1. The rhino charged headlong towards us.
[ترجمه ترگمان]کرگدن با سربه ما حمله کرد
[ترجمه گوگل]کرگدن به طور ناگهانی به ما نزدیک شد
2. The trackers located the rhino and darted it with tranquillizing drugs.
[ترجمه ترگمان]ردیاب ها رو پیدا کرده و با مواد مخدر darted کرده
[ترجمه گوگل]ردیاب ها راینو را قرار دادند و آن را با داروهای آرامش بخشیدند
3. The rhino broke away and ran not at us, but along the rocky bank beside us.
[ترجمه ترگمان]کرگدن فرار کرد و به طرف ما دوید، اما در کنار ساحل سنگی کنار ما ایستاد
[ترجمه گوگل]راینو از بین رفته و فرار نمیکند، اما در کنار بانک سنگی کنار ما است
4. Poaching threatens the survival of the rhino.
[ترجمه ترگمان]Poaching بقای کرگدن ها را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]گوشتخواری بقای کرگدن را تهدید می کند
5. They have driven the rhino to the edge of extinction.
[ترجمه ترگمان]آن ها the را به لبه انقراض رانده است
[ترجمه گوگل]آنها راینو را به لبه انقراض رانده اند
6. I saw the new white rhino there and shat my pants with fear.
[ترجمه نجاتی] من کرگدن سفیدی دیدم و از ترس شلوارمو خیس کردم
[ترجمه ترگمان]the جدید را در آنجا دیدم و با ترس زیر شلوارمو خیس کردم
[ترجمه گوگل]من رینو سفید جدید را دیدم و ترس را از شلوارم می پوشانم
7. Of the five rhino species there are just over 000 left, Javan rhinos number 50 and Sumatran rhinos 800.
[ترجمه ترگمان]از میان پنج گونه کرگدن سیاه، تنها بیش از ۱،۰۰۰ کرگدن باقی مانده، در حالی که تعداد کرگدن و Sumatran کرگدن در حدود ۵۰ نفر است
[ترجمه گوگل]از پنج گونه راینوایی، فقط بیش از 000 چپ، راینوس های جوانان شماره 50 و راتوسط ساتارات 800 وجود دارد
8. The cameras snapped an average of one rhino every five days.
[ترجمه ترگمان]دوربین ها به طور متوسط هر پنج روز یک کرگدن معمولی را به صدا درمی آورد
[ترجمه گوگل]دوربین ها هر 5 روز یک بار یک رینو را به طور مرتب می کنند
9. The design is of a black rhino.
[ترجمه ترگمان]طراحی یک کرگدن سیاه است
[ترجمه گوگل]طراحی یک رینو سیاه است
10. Prices were sky high, with rhino horn worth four times as much as ivory, and still rising.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها بالا بودند، با شاخ کرگدن به اندازه چهار برابر عاج، و هنوز در حال طلوع بود
[ترجمه گوگل]قیمت های آسمان بالا بود، با شاخ راینو به ارزش چهار برابر عاج و همچنان رو به افزایش است
11. Rhino numbers have declined by 90 percent since the 1970s as a result of being hunted for their horn.
[ترجمه ترگمان]تعداد Rhino از دهه ۱۹۷۰ تا ۹۰ درصد کاهش داشته است و این در نتیجه شکار شدن برای بوق آن ها بوده است
[ترجمه گوگل]از دهه 1970 به دلیل اینکه برای شاخ شدن آنها شکار شده است، تعداد حبوبات از 90 درصد کاهش یافته است
12. The band realised such novelties would help Red Rhino sell more records, so agreed to the slight compromise.
[ترجمه ترگمان]گروه تشخیص دادند که این چیزهای جدید به Rhino قرمز کمک خواهد کرد تا سوابق بیشتری را بفروشند، بنابراین با سازش اندک موافقت کردند
[ترجمه گوگل]این گروه متوجه شد که چنین نوآوری هایی به Red Rhino کمک می کند تا رکوردهای بیشتری را به فروش برساند، بنابراین به توافق کمی دست یافت
13. There are only about 5000 white rhino left living in the wild.
[ترجمه ترگمان]فقط ۵۰۰۰ لیره سفید وجود دارد که در بیابان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]تنها حدود 5000 راین سفید سفید وجود دارد که در وحشی زندگی می کنند
14. The black rhino is particularly vulnerable.
[ترجمه ترگمان]کرگدن سیاه به ویژه آسیب پذیر است
[ترجمه گوگل]رینو سیاه به خصوص آسیب پذیر است
15. The white rhino is now almost extinct.
[ترجمه learner] کرگدن سفید امروزه تقریبا منقرض شده است.
[ترجمه ترگمان]The سفید تقریبا منقرض شده است
[ترجمه گوگل]راین سفید اکنون تقریبا منقرض شده است