1. Fig While attraction and personal freeness decreasing day by day.
[ترجمه ترگمان]در حالی که جذابیت و کشش شخصی روز به روز کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در حالی که جاذبه و تنفر شخصی کاهش روز به روز
2. I will request birds to sing freeness of nature.
[ترجمه ترگمان]من از پرندگان درخواست خواهم کرد که طبیعت طبیعت را بخوانند
[ترجمه گوگل]من از پرندگان خواسته به آواز خواندن طبیعت درخواست خواهم کرد
3. Currently, the freeness of trade and investment has been an inreverasal trend.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، the تجارت و سرمایه گذاری یک گرایش inreverasal بوده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، عدم رونق تجارت و سرمایه گذاری، یک روند غیرمنتظره است
4. Forup-to-date process management the Tappi T227 standard compliant freeness modulecan provide up to 350 analyses per day.
[ترجمه ترگمان]management - compliant استاندارد to the compliant compliant modulecan modulecan modulecan to تا ۳۵۰ تحلیل در هر روز فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]ماژول فرآیند مدیریت فرآیند تا TAPPI T227 استاندارد ماژول freeness می تواند تا 350 تجزیه و تحلیل در روز ارائه دهد
5. Mechanical pulps are made to different freeness or drainage rates.
[ترجمه ترگمان]خمیره ای مکانیکی به نرخ های مختلف و یا زه کشی متفاوت ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]خمیر های مکانیکی به نرخ های مختلف فریزر و یا تخلیه ساخته می شوند
6. It features the freeness of learning, the nonrestrictiveness of transmissive forms, the employability of educational resources, and the interest of education.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق قابلیت یادگیری، the اشکال زیستی، قابلیت استخدام منابع آموزشی و علاقه به آموزش و پرورش را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]این ویژگی فرسایش یادگیری، عدم رعایت اشکال گذرا، قابلیت استخدام منابع آموزشی و علاقه آموزش است
7. The problems of regularization, freeness of impulse, stability and pole-placement of general descriptor systems(GDS) are studied by using dynamic compensation.
[ترجمه ترگمان]مشکلات تنظیم کننده، ایجاد انگیزه، ثبات و جایگاه قطب نمای کلی (GDS)با استفاده از جبران دینامیک مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]با استفاده از جبران پویایی مشکالت تنظیم، عدم تحرک، ثبات و قطب پذیری سیستم های توصیفگر عمومی (GDS) مورد بررسی قرار می گیرند
8. The features are romantic freeness symbol, incomplete repletion and amusing cartoons.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی ها، نماد freeness رمانتیک، خرافات ناقص و کارتون های سرگرم کننده هستند
[ترجمه گوگل]ویژگی های نماد freeness عاشقانه، تکمیل ناقص و کارتون های سرگرم کننده است
9. Both share the samestandard freeness measurement module and the new fibre analysis module with itsexpanded fibre measurement capabilities.
[ترجمه ترگمان]هر دو مدل سنجش samestandard freeness و مدول تحلیل فیبر جدید با قابلیت های سنجش فیبر itsexpanded را به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]هر دو ماژول اندازه گیری فرکانس samestandard و ماژول تجزیه و تحلیل فیبر جدید با قابلیت اندازه گیری فیبر آن را به اشتراک می گذارد
10. Modification of aspen SGW pulp fiber with complex cellulases could increase pulp freeness.
[ترجمه ترگمان]اصلاح of pulp SGW با fiber پیچیده می تواند freeness را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]اصلاح فیبر خمیر آسپیرین SGW با سلولزهای پیچیده می تواند باعث افزایش خلوص پالپ شود
11. But a man's free condition is of two parts: the instinctive freeness he experiences as an animal dweller on a planet, and the practical liberties he enjoys as a privileged member of human society.
[ترجمه ترگمان]اما وضع آزاد یک مرد از دو بخش است: تجربه غریزی که او به عنوان یک نفر ساکن روی کره زمین تجربه می کند، و آزادی عملی که او به عنوان یک عضو ممتاز جامعه انسانی از آن بهره می برد
[ترجمه گوگل]اما وضعیت آزاد انسان به دو بخش تقسیم می شود: غریزی غریزی که او به عنوان یک حیوان زنده در یک سیاره تجربه می کند و آزادی های عملی آن به عنوان یک عضو ممتاز جامعه ی انسانی لذت می برد
12. Through defibrination disposal, it can im-prove tensile strength of fibre, break intensity, binding strength and freeness within the inner fibre.
[ترجمه ترگمان]از طریق دفع مواد مخدر، می توان اثبات کرد که مقاومت کششی الیاف، شدت درهم شکستن، استحکام اتصال و freeness در فیبر داخلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]از طریق دفیبریسیون حذف می شود، می تواند مقاومت کششی فیبر، شدت شکستن، قدرت اتصال و freeness در داخل فیبر داخلی است
13. Then it sums up the characteristic of the sports tourism different from other tour methods: improving the health, diversified, participation, challenges and freeness etc.
[ترجمه ترگمان]سپس مشخصه گردشگری ورزشی متفاوت از دیگر روش های سفر را جمع بندی می کند: بهبود سلامت، تنوع، مشارکت، چالش ها و freeness
[ترجمه گوگل]سپس ویژگی گردشگری ورزشی متفاوت از سایر روشهای تور را خلاصه می کند: بهبود سلامت، تنوع، مشارکت، چالش ها و فرسایش و غیره
14. So the human civilization history is a process of overall development of human being and the subject, consciousness and freeness are established gradually.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تاریخ تمدن بشری یک فرآیند رشد کلی انسان است و موضوع، آگاهی و freeness به تدریج برقرار می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین تاریخ تمدن بشری یک فرآیند توسعه کلی انسان است و موضوع، آگاهی و فرسایش به تدریج ایجاد می شود