کلمه جو
صفحه اصلی

hyoid


معنی : لامی
معانی دیگر : (کالبد شناسی) استخوان لامی (که در انسان به شکل u یا نعل است)

انگلیسی به فارسی

لامی


هوید، لامی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or designating a bone or bones at the base of the tongue in man, or a similar set in animals.
اسم ( noun )
• : تعریف: the hyoid bone or bones.

• bone at the base of the tongue (anatomy, zoology)
pertaining to a bone at the base of the tongue (anatomy, zoology)

مترادف و متضاد

لامی (اسم)
hyoid

جملات نمونه

1. He thinks you broke her hyoid bone with a silk stocking wrapped around her neck.
[ترجمه ترگمان]اون فکر می کنه که تو استخوان لامی رو با یه جوراب ابریشمی که دور گردنش پیچیده بود شکستی
[ترجمه گوگل]او فکر می کند استخوان هیوئید خود را با یک جوراب ابریشمی دور گردن خود پیچیده است

2. That hyoid bone covers the entrance of cricoid cartilage will bring constriction of the new laryngeal orifice and make decannulation difficult.
[ترجمه ترگمان]آن استخوان hyoid دهانه غضروف cricoid را پوشانده و باعث انقباض of جدید می شود و decannulation را دشوار می سازد
[ترجمه گوگل]این استخوان هیوئید، ورودی غضروف کریوئید را پوشش می دهد و موجب تخریب حفره های حنجره ای جدید می شود و باعث می شود دندان ها دچار مشکل شوند

3. Hyoid bone and arytenoid cartilages were resected and cricoid cartilage anastomosis with the base of the tongue and submental muscles.
[ترجمه ترگمان]cartilages استخوانی و استخوان arytenoid resected و cricoid غضروف با پایه زبان و ماهیچه های submental قرار داشتند
[ترجمه گوگل]غضروف هیوئید و غضروف آرتیونوئید برداشته شده و آناستوموز غضروف کری کوییدی با پایه زبان و عضلات زیر جلدی است

4. Conclusion:This study showed that changes in hyoid bone position were related to changes in mandibular position.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تغییرات در موقعیت استخوان hyoid به تغییرات در موقعیت mandibular مربوط می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تغییرات در موقعیت استخوان هیوئید با تغییرات وضعیت مندیبل ارتباط دارد

5. The hyoid (U-shaped) bone is located in the throat region where it is attached to some of muscles of the tongue and floor of the mouth; it is not joined to any other bone.
[ترجمه ترگمان]استخوان hyoid (U شکل)در ناحیه گلو قرار دارد که به برخی از ماهیچه های زبان و کف دهان متصل می شود؛ این استخوان به هیچ استخوان دیگری متصل نمی شود
[ترجمه گوگل]استخوان هیوئید (U-shaped) در ناحیه گلو قرار دارد که در آن به برخی از ماهیچه های زبان و کف دهان متصل می شود آن را به هیچ استخوان دیگری وصل نیست

6. No patient recurred. Conclusions Incisions choosing, treatment to hyoid and stump are the key of operation of thyroglossal cyst and fistula.
[ترجمه ترگمان]بیمار به یاد نمی آورد نتیجه گیری انتخاب، درمان به hyoid و stump، کلید عملیات of کیست و فیستول است
[ترجمه گوگل]هیچ بیمار تکرار نشد نتیجه گیری انتخاب برش، درمان با هیوئید و پاره شدن، کلید عمل کیست تیروژلوزال و فیستول است

7. In apes the hyoid attaches to a large pouch called an air sac, that makes sounds bigger and deeper.
[ترجمه ترگمان]در کپی ها the به کیسه بزرگی موسوم به کیسه هوا متصل می شود که باعث می شود صداها بزرگ تر و عمیق تر به نظر برسند
[ترجمه گوگل]هیوئید در گاوها به یک کیسه بزرگ به نام کیسه هوا متصل می شود که باعث می شود صداها بزرگتر و عمیق تر شود

8. ConclusionThe hyoid bone moves both upward and forward during swallowing, the amplitude of upward displacement is highly variable and influenced by food viscosity.
[ترجمه ترگمان]استخوان hyoid ConclusionThe هر دو به سمت بالا و جلو در حین بلعیدن حرکت می کند، دامنه جابجایی رو به بالا به شدت متغیر است و توسط ویسکوزیته مواد تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: استخوان هیوئید در طول بلع هر دو به سمت بالا و جلو حرکت می کند، دامنه حرکت جابجایی بالا بسیار متغیر است و تحت تاثیر ویسکوزیت غذایی قرار می گیرد

9. Differences in changes of upper airway, mandible and hyoid bone were also analyzed among the doctor experience position, final adjusted position and original position.
[ترجمه ترگمان]تفاوت ها در تغییرات در راه تنفسی فوقانی، فک و استخوان hyoid نیز در میان موقعیت تجربه پزشک، موقعیت تنظیم شده نهایی و موقعیت اصلی آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]تفاوت در تغییر مسیرهای بالایی فک بالا، اندام و استخوان هیوئید نیز در میان موقعیت تجربه دکتر، موقعیت تنظیم نهایی و موقعیت اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

10. After submaxilla antedisplacement, direction and distance of hyoid bone is a view point of curing OSAHS patients.
[ترجمه ترگمان]بعد از submaxilla antedisplacement، جهت و فاصله استخوان hyoid یک نقطه از درمان بیماران OSAHS است
[ترجمه گوگل]پس از جایگزینی submaxilla antedis، جهت و فاصله استخوان هیوئید نقطه نظر درمان بیماران OSAHS است

11. Conclusion The body of hyoid bone with sternohyoid or omohyoid muscle flap is an ideal material with extensive flexibility in laryngeal function reconstruction after partial laryngectomy.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بدنه استخوان hyoid با دریچه ماهیچه sternohyoid یا omohyoid یک ماده ایده آل با انعطاف پذیری گسترده در بازسازی تابع laryngeal پس از laryngectomy جزیی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بدن استخوان هیوئید با فلاپ عضلات سنتونوفیوئید یا لنفوسیت اوموهیوئید یک ماده ایده آل است که انعطاف پذیری زیادی در بازسازی عملکرد حنجره بعد از لارنگکتومی جزئی دارد

12. Hyoid bone fracture from a gunshot wound . [ comment ] .
[ترجمه ترگمان]شکستگی استخوان روی زخم گلوله
[ترجمه گوگل]شکستگی استخوان هیوئید از زخم گلوله [ اظهار نظر ]

13. The jaw, hyoid and gill arches.
[ترجمه ترگمان]فک، hyoid و gill
[ترجمه گوگل]شکاف، قوس هایوئید و قوس

14. Firstly, the hyoid bone's looping structure around the whole skull was found to act as a "safety belt", especially after the initial impact.
[ترجمه ترگمان]ابتدا ساختار حلقه استخوان اطراف جمجمه بعنوان \"کمربند ایمنی\" عمل می کند، به خصوص بعد از تاثیر اولیه
[ترجمه گوگل]در ابتدا، ساختار حلقه استخوانی هیوئید در اطراف کل جمجمه به عنوان یک کمربند ایمنی عمل می کرد، به ویژه پس از ضربه اولیه

15. Conclusions We should establish the normal values of hyoid position by gender and age.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ما باید ارزش های نرمال موقعیت hyoid را با جنسیت و سن برقرار کنیم
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: باید مقادیر طبیعی موقعیت هیوئید را براساس جنسیت و سن تعیین کنیم


کلمات دیگر: