کلمه جو
صفحه اصلی

extraterritorial


معنی : خارج الملکتی، خارج مملکتی، واقع در خارج قلمرو داخلی
معانی دیگر : (بیرون از سرحدات یا قلمرو ایالت یا کشور و غیره) برون مرزی، برون کشوری، برون ایالتی

انگلیسی به فارسی

واقع درخارج قلمرو داخلی، خارج مملکتی


خارج از قلمروی، خارج مملکتی، خارج الملکتی، واقع در خارج قلمرو داخلی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: extraterritorially (adv.)
• : تعریف: outside of or beyond territorial boundaries or jurisdiction.

• outside of a country's domain

مترادف و متضاد

خارج الملکتی (صفت)
exterritorial, extraterritorial

خارج مملکتی (صفت)
extraterritorial

واقع در خارج قلمرو داخلی (صفت)
extraterritorial

جملات نمونه

1. I thought it would be extraterritorial, out of society, forming its own new universe.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم it، خارج از جامعه، دنیای جدید خودش را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که خارج از قلمرو خارج از جامعه است و جهان جدید خود را تشکیل می دهد

2. For example, the reciprocal legislation providing for extraterritorial jurisdiction does not seem much used.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، قانون دوطرفه که برای حوزه قضایی extraterritorial تامین می شود چندان مورد استفاده قرار نمی گیرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قوانین متقابل که به امضاء قلمداد می شوند، بسیار مورد استفاده قرار نمی گیرد

3. Most of Britain's former extraterritorial possessions are now independent.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مستملکات former در بریتانیا در حال حاضر مستقل هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر اموال سابق بریتانیا در حال حاضر مستقل است

4. First, extraterritorial assassinations are going to happen more and more.
[ترجمه ترگمان]اول، ترورهای extraterritorial بیشتر و بیشتر اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]اول، ترور فرانسوی ها بیشتر و بیشتر اتفاق می افتد

5. For example, the Military Extraterritorial Jurisdiction Act (MEJA) allows the prosecution of contractors who work for the Department of Defence.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، قانون Extraterritorial نظامی (MEJA)اجازه پی گرد مقاطعه کاران که برای وزارت دفاع کار می کنند را مجاز می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قانون صدور مجوز نظامی خارج از قلمرو (MEJA) به پیگرد قانونی برای قراردادیانی که برای وزارت دفاع مشغولند، اجازه می دهد

6. Second, extraterritorial incursions and spread risk.
[ترجمه ترگمان]دوم، تهاجمات مافوق extraterritorial و گسترش خطر
[ترجمه گوگل]دوم، تهاجم خارجی و گسترش ریسک

7. Extraterritorial assassinations facilitated by unmanned drones have become, he writes, "an integral part" of national security strategy.
[ترجمه ترگمان]او می نویسد که ترورهای Extraterritorial که توسط هواپیماهای بدون سرنشین تسهیل شده اند تبدیل به یک بخش کامل از استراتژی امنیت ملی شده اند
[ترجمه گوگل]او می نویسد، 'بخش جدایی ناپذیر از استراتژی امنیت ملی'، ترورهای فرانسوی که توسط هواپیماهای بدون سرنشین تسهیل می شود، تبدیل شده است

8. Upon the extraterritorial investigation, the difference among the countries could also value detailed comparison and research.
[ترجمه ترگمان]در تحقیقات برون مرزی، تفاوت بین این کشورها می تواند برای مقایسه و تحقیق با جزئیات برابر باشد
[ترجمه گوگل]براساس تحقیقات خارج از قلمرو، تفاوت بین کشورها نیز می تواند مقیاس و تحقیق دقیق را ارزیابی کند

9. Part four discusses the extraterritorial status of MLM and the merits we should learn from.
[ترجمه ترگمان]قسمت چهار درباره وضعیت فرامرزی of و the که باید از آن یاد بگیریم بحث می کند
[ترجمه گوگل]قسمت چهارم وضعیت خارج از مرزهای MLM را مورد بررسی قرار می دهد

10. The extraterritorial effect of national competition law results in more international conflicts, relation between trade and competition highlights in the international society.
[ترجمه ترگمان]اثر extraterritorial قانون رقابت ملی منجر به درگیری های بین المللی بیشتر، ارتباط بین روابط تجاری و رقابت در جامعه بین الملل می شود
[ترجمه گوگل]اثر خارج از قلمرو قانون ملی رقابت منجر به بروز اختلافات بین المللی، ارتباط بین بازه های تجاری و رقابت در جامعه بین المللی می شود

11. For pure economic loss, Extraterritorial law countries has undergone the process that no compensation, except compensation and the choice of compensation.
[ترجمه ترگمان]برای ضرر اقتصادی خالص، این کشورها فرآیند را متحمل شده اند که هیچ غرامتی به جز غرامت و انتخاب غرامت ندارند
[ترجمه گوگل]برای خسارت اقتصادی خالص، کشورهای قانون اکثریتالیتی تحت فرآیند هستند که بدون جبران خسارت، جز جبران خسارت و انتخاب جبران خسارت

12. Most extraterritorial legislation recognize the legitimacy of multi-level direct sales(that is MLM).
[ترجمه ترگمان]بیشتر قوانین خارجی مشروعیت فروش مستقیم چندسطحی (یعنی MLM)را به رسمیت می شناسند
[ترجمه گوگل]اکثر قوانین خارج از قلمرو، مشروعیت فروش مستقیم چند سطحی را تشخیص می دهند (یعنی MLM)

13. Investment estimation and sources of funds: All extraterritorial use of funds.
[ترجمه ترگمان]برآورد سرمایه گذاری و منابع سرمایه: تمام استفاده از وجوه خارجی
[ترجمه گوگل]برآورد سرمایه گذاری و منابع بودجه: تمام استفاده از منابع خارج از قلمرو

14. The foreign criminal jurisdiction and extraterritorial criminal jurisdiction which are relatively independent and interactive, are both important concepts of foreign criminal law.
[ترجمه ترگمان]حوزه قضایی جنایی خارجی و حوزه قضایی extraterritorial که نسبتا مستقل و تعاملی هستند، هم دارای مفاهیم مهم حقوق کیفری هستند
[ترجمه گوگل]مجازات جنایی خارجی و مجازات جنایی فرازمینی که نسبتا مستقل و تعاملی هستند، مفاهیم مهم قانون کیفری خارجی هستند

پیشنهاد کاربران

فرا مرزی، فرا سرزمینی

فراسرزمینی


کلمات دیگر: