کلمه جو
صفحه اصلی

piscatory


معنی : وابسته به ماهیگیری، وابسته به صیدماهی
معانی دیگر : piscatorial وابسته به ماهیگیری

انگلیسی به فارسی

( piscatorial )وابسته به ماهیگیری، وابسته به صیدماهی


فریزر، وابسته به ماهیگیری، وابسته به صیدماهی


مترادف و متضاد

وابسته به ماهیگیری (صفت)
piscatorial, piscatory

وابسته به صید ماهی (صفت)
piscatorial, piscatory


کلمات دیگر: