کلمه جو
صفحه اصلی

insurgence


معنی : یاغیگری، تمرد، طغیان، شورش، قیام
معانی دیگر : گردنکشی، insurgency تمرد

انگلیسی به فارسی

( insurgency ) تمرد، قیام، شورش، طغیان، یاغی گری


شورشی، شورش، طغیان، یاغیگری، تمرد، قیام


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an insurrection; rebellion.
مشابه: mutiny, rebellion

• mutiny, rebellion, uprising, revolt

مترادف و متضاد

یاغیگری (اسم)
riot, brigandage, insurgency, insurgence

تمرد (اسم)
rebellion, contumacy, insurgency, insurgence, recalcitrance, recalcitrancy

طغیان (اسم)
outbreak, riot, sedition, rebellion, outburst, insurgency, insurgence, insurrection, revolt, overflow, uprising, high water, rage of the sea, rout

شورش (اسم)
uproar, riot, revolution, mutation, sedition, worry, rebellion, insurgency, insurgence, insurrection, revolt, uprising

قیام (اسم)
rise, insurgency, insurgence, insurrection, uprising, resurrection

جملات نمونه

1. He has put out this counter insurgence strategy, it's a three point stategy.
[ترجمه ترگمان]او این مبارزه را با استراتژی insurgence انجام داده است، این یک نقطه three است
[ترجمه گوگل]او این استراتژی ضد شورشی را مطرح کرده است، این یک استراتژی سه گانه است

2. A weak insurgence movement against the Pinochet government was maintained inside Chile by elements sympathetic to the former Allende government.
[ترجمه ترگمان]جنبشی ضعیف علیه دولت پینوشه در شیلی توسط عناصر حامی دولت آلنده، حفظ شد
[ترجمه گوگل]یک جنبش ضعف شورشی در برابر دولت پینوشه در داخل شیلی توسط عناصری که با دولت آلنده مخالف بود، حفظ شد

3. After Liu Bang couple eradicated their partners of insurgence cruelly, the moral basis of Han Dynasty was shattered.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه (لیو بنگ)دو شریک خود را از \"insurgence\" جدا کرد، اساس اخلاقی سلسله هان خرد شد
[ترجمه گوگل]پس از لیو بانگ، زوجین شورش شورش کردند و پایه اخلاقی سلسله هان را مختل کرد

4. In Anbar, home to a virulent insurgence, the region had yet to be calmed by the alliance of tribes and American forces, later reinforced by the surge of United States troops in 200
[ترجمه ترگمان]در انبار، موطن یک insurgence زهرآگین، منطقه هنوز توسط اتحاد قبایل و نیروهای آمریکایی آرام شده است که بعدها با افزایش تعداد نیروهای آمریکایی به ۲۰۰ تن رسید
[ترجمه گوگل]در انبار، به دلیل شورش های شدید، این منطقه هنوز هم توسط اتحاد قبایل و نیروهای آمریکایی آرام شده است، که بعدها توسط نیروهای ایالات متحده در سال 200 تقویت شد

5. McGuire pleaded guilty to violating the federal Arms Export Control Act, conspiring to destroy military helicopters and aiding foreign insurgence.
[ترجمه ترگمان]مک گوایر حق دارد تا قانون کنترل صادرات سلاح فدرال را نقض کند و برای نابود کردن هلیکوپترهای نظامی و کمک به insurgence خارجی توطئه کند
[ترجمه گوگل]مک گویر مجرم شناختن را به نقض قانون کنترل صادرات افغانی فدرال محکوم کرد، توطئه برای نابودی هلیکوپتر نظامی و کمک به شورشیان خارجی

6. US troops moved into the Afghan mountains in an offensive to stop Taliban insurgence.
[ترجمه ترگمان]نیروهای آمریکایی در عملیاتی برای متوقف کردن حملات طالبان به کوهستان های افغانستان نقل مکان کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای آمریکایی به منظور جلوگیری از شورش طالبان به یک تهاجم به کوه های افغانی نقل مکان کردند

7. I have not been undergoing any of the following: imprisonment, being wanted by judiciary, sentenced for insurgence, treachery, corruption or homicide.
[ترجمه ترگمان]من هیچ یک از موارد زیر را تحمل نکرده ام: حبس شدن، تحت تعقیب قضایی، حبس ابد، خیانت، فساد یا قتل
[ترجمه گوگل]من به هیچ یک از موارد زیر عمل نکرده ام: زندان، که توسط قوه قضائیه مورد قضاوت قرار گرفته است، محکوم به شورش، خیانت، فساد و یا قتل است

8. True, true, so I guess one result of our neglect in Afganastan was that the insurgence network has grown by leaps and bounds.
[ترجمه ترگمان]درست است، بنابراین من حدس می زنم که یکی از نتایج غفلت ما در Afganastan این بود که شبکه insurgence با جهش و bounds رشد کرده است
[ترجمه گوگل]درست است، درست است، بنابراین من حدس می زنم یک نتیجه از غفلت ما در افغانستان بود که شبکه ضد شورش به واسطه جهش و دامنه رشد کرده است

9. Now we need to build a great wall on the Internet to protect the country from foreigners trying to promote insurgence and instability under the cloak of freedom.
[ترجمه ترگمان]اکنون ما نیاز به ساختن دیواری بزرگ بر روی اینترنت برای حفاظت از کشور در برابر بیگانگان و تلاش برای ترویج فساد و بی ثباتی در زیر شنل آزادی داریم
[ترجمه گوگل]اکنون ما باید یک دیوار بزرگ در اینترنت برای محافظت از کشور از خارجی ها در تلاش برای ترویج شورش و بی ثباتی تحت پوشش آزادی داشته باشیم


کلمات دیگر: