1. The controversy surrounding the take-over yesterday continued to reverberate around the television industry.
[ترجمه ترگمان]بحث پیرامون این موضوع روز گذشته به بحث پیرامون صنعت تلویزیون ادامه داد
[ترجمه گوگل]بحث بر سر تصاحب دیروز همچنان در صنعت تلویزیون پخش شد
2. The traumas of the last week will reverberate through history.
[ترجمه ترگمان]صدمات این هفته گذشته در طول تاریخ طنین انداز خواهد شد
[ترجمه گوگل]مصیبت های هفته گذشته از طریق تاریخ دوباره به تصویر کشیده می شود
3. Repercussions of the case continue to reverberate through the financial world.
[ترجمه ترگمان]بازسازی این پرونده از طریق دنیای مالی به انعکاس خود ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]پیامدهای این پرونده از طریق دنیای مالی ادامه می یابد
4. News of his resignation continues to reverberate in the media.
[ترجمه ترگمان]نیوز آو د ورلد استعفای خود را در رسانه ها منعکس می کند
[ترجمه گوگل]خبر از استعفای او در رسانه ها ادامه دارد
5. And its impact is set to reverberate around theatreland for some time to come.
[ترجمه ترگمان]و تاثیر آن بر آن است که برای مدتی در اطراف theatreland طنین انداز شود
[ترجمه گوگل]و تأثیر آن برای مدت زمان کوتاهی در سراسر اطراف به نمایش گذاشته شده است
6. Sonar behaves differently because sounds reverberate off the sea floor.
[ترجمه ترگمان]Sonar رفتار متفاوتی دارد زیرا از کف دریا به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]سونار به طرز متفاوتی رفتار می کند، چون صداها از کف مرز عبور می کنند
7. The slightest movement caused them to twang and reverberate through the silent apartment.
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین حرکتی باعث شد که صدای twang در اتاق ساکت طنین انداز شود
[ترجمه گوگل]کوچکترین جنبش باعث شد که آنها از طریق آپارتمان ساکت و خاموش شوند
8. The noise seemed to reverberate around the ship.
[ترجمه ترگمان]صدا در اطراف کشتی طنین انداخت
[ترجمه گوگل]سر و صدا به نظر می رسید در اطراف کشتی reverberate
9. The loss of Earnhardt will reverberate around the track for ever; stock car racing just won't be the same.
[ترجمه ترگمان]از دست رفتن of در طول مسیر تا ابد در جریان قرار خواهد گرفت؛ ماشین فروش ماشین هم مثل همیشه نخواهد بود
[ترجمه گوگل]از دست دادن Earnhardt در اطراف مسیر را برای همیشه؛ مسابقه سهام خودرو فقط یکسان نیست
10. Sometimes the whole galaxy seemed to reverberate with a sob of pain, a moan of anguish.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات تمام کهکشان با ناله و ناله در فضا طنین می افکند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات کل کهکشان به نظر می رسید که با درد سوزش، وحشت زده می شود
11. Echoes of cries of pain reverberate in my heart.
[ترجمه ترگمان]صدای گریه و ناله در قلب من طنین انداخت
[ترجمه گوگل]رایحه گریه درد در قلب من احیا می شود
12. Echoes of cries of pain reverberate my heart.
[ترجمه ترگمان]صدای گریه و ناله در قلب من طنین انداخت
[ترجمه گوگل]پشت سر هم از گریه های درد قلب من را بازتاب می دهد
13. The white walls of the house coldly reverberate the lunar radiance.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای سفید خانه در پرتو مهتاب می درخشید
[ترجمه گوگل]دیوارهای سفید خانه به طور سردی تابش ماه را بازتاب می دهد
14. The cup - board seemed to groan and reverberate, as if shaken by lightning and thunder.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که صدای رعد و برق در فضا طنین انداخت، انگار که از رعد و برق تکان خورده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید مجلس فصلی به نظر می رسید مانند رعد و برق و زود رنج می اندازد
15. The killing continued reverberate also in congress Congress.
[ترجمه ترگمان]این قتل همچنان در کنگره کنگره طنین انداز شد
[ترجمه گوگل]قتل همچنان در کنگره کنگره ادامه داشت