کلمه جو
صفحه اصلی

freemasonry


معنی : فراماسیونی
معانی دیگر : اصول عقاید و مراسم فراماسون ها، انجمن فراماسون ها، فراماسون گری

انگلیسی به فارسی

فراماسیونی


فراماسونری، فراماسیونی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the principles, rites, and practices of Freemasons.

(2) تعریف: Freemasons collectively.

• mutual understanding, brotherhood; principles of the freemasons
freemasonry is the natural friendly feeling that exists between people who are of the same kind.
freemasonry is the organization of the freemasons and their beliefs and practices.

مترادف و متضاد

فراماسیونی (اسم)
freemasonry

جملات نمونه

1. He was very active in Freemasonry.
[ترجمه ترگمان]در فراماسونری بسیار فعال بود
[ترجمه گوگل]او در فراماسونری بسیار فعال بود

2. The two rivals were nevertheless united by the freemasonry of the acting profession.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این دو رقیب از لحاظ حرفه بازیگری با یکدیگر متحد بودند
[ترجمه گوگل]با این وجود، دو رقبای توسط فراماسونری حرفه حرفه ای متحد شدند

3. There's a sort of freemasonry among people who race in cars.
[ترجمه ترگمان]در میان مردمی که در ماشین مسابقه می دهند نوعی of وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوعی فیزیکدان در میان افرادی که در ماشین ها مسابقه دارند وجود دارد

4. Around my area, 50,000 men follow freemasonry and each has sworn to give his utmost allegiance to the Craft.
[ترجمه ترگمان]در اطراف منطقه من، ۵۰۰۰۰ مرد از freemasonry پیروی می کنند و هر کدام سوگند یاد کرده اند که نهایت وفاداری خود را به صنایع دستی برسانند
[ترجمه گوگل]در اطراف من، 50000 نفر از فراماسونری پیروی می کنند و هرکدام سوگند یاد می کنند که به وفاداری خود به صنف دست یابند

5. Emor had similarities with Freemasonry or Rosicrucianism.
[ترجمه ترگمان]Emor شباهت های بسیاری با فراماسونری یا Rosicrucianism داشت
[ترجمه گوگل]امور شباهت دارد به فراماسونری یا Rosicrucianism

6. All from personal experience agree that freemasonry brings the end of spiritual life in a church.
[ترجمه ترگمان]همه تجربیات شخصی اتفاق نظر دارند که freemasonry پایان زندگی معنوی را در کلیسا به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]همه از تجربه شخصی معتقدند که فهم مغز پایان زندگی معنوی را در یک کلیسا به پایان میرساند

7. Franklin was a member of Freemasonry, and was elected Fellow of the Royal Society of the United Kingdom.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین عضو فراماسون و عضو انجمن سلطنتی انگلستان بود
[ترجمه گوگل]فرانکلین عضو فراماسونری بود، و همکار از انجمن سلطنتی انگلستان انتخاب شد

8. By mixing the occult sciences of Freemasonry and Rosicrucianism while conspiring to achieve precise political goals, the Illuminati became an actor on the world stage.
[ترجمه ترگمان]\"Illuminati\" با مخلوط کردن علوم پنهانی فراماسونری و Rosicrucianism در حالی که برای رسیدن به اهداف دقیق سیاسی توطیه کردند، به بازیگری در صحنه جهانی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با مخلوط کردن علوم مخفی فراماسونری و Rosicrucianism در حالی که توافق برای رسیدن به اهداف دقیق سیاسی، Illuminati بازیگر در صحنه جهانی شد

9. He enjoyed the freemasonry of the press.
[ترجمه ترگمان]از freemasonry مطبوعات لذت می برد
[ترجمه گوگل]او از فراماسونری مطبوعات لذت می برد

10. Finally, we will conclude with a brief review of freemasonry today.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما با مروری کوتاه بر freemasonry امروز خاتمه خواهیم داد
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما با مرور کوتاهی از فراماسونری امروز به پایان خواهد رسید

11. A long-term irritant to the police has been the ongoing allegation that some officers have been closely connected with freemasonry.
[ترجمه ترگمان]نگرانی طولانی مدت پلیس این ادعا را رد کرده است که برخی از افسران به طور نزدیکی با freemasonry ارتباط دارند
[ترجمه گوگل]یک تحریک کننده در درازمدت به پلیس ادعایی مداوم بوده است که برخی از افسران به طور فزاینده ای با فیزیک سنگین ارتباط داشته اند

12. I have had to minister to several who have felt oppressed by their connection with freemasonry.
[ترجمه ترگمان]من باید به چند نفر و چند نفر که در ارتباط با freemasonry ستم کرده اند دفاع کنم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم به چندین نفر که به دلیل ارتباطشان با فیزیکدانان ظهور کرده بودند، سرپرستی کنم

13. First, we will deal with the original occult links of freemasonry.
[ترجمه ترگمان]اول، ما با پیوند اسرار آمیز اصلی of سر و کار داریم
[ترجمه گوگل]اولا، ما با لینک های مخفی اصلی فیزیکدانان روبرو خواهیم شد

14. Today, the Knights Templar is the name of a branch of Freemasonry.
[ترجمه ترگمان]امروزه، شوالی های هیکل نام شاخه فراماسونری است
[ترجمه گوگل]امروز، Templar شوالیه نام یک شاخه فراماسونری است

پیشنهاد کاربران

freemasonry ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: انجمن فراماسونی
تعریف: تشکیلاتی مخفی که مدعی گسترش همبستگی مردان آزادۀ جهان است


کلمات دیگر: