1. He was regularly pilloried by the press for his radical ideas.
[ترجمه ترگمان]او به طور منظم توسط مطبوعات برای عقاید رادیکال خود مورد شکنجه قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]او برای مطبوعات خود برای ایده های رادیکال خود به طور مرتب فریب خورده بود
2. Although regularly pilloried by the press as an obnoxious loudmouth, he is, nonetheless, an effective politician.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این مطبوعات به طور منظم توسط مطبوعات به عنوان یک loudmouth نفرت انگیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند، با این وجود، او یک سیاست مدار کارآمد است
[ترجمه گوگل]با وجودی که مطبوعات به طور روزمره به عنوان یک صدای بلند و بی رحمانه مطرح می شوند، با این حال، یک سیاستمدار موثر است
3. A man has been forced to resign as a result of being pilloried by some of the press.
[ترجمه ترگمان]مردی که مجبور به استعفا از سوی برخی از مطبوعات شده است، مجبور به استعفا شده است
[ترجمه گوگل]در نتیجه بعضی از مطبوعات مردی مجبور به استعفا شد
4. He was pilloried in the newspapers and his resignation demanded.
[ترجمه ترگمان]او در روزنامه ها مورد شکنجه قرار گرفت و استعفای او خواستار شد
[ترجمه گوگل]او در روزنامه ها گمراه شد و خواستار استعفای وی شد
5. He was pilloried, but she escaped without blemish.
[ترجمه ترگمان]او به حال انتقاد و تحقیر بود، اما بدون هیچ عیب و نقص فرار کرد
[ترجمه گوگل]او دزدیده شده بود، اما او بدون حادثه فرار کرد
6. The education secretary was pilloried by the press for his latest proposals.
[ترجمه ترگمان]دبیر آموزشی در مورد آخرین پیشنهادها خود مطبوعات را مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه گوگل]دبیرکل آموزش و پرورش برای مطبوعات خود برای آخرین پیشنهاداتش دزدیده شده بود
7. She was pilloried in the press for her extravagant parties.
[ترجمه ترگمان]او در مطبوعات به خاطر مهمانی های باشکوه او مورد انتقاد قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]او در مطبوعات برای احزاب عجیب و غریبش فریب خورده بود
8. We do not want to pillory people without cause.
[ترجمه ترگمان]ما نمی خوایم بدون دلیل، مردم رو ببینیم
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم مردم بی گناه بدون علت
9. Lesbians who wished to become parents by artificial insemination found themselves pilloried by the media.
[ترجمه ترگمان]Lesbians که می خواستند از طریق لقاح مصنوعی به پدر و مادر تبدیل شوند، خود را توسط رسانه ها مورد استهزا قرار دادند
[ترجمه گوگل]لزبین ها که آرزو داشتند با تلقیح مصنوعی به والدین تبدیل شوند، رسانه هایشان را از بین بردند
10. Middleton suffered the ultimate humiliation of being pilloried by his colleagues in front of the television cameras.
[ترجمه ترگمان]میدلتون از تحقیر نهایی همکارانش در مقابل دوربین های تلویزیونی رنج برد
[ترجمه گوگل]میدلتون از تحقیر وحشتناکی که توسط همکارانش در مقابل دوربین های تلویزیونی پرده برداری کرد، رنج می برد
11. Carter was pilloried for his military policies.
[ترجمه ترگمان]کارتر برای سیاست های نظامی اش مورد ضرب و شتم قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کارتر برای سیاست های نظامی خود دچار تفرقه شد
12. Feminists who recognize this contradiction are pilloried for their pains.
[ترجمه ترگمان]کسانی که این تناقض را به رسمیت می شناسند به خاطر درد و رنج خود مورد شکنجه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]فمینیست هایی که این تضاد را تشخیص می دهند به خاطر دردشان پریشان شده اند
13. First, it should he held up for critical inspection, pilloried when necessary.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، باید برای بازرسی انتقادی، در صورت لزوم، مورد شکنجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ابتدا باید او را برای بازرسی بحرانی برگزار کند، در صورت لزوم به قتل رسید
14. Harper was pilloried in the press after his team's sixth consecutive defeat.
[ترجمه ترگمان]بعد از سومین شکست متوالی تیم او هار پر در حال آزار و تحقیر بود
[ترجمه گوگل]هارپر در مطبوعات پس از ششمین بار متوالی پیروزی تیمش بود
15. Meanwhile, the transformation from pillory to drama incarnates the intention transformation of watch. Thus, it reflects some kind of mood of the writer and the society.
[ترجمه ترگمان]در خلال این احوال، تغییر از پیلوری < Number > ۱ < \/ Number > لیره به درام، تغییر قصد تماشا را تغییر داد بنابراین، این نشان دهنده نوعی حالت روحی نویسنده و جامعه است
[ترجمه گوگل]در عین حال، تبدیل از قهرمان به درام تجسم تحول قصد تماشا است بنابراین، آن را منعکس کننده نوعی خلق و خوی نویسنده و جامعه است