1. trashy goods fit only to be palmed on the unwary
کالاهای بنجل که فقط می شد آنها را به اشخاص ناآگاه قالب کرد
2. She churns out trashy romantic novels.
[ترجمه ترگمان]داره رمان های عاشقانه پر می کنه
[ترجمه گوگل]او رمان های رمانتیک را خسته می کند
3. I was reading some trashy romance novel.
[ترجمه ترگمان] داشتم یه داستان عاشقانه داستان های عاشقانه میخوندم
[ترجمه گوگل]من خواندن برخی از رمان های عاشقانه خالی بودم
4. Why do so many people watch such ridiculous trashy programmes?
[ترجمه ترگمان]چرا بسیاری از مردم این برنامه های بی ارزش و بی ارزش را تماشا می کنند؟
[ترجمه گوگل]چرا بسیاری از مردم چنین برنامه های مخربی را می بینند؟
5. Was it prestigious or trashy to be a disco diva?
[ترجمه ترگمان]برات مهم بود که یه آواز دیسکو باشه؟
[ترجمه گوگل]آیا معتبر بودن یا نبودن یک دیسا دیو بود؟
6. They produce trashy TV programs that appeal to the lowest common denominator.
[ترجمه ترگمان]آن ها برنامه های تلویزیونی بی ارزش تولید می کنند که به پایین ترین مخرج مشترک اعتراض می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه های تلویزیونی نامناسب را تولید می کنند که به پایین ترین علامت مشترک تقسیم می شوند
7. Just because she's read some trashy paperback she thinks she's some kind of expert on the modusoperandi.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر اینکه اون یه سری کتاب های مزخرف رو خونده، اون فکر می کنه که یه جور تخصص تو modusoperandi
[ترجمه گوگل]فقط به این دلیل که او بعضی از کاغذ دیواری را بخواند، او فکر می کند او نوعی متخصص در مدوس اپندری است
8. Was there anything ever so mangy, trashy, as these potted objects?
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال هیچ چیز ای پیدا نشده بود که به اندازه این potted شوم بود؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال چنین چیزی شبیه به این گیاه بود؟
9. Why to feel oneself are very trashy occasionally?
[ترجمه ترگمان]چرا احساس می کنی گاهی اوقات خود را از دست می دهی؟
[ترجمه گوگل]چرا احساس گرسنگی می کنی؟
10. You nasty girl, you nasty, you trashy. You classless girl, you sleazy, you freaky.
[ترجمه ترگمان] ای زنیکه کثیف، آشغال کثیف، آشغال کثیف، تو دختر بی classless میدونی که خیلی عجیب غریبه
[ترجمه گوگل]شما دختر تند و زننده، شما تند و زننده، شما ناپاک شما دختر بی طبقه هستید، شما غریب، شما freaky
11. Ah nebber in mah life seed sech trashy niggers.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت تو عمرم این کاکا سیاها رو ندیده بودم
[ترجمه گوگل]بله، در نواحی مرکزی زندگی می کنند
12. I do not spend money to buy trashy thing.
[ترجمه ترگمان]پول را برای خرید چیزهای بی ارزش خرج نمی کنم
[ترجمه گوگل]من پول خرج نمی کنم چیزی بخورم
13. The result? Trashy scripts that cheapen the general American culture, bringing it more in line with the worldview of this adolescently oversexed and undercivilized man.
[ترجمه ترگمان]نتیجه؟ Trashy scripts که فرهنگ عمومی آمریکا را cheapen و آن را با جهان بینی این adolescently oversexed و undercivilized line
[ترجمه گوگل]نتیجه؟ خطوط کلاسیک که فرهنگ عمومی آمریکایی را ارزان تر می کند، آن را بیشتر با جهان بینی این مرد وحشی و غیر انسانی پرورش می دهد
14. My children spend too much time reading trashy comics.
[ترجمه ترگمان]بچه های من برای خواندن کتاب های بی ارزش خیلی وقت صرف می کنند
[ترجمه گوگل]بچه های من وقت کم خواندن کمیک های خالی را صرف می کنند