کلمه جو
صفحه اصلی

exterritorial


معنی : خارج الملکتی، برون مرزی
معانی دیگر : رجوع شود به: extraterritorial، extraterritorial خارج الملکتی

انگلیسی به فارسی

( extraterritorial ) برون‌مرزی


بیرونی، خارج الملکتی، برون مرزی


انگلیسی به انگلیسی

• outside the territorial limits of jurisdiction, extraterritorial

مترادف و متضاد

خارج الملکتی (صفت)
exterritorial, extraterritorial

برون مرزی (صفت)
exterritorial


کلمات دیگر: