کلمه جو
صفحه اصلی

transformable


معنی : دگرگونی پذیر

انگلیسی به فارسی

تبدیل شده است، قابل تغییر شکل، دگرگونی پذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of transform.

• changeable, convertible, alterable

مترادف و متضاد

دگرگونی پذیر (صفت)
commutable, transformable, transmutable

جملات نمونه

1. On the other hand, you use the interface Transformable to transform nodes that are part of a 3D world in retained mode.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، شما از transformable رابط برای تبدیل گره هایی استفاده می کنید که بخشی از یک دنیای سه بعدی در حالت حفظ هستند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، شما از رابط Transformable برای تبدیل گره هایی که بخشی از یک جهان 3D در حالت حفظ هستند استفاده می کنید

2. The transformable relationships among states of aging, maintenance and replacement are intensively inquired into under certain conditions.
[ترجمه ترگمان]روابط transformable در میان حالات سالخوردگی، نگهداری و جایگزینی، به صورت انبوه تحت شرایط خاصی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]روابط تحول آمیز بین دولت های پیری، نگهداری و جایگزینی به شدت تحت شرایط خاصی مورد بررسی قرار می گیرد

3. The transformable target line without wall interference can be chosen according to the test model to improve the residual interference distribution in model area.
[ترجمه ترگمان]خط هدف transformable بدون تداخل دیواره می تواند با توجه به مدل تست برای بهبود توزیع تداخل باقی مانده در حوزه مدل انتخاب شود
[ترجمه گوگل]خط هدف قابل تبدیل بدون دخالت دیوار می تواند براساس مدل آزمون برای بهبود توزیع مانع باقی مانده در منطقه مدل انتخاب شود

4. The Restoration is an important transformable age in the history of finance and taxation in England.
[ترجمه ترگمان]دوران بازگشت خاندان استوارت از لحاظ مالی و مالیات در انگلستان، عصر transformable مهمی محسوب می شود
[ترجمه گوگل]بازسازی یک تاریخ مهم در تاریخ مالی و مالیاتی در انگلستان است

5. XML technologies enabled content to be shareable and transformable between different systems, and Web services provided hooks into the innards of sites.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی های XML به اشتراک گذاری و اشتراک گذاری بین سیستم های مختلف، و خدمات وب ارایه شده در قسمت های داخلی این سایت ها را فعال می کند
[ترجمه گوگل]فن آوری های XML محتوا را قادر به اشتراک گذاری و تبدیل بین سیستم های مختلف، و خدمات وب ارائه قلاب به درون سایت های سایت

6. Addressing the issue, the Transformable electric car is a novel shopping cart that moves the buyers across the big shopping center in no time to gather the commodities of their daily use.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، خودروی برقی transformable یک سبد خرید جدید است که خریداران را در مرکز خرید بزرگ به مدت زمانی برای جمع آوری کالاهای مصرفی روزانه خود حرکت می دهد
[ترجمه گوگل]با توجه به این مسئله، ماشین الکتریکی ترانسفورماتور یک سبد خرید جدید است که خریداران را در سراسر مرکز خرید بزرگ حرکت نمی دهد تا کالاهای مصرف روزانه خود را جمع آوری کنند

7. But activity or transformable furniture also can save a space, resemble sofa bed apply, the design of syncretic of sofa wall ark, it is the skill of economic space.
[ترجمه ترگمان]اما فعالیت و اسباب اثاثیه نیز می تواند یک فضا را حفظ کند، شبیه به تخت نشستن مبل، طراحی of کشتی دیوار مبل، آن مهارت فضای اقتصادی است
[ترجمه گوگل]اما فعالیت یا مبلمان قابل تغییر نیز می تواند یک فضا را نجات دهد، مانند مبل راحتی، طرح سینکریت دیوار دیوار، آن مهارت فضای اقتصادی است

8. The electrical energy transformable into some other form of energy.
[ترجمه ترگمان]انرژی الکتریکی به شکل دیگری از انرژی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]انرژی الکتریکی تبدیل به نوع دیگری از انرژی می شود

9. While the team wasn't bringing any large transformable mecha, there were still a couple of Cyclone combat cycles and Hoverbikes.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تیم wasn transformable بزرگ نداشت، هنوز چند چرخه جنگی Cyclone و Hoverbikes وجود داشت
[ترجمه گوگل]در حالی که تیم هیچ مکانی بزرگ قابل تبدیل را نیافت، هنوز دو چرخه مبارزه با سیکلون و Hoverbikes وجود داشت

10. The policy of the Bush Administration to North Korea runs a adjustable and transformable course from implicitness to explicitness, from inflexibility to relative flexibility.
[ترجمه ترگمان]سیاست دولت بوش در کره شمالی یک دوره قابل تنظیم و قابل تنظیم از implicitness تا explicitness، از انعطاف ناپذیری تا انعطاف پذیری نسبی را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]سیاست ادارۀ بوش در کره شمالی کورس قابل تنظیم و قابل تغییر است و از بی معنی بودن به صراحت، از انعطاف پذیری تا انعطاف پذیری نسبی، اجرا می شود

11. For example, looms have electronic winding down frame that setting transformable density of weft beforehand or picking-mechanism of looms have the function of no-feeding weft.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، looms دارای یک چارچوب مارپیچ الکترونیکی است که تراکم transformable را قبل از قبل تنظیم کرده یا مکانیسم بافندگی را به عنوان تابع عدم تغذیه بدون تغذیه در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بافت های فلزی دارای قاب پیچیده الکترونیکی هستند که تنظیم تراکم تبدیل آستین قبل از آن یا چیدن سازه ای از آلیاژ ها، عملکرد تخت بدون تغذیه را دارند

12. For example, looms have electronic winding down frame that setting transformable density of weft beforehand or picking-mechanism of looms have the function of no-feeding welt.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دستگاه بافندگی یک چارچوب مارپیچ الکترونیکی دارد که تراکم transformable را قبل از نصب یا برداشتن مکانیسم بافندگی به کار می برد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بافت های فلزی دارای قاب های پیچیده الکترونیکی هستند که تنظیم تراکم تبدیل آستانه قبل از آن یا چیدن سازه ای از آلیاژ ها، کارکردن بدون تغذیه است

13. The manifestation of kinetic energy and potential energy, and the transformable relationship between the alternatives were described.
[ترجمه ترگمان]ظهور انرژی جنبشی و انرژی پتانسیل و رابطه transformable بین گزینه ها توضیح داده شدند
[ترجمه گوگل]تظاهرات انرژی جنبشی و انرژی بالقوه و رابطه قابل تبدیل بین جایگزین ها توصیف شد


کلمات دیگر: