1. to revel in one's freedom
از آزادی خود لذت بردن
2. Young men revel in doing dangerous tasks.
[ترجمه ترگمان]جوانان از انجام کاره ای خطرناک لذت می برند
[ترجمه گوگل]جوانان در انجام وظایف خطرناک لذت می برند
3. Marie seemed to revel in his old-fashioned chivalry.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ماری از جوانمردی و fashioned لذت می برد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که ماری به چهره قدیمی اش علاقه داشت
4. She seems to revel in annoying her parents.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد از پدر و مادرش لذت میبره
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او به پدر و مادرش آزار دهنده است
5. Some people seem to revel in annoying others.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم از آزار دیگران لذت می برند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد به نظر می آید که دیگران را آزار دهند
6. Moments that you want to revel in again and again.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای که تو می خواهی دوباره و دوباره از آن لذت ببری
[ترجمه گوگل]لحظاتی که میخواهید دوباره و دوباره بیدار شوید
7. For a fleeting second she allowed herself to revel in the unaccustomed feeling of having the upper hand over him.
[ترجمه ترگمان]برای یک لحظه گذرا به خود اجازه داد که در آن احساس غیر عادی که دست بالایی او را گرفته بود لذت ببرد
[ترجمه گوگل]برای یک دومین زودگذر، او اجازه می داد خودش را به احساس غریب از دست دادن او برساند
8. Most men of my acquaintance revel in happy ignorance when it comes to knowing plans and dates for the weeks ahead.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردان از آشنایی با من لذت می برند وقتی که برنامه و تاریخ ها را برای هفته های آینده مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر مردان از آشنایی من در جهل و نادانی خوشحال هستند زمانی که آن را به دانستن برنامه ها و تاریخ برای هفته های پیش رو
9. Some will revel in having more time for themselves; others will feel lost.
[ترجمه ترگمان]برخی از اینکه زمان بیشتری برای خود داشته باشند لذت می برند؛ برخی دیگر احساس خود را از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها به داشتن وقت بیشتری برای خود لذت خواهند برد دیگران احساس گرسنگی می کنند
10. If familiarity makes you happy, you will revel in the stock characters, stock situations, stock dialogue and stock direction.
[ترجمه ترگمان]اگر آشنایی شما را خوشحال کند، از شخصیت های سهام، شرایط سهام، گفتگوی سهام و جهت سهام لذت خواهید برد
[ترجمه گوگل]اگر آشنایی شما را خوشحال کند، به شخصیت های سهام، موقعیت های سهام، گفتگوی سهام و مسیر سهام بستگی دارد
11. They revel in the talent of others.
[ترجمه ترگمان]از هنر دیگران لذت می برند
[ترجمه گوگل]آنها از استعداد دیگران لذت می برند
12. The chief superintendent seemed to revel in the reprimand he issued to her.
[ترجمه ترگمان]رئیس به نظر می رسید که او از توبیخ و توبیخ خود لذت می برد
[ترجمه گوگل]سرپرست ارشد به نظر می رسید به تمسخر او به او صادر شده است
13. It's the kind of thing I really revel in!
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که من از آن لذت می برم!
[ترجمه گوگل]این چیزی است که من واقعا به آن افتخار می کنم!
14. Accept who you are; and revel in it. Mitch Albom
[ترجمه ترگمان]قبول کنید که شما کی هستید و از آن لذت ببرید میچ Albom
[ترجمه گوگل]قبول کن که شما؛ و لذت بردن از آن میچ آلبوم
15. Also Revel Alderson, several dozen political commentators and, oh yes, me.
[ترجمه ترگمان]همچنین Revel Alderson، چندین مفسر سیاسی و، اوه بله، من
[ترجمه گوگل]همچنین رول آلدرسون، چندین مفسر سیاسی و آه بله من