کلمه جو
صفحه اصلی

missy


معنی : خانم، دختر خانم، خانم کوچولو
معانی دیگر : (خودمانی - مصغر: miss) خانم کوچولو، دخترک

انگلیسی به فارسی

خانم کوچولو، دختر خانم، خانم


مسی، دختر خانم، خانم، خانم کوچولو


انگلیسی به انگلیسی

• miss, girl, young lady

مترادف و متضاد

خانم (اسم)
wife, mistress, dame, lady, madam, missy, donna, mademoiselle, dona, gentlewoman, goodwife, signora

دختر خانم (اسم)
missy, demoiselle, mademoiselle

خانم کوچولو (اسم)
missy, ladykin

جملات نمونه

1. Well, missy, what do you want?
[ترجمه ترگمان]خوب، خانم کوچولو، چه می خواهید؟
[ترجمه گوگل]خوب، خانم، چه میخواهی؟

2. They take Missy on walks through cities and wilderness areas and have learned to forgo restaurant meals for picnics and room service.
[ترجمه ترگمان]آن ها دختر کوچولو را به گردش در شهرها و مناطق جنگلی می برند و یاد گرفته اند که از وعده های رستوران برای پیک نیک و خدمات عمومی صرف نظر کنند
[ترجمه گوگل]آنها Missy را در مسیرهای پیاده روی از طریق شهرها و مناطق بیابانی می گیرند و آموخته اند که غذا های رستوران را برای پیک نیک و اتاق سرو غذا صرف کنند

3. He was drafted into civilian service by missy Peckha.
[ترجمه ترگمان]اون توسط خانم Peckha به خدمات شهری فرستاده شد
[ترجمه گوگل]او توسط مسی پکهه به خدمات غیرنظامی طراحی شده بود

4. Kylie doesn't feature on the soundtrack, but Missy Elliot and Beck do.
[ترجمه ترگمان]کایلی on را تغییر نمی دهد، اما خانم الیوت و بک این کار را می کنند
[ترجمه گوگل]کایلی در موسیقی متن نیست، اما خانم الیوت و بک انجام می دهند

5. Did Missy buy some more of those tapes?
[ترجمه ترگمان]میسی چند تا از اون نوارها رو خریده؟
[ترجمه گوگل]آیا Missy برخی از این نوارها را خرید؟

6. Don't you speak to me like that, missy!
[ترجمه ترگمان]این طور با من حرف نزن، دختر خانم!
[ترجمه گوگل]آیا با من صحبت نمی کنید، مسی!

7. Cao Cao as the sick, Missy asked to go to the hospital to see her.
[ترجمه ترگمان]خانم میسی، که مریض بود، از او خواست که به بیمارستان برود تا او را ببیند
[ترجمه گوگل]خانم Cao Cao به عنوان بیمار، خواسته برای رفتن به بیمارستان برای دیدن او

8. Gibbs: Quiet, missy. Cursed pirates sail these waters. You don't want to bring them.
[ترجمه ترگمان] ساکت، دختر خانم لعنت بر این دزدان دریایی بر این آب ها بادبان می کشند تو که نمی خواهی آن ها را بیاوری
[ترجمه گوگل]گیبس: آرام، مسی دزدان دریایی لعنتی این آبها را می سوزانند شما نمی خواهید آنها را بیاورید

9. Missy is reading a magazine. Her roommate, Daniel, comes to her for help.
[ترجمه ترگمان]میسی داره مجله می میخونه هم اتاقیش، \"دنیل\" برای کمک میاد پیشش
[ترجمه گوگل]Missy خواندن یک مجله است هم اتاقی او، دانیل، برای کمک به او می آید

10. Abel: You know what, watch your mouth little missy!
[ترجمه ترگمان]می دونی چیه، مواظب حرف زدنت باش دختر کوچولو
[ترجمه گوگل]آبی: شما می دانید که، دهان خود را کمی نگاه کنید!

11. YOU'RE PRETTY CREATIVE YOURSELF THERE, MISSY.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی مثل خودت، \"YOURSELF\"، \"missy\"
[ترجمه گوگل]شما خودتان هستید، MISSY

12. May I say a word to your telephone, missy? he asked roguishly.
[ترجمه ترگمان]می توانم یک کلمه به تلفن شما بگویم، خانم کوچولو؟ و از roguishly پرسید:
[ترجمه گوگل]می توانم یک کلمه به تلفن شما بگویم، مسی؟ او پرسه زده بود

13. She's one beautiful little missy and we managed to find her a home.
[ترجمه ترگمان]دختر زیبایی است و ما موفق شدیم او را خانه ای پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]او یکی از زیبایی های کوچک است و ما موفق به پیدا کردن او یک خانه

14. " Mind how you address me, missy.
[ترجمه ترگمان]حواست به من باشه خانم کوچولو
[ترجمه گوگل]'ذهن شما چگونه به من آدرس، مسی


کلمات دیگر: