the United States.
[ترجمه ترگمان]در شهر مقدس کربلا، هزاران مسلمان شیعه علیه آمریکا تظاهرات کردند
[ترجمه گوگل]در شهر مقدس کربلا هزاران مسلمان شیعه علیه ایالات متحده نشان دادند
10. Sabat is a Shiite Muslim, and many Muslims—like many fundamentalist Christians—consider fortunetelling occult and therefore evil.
[ترجمه ترگمان]Sabat یک مسلمان شیعه است و بسیاری از مسلمانان - مانند بسیاری از مسیحیان بنیادگرا - fortunetelling را اسرار آمیز و در نتیجه بدی می دانند
[ترجمه گوگل]سابات یک مسلمان شیعه است و بسیاری از مسلمانان مانند بسیاری از مسیحیان بنیادگرایانه، حرمت غرور و غرور را در نظر می گیرند
11. Violence increased December 2 which coincided with the Shiite Muslim holy day of Ashura.
[ترجمه ترگمان]خشونت روز ۲ دسامبر افزایش یافت که مصادف با روز عاشورا مسلمانان شیعه بود
[ترجمه گوگل]خشونت در روز 2 دسامبر افزایش یافت که همزمان با روز عاشورا مسلمان شیعه بود
12. Religion: Islam is the State Religion, Shiite Muslim 60 %, Sunni Muslim 37 %; other 3 %.
[ترجمه ترگمان]دین: اسلام دین دولتی، مسلمانان شیعه ۶۰ %، مسلمانان سنی ۳۷ % و ۳ % دیگر است
[ترجمه گوگل]دین اسلام دین دولتی، مسلمان شیعه 60٪، مسلمان سنی 37٪؛ دیگر 3٪
13. III. Iraqi and US forces raided the Shiite militia stronghold in Baghdad today.
[ترجمه ترگمان]۳ نیروهای عراقی و آمریکایی امروز به مقر شبه نظامیان شیعیان در بغداد حمله کردند
[ترجمه گوگل]III امروز نیروهای عراقی و نیروهای آمریکایی به بیت المقدس شیعه در بغداد حمله کردند
14. The Shiite Muslims who predominate there revere Hizbullah for pressuring Israel to withdraw in 2000.
[ترجمه ترگمان]مسلمانان شیعه که در آنجا حضور داشتند، از حزب الله برای فشار آوردن به اسرائیل برای عقب نشینی در سال ۲۰۰۰ احترام قائل بودند
[ترجمه گوگل]مسلمانان شیعه که در آنجا حضور دارند، حزب الله را احیا می کنند تا فشار را برای اسرائیل در سال 2000 از بین ببرند