1. His book originated from a short story.
[ترجمه ترگمان]کتاب او از یک داستان کوتاه سرچشمه گرفته است
[ترجمه گوگل]کتاب او از یک داستان کوتاه ناشی شد
2. This short story was published by two journals of repute.
[ترجمه ترگمان]این داستان کوتاه توسط دو مجله شهرت منتشر شد
[ترجمه گوگل]این داستان کوتاه توسط دو مجله مشهور منتشر شده است
3. Runyon was a master of the short story.
[ترجمه ترگمان] Runyon \"استاد داستان کوتاه بود\"
[ترجمه گوگل]Runyon استاد داستان کوتاه بود
4. He expanded his short story into a book.
[ترجمه ترگمان]داستان کوتاه خود را به کتابی تعمیم داد
[ترجمه گوگل]او داستان کوتاه خود را به یک کتاب گسترش داد
5. The short story is often considered to be a sort of poor relation to the novel.
[ترجمه ترگمان]داستان کوتاه اغلب یک نوع ارتباط ضعیف با رمان در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]داستان کوتاه اغلب به عنوان نوعی رابطه ضعیف با رمان در نظر گرفته می شود
6. I started out to write a short story, but it soon developed into a novel.
[ترجمه ترگمان]شروع به نوشتن یک داستان کوتاه کردم، اما خیلی زود به یک رمان تبدیل شد
[ترجمه گوگل]من شروع به نوشتن یک داستان کوتاه کردم، اما به زودی به یک رمان تبدیل شد
7. He chopped the short story by two paragraphs.
[ترجمه ترگمان]او داستان کوتاه را با دو پاراگراف خلاصه کرد
[ترجمه گوگل]او داستان کوتاه را با دو پاراگراف خرد کرد
8. They ran this short story in five issues.
[ترجمه ترگمان]آن ها این داستان کوتاه را در پنج مورد اجرا کردند
[ترجمه گوگل]آنها این داستان کوتاه را در پنج موضوع اجرا کردند
9. The film is based on a short story by Thomas Mann.
[ترجمه ترگمان]این فیلم براساس داستان کوتاهی توسط توماس مان ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این فیلم بر اساس یک داستان کوتاه توسط توماس مان ساخته شده است
10. He knocked out the short story in one month.
[ترجمه ترگمان]او داستان کوتاه را در عرض یک ماه خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او یک داستان کوتاه را از دست داد
11. I am also writing a short story.
[ترجمه ترگمان]من همچنین یک داستان کوتاه می نویسم
[ترجمه گوگل]من همچنین یک داستان کوتاه نوشتم
12. The novel is an expansion of a short story he wrote about forty years ago.
[ترجمه ترگمان]رمان گسترش یک داستان کوتاه است که او حدود چهل سال پیش نوشت
[ترجمه گوگل]رمان داستان کوتاهی است که او در حدود چهل سال پیش نوشت
13. He can whack out a short story every week.
[ترجمه ترگمان] هر هفته یه داستان کوتاه درست می کنه
[ترجمه گوگل]او می تواند هر هفته یک داستان کوتاه بکشد
14. Novel and short story are different genres.
[ترجمه ترگمان]داستان کوتاه و کوتاه ژانرهای مختلف هستند
[ترجمه گوگل]رمان و داستان کوتاه ژانرهای مختلفی دارند
15. The film originated in / from a short story.
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان کوتاهی دارد
[ترجمه گوگل]این فیلم در / از یک داستان کوتاه آغاز شد