کلمه جو
صفحه اصلی

shortbread


معنی : کماج، کلوچه ترد
معانی دیگر : نان کماج، کلوچه ی ترد، کیک یا شیرینی پر کره

انگلیسی به فارسی

کلوچه ترد، کماج


کرم کوتاه، کماج، کلوچه ترد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a rich cake or cookie that contains much shortening, esp. butter.

• rich butter cookie, cookie made with a large amount of shortening
shortbread is a kind of biscuit made from flour, sugar, and butter.

مترادف و متضاد

کماج (اسم)
shortbread

کلوچه ترد (اسم)
shortbread, shortcake

جملات نمونه

1. You can make shortbread with margarine instead of butter, but it isn't the same.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی ما رو به جای کره و کره درست کنی، اما مثل هم نیست
[ترجمه گوگل]شما می توانید ترجیحا با مارگارین به جای کره تهیه کنید، اما این همان نیست

2. At least I've my shortbread baked, I wouldn't give the bought stuff houseroom.
[ترجمه ترگمان]و حداقل I رو شکر می کنم که the رو برای نگهش دارم
[ترجمه گوگل]حداقل من پودر پیاز من را می خورم، نمی توانم خانه ی خریداری شده را بدهم

3. Rich chocolate pudding, crunchy shortbread crust, topped with fresh whip cream.
[ترجمه ترگمان]پودینگ شکلاتی، ترد نان برشته با خامه تازه
[ترجمه گوگل]پودینگ شکلات با شکوه، پوسته نارنجی تند، حاوی کرم شیرین تازه است

4. The sauced rice shortbread in the invention is faint yellow and cuboid, has elegant appearance, is luscious and tasty and crisp, and has enriched nutrition.
[ترجمه ترگمان]برنج sauced در این اختراع زرد و زرد است، ظاهری ظریف دارد، آبدار و خوش مزه و ترد است و مواد غذایی غنی دارد
[ترجمه گوگل]کره بادام زمینی برنجی که در این اختراع ظاهری ضعیف و زرد دارد، دارای ظرافت ظریف است، خوش طعم و خوشمزه و ترد است و دارای تغذیه غنی شده است

5. Its texture is different from regular shortbread.
[ترجمه ترگمان]بافت آن متفاوت از shortbread معمولی است
[ترجمه گوگل]بافت آن متفاوت از کباب معمولی است

6. Shortbread is a short crumbly cookie.
[ترجمه ترگمان]shortbread یه کلوچه کوتاهه
[ترجمه گوگل]Shortbread یک کوکی کریستالی کوتاه است

7. Shortbread is so named because of its crumbly texture.
[ترجمه ترگمان]shortbread به دلیل بافت crumbly آن به نام shortbread نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]کمربند به دلیل بافت خرد شده آن نامگذاری شده است

8. "With the buttery crunch of a sophisticated shortbread, these are dangerously addictive, " says Apartment Therapy.
[ترجمه ترگمان]فیلم در درمان آپارتمان می گوید: \" با فروپاشی کره ای یک shortbread پیچیده، اینها به طور خطرناکی اعتیاد آور هستند \"
[ترجمه گوگل]'آپارتمان درمان' می گوید: 'با کریستال کره ای از نارنجی پیچیده، اینها خطرناک است که اعتیاد آور است '

9. Here are some shortbread and some home - made cakes.
[ترجمه ترگمان]این هم کمی کلوچه و مقداری کیک خانگی است
[ترجمه گوگل]در اینجا برخی از کیک های کوچک و کیک های خانگی ساخته شده اند

10. And anyone who knows shortbread, can attest to the fact that the dough is very heavy with no liquid ingredients.
[ترجمه ترگمان]و هر کسی که shortbread را می شناسد، می تواند تصدیق کند که خمیر خیلی سنگین است و مواد تشکیل دهنده مایع ندارد
[ترجمه گوگل]و هر کس که کنجاله کاغذ را می داند، می تواند به این واقعیت بیندیشد که خمیر بدون مواد مضر بسیار سنگین است

11. Jess looked at the worried forehead wrinkles, the nervous hands fussing over the teacups, plum cake and shortbread.
[ترجمه ترگمان]جس به چین های پیشانی نگران نگاه کرد و دست عصبی و عصبی فنجان چای و نان قندی را نگه داشت
[ترجمه گوگل]جس به چین و چروک صورت پیشانی نگاه کرد، دست های عصبی که بر روی پوزه ها، کیک آلو و نان شیرینی زده بود

12. Why not? she thought, and packed a sample treacle cake and some shortbread with her first order.
[ترجمه ترگمان]چرا که نه؟ او فکر کرد و مقداری نان قندی و مقداری نان قندی را با سفارش اول بسته بندی کرد
[ترجمه گوگل]چرا که نه؟ او فکر کرد، و یک کیک پاستوریزه ای را انتخاب کرد و بعضی از کیک های کوچک را با اولین سفارشش بسته بندی کرد

13. This china teapot is the perfect centrepiece to accompany shortbread and Christmas cake.
[ترجمه ترگمان]این قوری چینی بهترین جا برای همراهی نان و کیک کریسمس است
[ترجمه گوگل]این قوری چینی قهوه ای عالی برای همراهی کیک کیک کریسمس و کریسمس است


کلمات دیگر: