کلمه جو
صفحه اصلی

intrant


معنی : وارد، داخل، داخل شونده، دخول رسمی و قانونی، ورود رسمی، نفوذ کننده
معانی دیگر : کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود

انگلیسی به فارسی

داخل شونده، دخول رسمی و قانونی، ورود رسمی، کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی می‌شود، وارد، داخل، نفوذ کننده


مترادف و متضاد

وارد (اسم)
comer, infare, intrant, versant

داخل (اسم)
intrant, inside

داخل شونده (اسم)
intrant

دخول رسمی و قانونی (اسم)
intrant

ورود رسمی (اسم)
intrant

نفوذ کننده (اسم)
intrant


کلمات دیگر: