1. Lumbar support is very important if you're driving a long way.
[ترجمه ترگمان]اگر یک راه طولانی را رانندگی می کنید، حمایت Lumbar بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از کمری بسیار مهم است اگر رانندگی طولانی داشته باشید
2. She had to go into hospital for her lumbar operation.
[ترجمه ترگمان] اون مجبور شد بره بیمارستان برای عمل lumbar
[ترجمه گوگل]او مجبور شد برای انجام عمل کمریش به بیمارستان برود
3. Serial lumbar punctures and steroids are frequently used to reduce the intracranial pressure.
[ترجمه ترگمان]punctures و punctures پیاپی به منظور کاهش فشار intracranial مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]سوراخ سوراخهای کمری و استروئیدها اغلب برای کاهش فشار داخل جمجمه استفاده می شود
4. Radiographs of the women's lateral thoracic and lumbar spine were taken in a standardised manner.
[ترجمه ترگمان]حرکت مهره های قفسه سینه و کمری زنان به صورت استاندارد انجام شده است
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی قفسه سینه و ستون فقرات کمری زنان به روش استاندارد انجام شد
5. A lumbar puncture is necessary for those who are severely ill or in those who show any suggestion of nuchal rigidity.
[ترجمه ترگمان]کمری کمری برای افرادی که به شدت بیمار هستند و یا در آن هایی که هرگونه پیشنهاد سفتی ثابت را نشان می دهند، ضروری است
[ترجمه گوگل]سوراخ بینی کمری برای کسانی که به شدت بیمار هستند و یا کسانی که پیشنهادات سختی بینی را نشان می دهند ضروری است
6. There is disagreement among neurologists as to whether lumbar puncture should proceed without tomography in these circumstances.
[ترجمه ترگمان]عدم توافق بین متخصصان و متخصصان اعصاب در مورد این که کمری کمری باید بدون استفاده از پرتونگاری در این شرایط انجام شود وجود دارد
[ترجمه گوگل]در میان متخصصان علوم اعصاب، اختلاف نظر وجود دارد که آیا در این شرایط باید بدون نیاز به توموگرافی، بدون نیاز به توموگرافی، باید از سوراخ کردن کمر استفاده کرد
7. A lumbar puncture may be required if syphilis or granulomatous infection is suspected.
[ترجمه ترگمان]اگر بیماری سیفیلیس یا granulomatous مشکوک باشد، یک سوراخ کمری ممکن است مورد نیاز باشد
[ترجمه گوگل]اگر سیفلیس یا عفونت گرانولوماتوز مشکوک باشد، ممکن است نیاز به پونکسیون کمری باشد
8. The seats have built-in lumbar supports.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها از پشتیبانی کمری ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]کرسی های ساخته شده در پشتیبانی کمری دارند
9. He was in that terrible state of lumbar pain where mobility involves a slow ambulatory squat.
[ترجمه ترگمان]او در آن حالت وحشتناک از کمری قرار داشت که تحرک شامل یک زمین گردشی آهسته است
[ترجمه گوگل]او در آن وضعیت وحشتناک درد کمر قرار دارد که جابجایی شامل یک نشست آرام آرام است
10. Objective:To establish lumbar plexus digitized visible models for providing more precise anatomic data to minimally invasive surgery.
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد شبکه کوروئید نسبت به مدل های مریی برای ارائه اطلاعات دقیق تر و دقیق تر در عمل تهاجمی
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد الگوهای قابل مشاهده دیجیتالی کمرنگی کمری برای ارائه دقیق تر اطلاعات آناتومیکی به جراحی حداقل تهاجمی
11. The lumbar magnetic resonance imaging showed a cystic lesion with septation and slight rim enhancement after gadolinium administration at the L4–S1 area.
[ترجمه ترگمان]تصویر برداری رزونانس مغناطیسی کمری، یک ضایعه الویتگرویر با septation و افزایش لبه اندک را بعد از مدیریت gadolinium در ناحیه L۴ - S۱ نشان داد
[ترجمه گوگل]تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کمری نشان دهنده ضایعه کیستیک با جداسازی و افزایش لبه های جزئی پس از تجویز گادولینیم در ناحیه L4-S1 بود
12. We present a case of lumbar Charcot arthropathy with deformity treated successfully using such a procedure.
[ترجمه ترگمان]ما یک نمونه از کمری کمری کمری با نقص رفتاری را با استفاده از چنین روندی به طور موفقیت آمیز ارائه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک مورد آرتروپاتی چرکوتوی کمری با تغییر شکل را با موفقیت انجام دادیم
13. The purpose of the lumbar puncture was to attain the cerebrospinal fluid for the diagnosis.
[ترجمه ترگمان]هدف از کمری کمری رسیدن به مایع مغزی - نخاعی برای تشخیص است
[ترجمه گوگل]هدف از سوراخ کردن کمری، دستیابی به مایع مغزی نخاعی برای تشخیص است
14. Objective:To investigate MR manifestation of lumbar myeloid inverse conversion and differential diagnosis of common pathogeny.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی جلوه MR از تبدیل معکوس lumbar و تشخیص افتراقی of مشترک
[ترجمه گوگل]هدف: تحقیق در مورد نشانگر MR تبدیل معکوس میلوئید کمری و تشخیص افتراق پاتوژیک مشترک است
15. At each segment, the psoas muscle, lumbar plexus, and nerve roots were dissected.
[ترجمه ترگمان]در هر بخش، ماهیچه psoas، شبکه کمری و ریشه های عصبی کنده شد
[ترجمه گوگل]در هر قسمت، عضله psoa، رشته کمر و کمر، و ریشه های عصبی جدا شدند