1. Tragicomedy gives the disjunction of the subjective and objective visions of the human situation dramatic form.
[ترجمه ترگمان]Tragicomedy دیدگاه ذهنی و عینی وضعیت انسان را به شکل نمایشی به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]تراژیک، تفکیک دیدگاه های ذهنی و عینی شکل ظاهری انسان را می دهد
2. So I watched the tragicomedy unfold before me and believed it.
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر نگاه tragicomedy را دیدم که پیش از من آشکار شد و آن را باور کردم
[ترجمه گوگل]بنابراین من تماشا تراژیک قبل از من آشکار شد و اعتقاد داشتند
3. Perhaps the most innovative aspect of the sentimental comedy is that it represented a new form of tragi-comedy.
[ترجمه ترگمان]شاید جالب ترین جنبه کمدی احساساتی این است که این نمایش، شکل جدیدی از کمدی tragi را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شاید نوآورانه تر از کمدی احساسی این است که آن را شکل جدیدی از کمدی تراژدی معرفی کرد
4. James wrote Washington Square (1880), a deceptively simple tragicomedy that recounts the conflict between a dull but sweet daughter and her brilliant, domineering father.
[ترجمه ترگمان]جیمز میدان واشنگتن (۱۸۸۰)را نوشت، یک tragicomedy ساده به نام tragicomedy که کش مکش بین دختر کسل کننده اما شیرین و پدر brilliant و سلطه جو را تعریف می کند
[ترجمه گوگل]جیمز میدان واشینگتن (1880)، یک تراژدی فریبنده ساده ای است که مناقشۀ میان یک دختر کسل کننده اما شیرین و پدرش با شکوه و سلطه او را بازگو می کند
5. They use the tragicomedy in the form of integration to build its own aesthetic character of the novel.
[ترجمه ترگمان]آن ها از the به شکل یکپارچه سازی برای ساخت شخصیت زیبایی شناختی خود از رمان استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از یک تراژیک در قالب ادغام استفاده می کنند تا شخصیت زیباییشناسی خود را از رمان بسازند
6. Anthony Chekov's tragicomedy "The Cherry Orchard" talks about a declining family whose members keep hovering on options to save their homeland, but whose lack of action leads to a final failure.
[ترجمه ترگمان]Anthony Chekov \"The Cherry\" درباره یک خانواده رو به کاهش صحبت می کند که اعضایش بر روی انتخاب ها برای نجات موطن خود پرسه می زنند، اما عدم موفقیت آن ها منجر به شکست نهایی می شود
[ترجمه گوگل]Tragicomedy آنتونی چکوف 'گیلاس گیلاس' در مورد یک خانواده ی کم درآمد صحبت می کند که اعضای آن به دنبال گزینه هایی برای ذخیره میهن خود هستند، اما عدم اقدام آنها منجر به شکست نهایی می شود
7. Then, with vigour and vitality love tragicomedy staged. And family quarrels, fasting, to do almost all try again.
[ترجمه ترگمان]آن وقت، با شور و سرزندگی، عشق و سرزندگی، برنامه ریزی شده بود و family و روزه، روزه گرفتن تقریبا همه تلاش را می کنند
[ترجمه گوگل]سپس، با نیرویی و حیاتی، تراگیکومدیا عاشق شد و تقابل خانوادگی، روزه گرفتن، تقریبا همه را امتحان کنید
8. The extraordinary tragicomedy of race, class and manners.
[ترجمه ترگمان]نوع غیرعادی مسابقه، کلاس و آداب معاشرت
[ترجمه گوگل]تراژدی فوق العاده نژاد، طبقاتی و روابط
9. The development of tragicomedy corresponds to the change of social value.
[ترجمه ترگمان]توسعه of مربوط به تغییر ارزش اجتماعی است
[ترجمه گوگل]توسعه تراژدی به تغییر ارزش اجتماعی مربوط می شود
10. Zhao Kangtai. An Introduction to Tragicomedy . Beijing: China Drama Press, 199
[ترجمه ترگمان]ژایو Kangtai مقدمه ای بر Tragicomedy پکن: مطبوعات درام چین، ۱۹۹
[ترجمه گوگل]ژائو کانگتیا مقدمه ای بر تراژدی پکن، چین درام، 199
11. There was much tragicomedy in the contest between England's thought police on one hand, and the evasive powers of Tyndale, or rather his canny Dutch, German and English friends, on the other.
[ترجمه ترگمان]در رقابت بین پلیس اندیشه انگلستان از یک سو و قدرت طفره رفتن تیندل، یا بیشتر دوستان canny آلمانی، آلمانی و انگلیسی وجود داشت
[ترجمه گوگل]در یک مسابقه بین پلیس تفکر انگلستان و یک قدرت وحشیانه Tyndale، و یا به جای دوستان او، هلندی، آلمانی و انگلیسی، از تراژدی بسیار زیادی برخوردار بود
12. It's an epic tragicomedy about Caden Cotard, a Schenectady, N. Y., theater director who moves to Manhattan with the gigantic notion of putting on a realistic drama as big as all New York City.
[ترجمه ترگمان]این یک tragicomedy حماسی درباره Caden Cotard، a، N Y کارگردان تئاتر که با مفهوم عظیمی از قرار دادن یک درام واقع گرایانه به اندازه تمام شهر نیویورک، به منهتن نقل مکان می کند
[ترجمه گوگل]این یک تراژدی حماسی در مورد کادن کواتر، مدیر یک تئاتر Schenectady، N Y است که با مفهوم غول پیکر در حال اجرای یک درام واقع بینانه مانند بزرگترین شهر نیویورک به منهتن می رود
13. Thus shaping the image reveals tragicomedy law : to save the wrong target limited display, making their possession obvious comic overtones, but this led to the obvious outcome of the tragedy.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه شکل دادن این تصویر قانون tragicomedy را نشان می دهد: حفظ نمایش محدود هدف اشتباه، داشتن دارای بار کمدی آشکار، اما این منجر به نتیجه مشهود تراژدی می شود
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب شکل دادن تصویر قانون مجازات را به نمایش می گذارد تا صفحه نمایش های محدود نمایش داده شده را نادیده بگیرد و باعث می شود تا مشخصه های کمیک شگفت انگیز خود را نشان دهند اما این به نتیجه واضح فاجعه منجر شد
14. This constituted her life tragicomedy.
[ترجمه ترگمان]این زندگی او را tragicomedy ساخته بود
[ترجمه گوگل]این تراژدی زندگی بود