1. If you are chosen town clerk, forsooth, you cannot go to Tierra del Fuego this summer: but you may go to the land of infernal fire nevertheless.
[ترجمه ترگمان]اگر کارمند شهر را به راستی انتخاب کنید، شما نمی توانید به Tierra دل دل این تابستان بروید؛ اما با وجود این می توانید به سرزمین آتش جهنمی بروید
[ترجمه گوگل]اگر شما به عنوان شهردار شهر انتخاب شده اید، نمی توانید تابستان تابستان به Tierra del Fuego بروید، اما ممکن است شما به سرزمین آتشسوز بروید
2. But truly, forsooth, I find it hard to believe him the same man.
[ترجمه ترگمان]اما حقیقتا، به راستی، به نظر من هم این مرد را سخت باور خواهم کرد
[ترجمه گوگل]اما واقعا، برای من بسیار سخت است که او را همان مرد باور داشته باشم
3. If you are chosen town_clerk, forsooth, you cannot go to Tierra Del Fuego this summer: but you may go to the land of infernal fire nevertheless.
[ترجمه ترگمان]اگر در این تابستان شهر را انتخاب کنید، شما نمی توانید به Tierra دل Fuego بروید؛ اما با وجود این می توانید به سرزمین آتش جهنمی بروید
[ترجمه گوگل]اگر شما شهر شهرداری انتخاب کنید، برای تابستان امسال نمی توانید به تیررا دل فوگو بروید، اما ممکن است شما به سرزمین آتشسوز بروید
4. Forsooth, we lost. . . I gave the information which maybe too late for this tounament.
[ترجمه ترگمان]forsooth، ما از دست دادیم، اطلاعاتی رو که شاید برای این \"tounament\" دیر شده بود رو دادم
[ترجمه گوگل]Forsooth، ما از دست دادیم من اطلاعاتی را ارائه دادم که ممکن است خیلی دیر باشد
5. Much it concerns a man, forsooth, how a few sticks are slanted over him or under him, and what colors are daubed upon his box.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این ها به یک مرد مربوط می شود، چگونه چند تکه چوب بر او خم شده یا زیر او، و چه رنگی روی جعبه او نوشته شده است
[ترجمه گوگل]خیلی چیزها مربوط به یک مرد است، برای اینکه چند تا چوب بر روی او یا زیر او قرار بگیرد، و چه رنگی بر روی جعبه او پوشیده شده است
6. I will not gainsay love, called love forsooth.
[ترجمه ترگمان]من عشق را دوست نخواهم داشت و او را دوست خواهم داشت
[ترجمه گوگل]من عشق نخواهم گذاشت، عشق به نام عشق است
7. He will NOT use the word "not", forsooth!
[ترجمه Mahsa] او از کلمه " نه" واقعا استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]او از کلمه \"نه\" و به راستی استفاده نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]او نمی خواهد کلمه 'نه'، برای sooth!
8. Instant, I was forsooth scared in my innermost only possess any other bitterness and haze, Even if modicum can makes myself incapable give melody music comeliness encounter.
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه، من واقعا از innermost وحشت داشتم، فقط در اعماق وجودم ترس و اندوهی دیگر داشتم، حتی اگر بتوانم خودم را قادر به آن کنم که آهنگ زیبایی و زیبایی را در آن جا به جا کنم
[ترجمه گوگل]فورا، من به شدت ترسم در درون من تنها دارای هر گونه تلخ و غم و اندوه، حتی اگر modicum می تواند من خود را غیر قابل نفوذ می توان به برخورد ملودی موسیقی comeliness
9. But you, forsooth, who are eternally getting us to sleep with your diagrams and crotchets, must go and examing this wonderful piece of architecture.
[ترجمه ترگمان]اما شما، شما که برای ابد با diagrams و crotchets به خواب می روید، باید به این بخش شگفت انگیز معماری بروید
[ترجمه گوگل]اما شما، برای همیشه، که همیشه ما را با دیاگرام ها و حلقه های خود می خوابانیم، باید این قطعه معماری فوق العاده را بررسی کنیم
10. I am rich enough, forsooth, to distribute his authority on this occasion.
[ترجمه ترگمان]من به اندازه کافی غنی هستم که در این مورد صلاحیت خود را ایفا کنم
[ترجمه گوگل]من به اندازه کافی غنی هستم، برای توزیع اقتدار خود در این مناسبت
11. "Yea, forsooth," replied the bond-servant, staring with wide-open eyes at the scarlet letter, which, being a new-comer in the country, he had never before seen.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار جواب داد: بله، دار سی، که با چشمان گشاد شده به نامه ارغوانی خیره شده بود، که چون تازه وارد بود، پیش از این هرگز ندیده بود
[ترجمه گوگل]'بلافاصله'، خادم باند را پاسخ داد، با چشم های گسترده ای در نامه ی قرمز نشسته بود، که پیش از این هرگز دیده نمی شد
12. You forsooth be ignorant of self sham.
[ترجمه ترگمان]حتما از خود بی خود شده ای
[ترجمه گوگل]شما خودتان را نادانید
13. Forsooth, i am waiting for a person.
[ترجمه ترگمان]forsooth، من منتظر یک نفر هستم
[ترجمه گوگل]Forsooth، من منتظر یک شخص هستم